"سفر ۱۰۰۰مایلی باید با اولین گام آغاز شود."
فیلسوف چینی لائوتزو این جمله را طی قرن ششم قبل از میلاد گفته است. توصیهای فوقالعاده است که طی سالیان سال همچنان پابرجا مانده است. همین که مشغول خواندن این مقاله هستید—یک قدم برمیدارید—باعث میشود از رقیبانتان جلو افتاده و بر آنها برتری پیدا کنید.
شما میتوانید هم از گذشته و هم از دیگران، و حتی از موفقیتها و شکستهای خودتان در گذشته، درس عبرت گیرید. عبرت گرفتن باعث میشود بتوانید با شتاب بیشتری از راه به سمت کار درست عبور کنید، و کار درست است که باعث میشود شما بالاتر از سایرین قرار گیرد.
سعی و تلاش برای ترفیع و ترقی در شرکت، با خطرات و ماجراهای بسیاری همراه است. هیچ فرمول جادویی وجود ندارد که موفقیت شما را در این راه تضمین کند. برای این کار، فقط قانونهای سیاه و سفیدی وجود دارند که اگر میخواهید به موفقیت برسید، باید از آنها پیروی کنید.
البته قبل از آن یک قانون اصلی وجود دارد و آن هم سخت و خردمندانه کار کردن است.
● قانون اول: هیچکس مستحق هیچ چیز نیست!
این را به گوشتان بسپارید: هیچ کس در شرکت مستحق آنچه دارد نیست. اگر تصور میکنید که مستحق مقامی بالاتر، پول بیشتر، یک شرکت بزرگتر و...هستید، خیر نیستید.
کار و تجارت هیچ رابطهای با استحقاق ندارد وهمه چیز به پیشرفت و موفقیت بستگی دارد. اگر همیشه کارهایتان را به درستی و بدون اشتباه انجام دهید، مطمئناً پاداشتان هم در راه خواهد بود.
● قانون دوم: از زمانتان بیشترین بهره را ببرید
اگر از نظر زمانی به کارتان تعهد نداشته باشید، مطمئناً جلو نخواهید افتاد. شرکتهای حرفهای و بزرگ تعهد و همکاری افراد برحسب چگونگی گذران وقت آنها در شرکت تخمین میزنند. پس زمانتان را تنظیم کنید و تا میتوانید در وقت
موجود کارهای مفید انجام دهید.
اگر این کار را نکنید، کسی که به اندازهی شما باهوش و زیرک است این کار را میکند. گرچه کار در تعطیلات آخر هفته خوب نیست اما بعضی وقتها کمک بسیار خوبی است. سعی کنید تا میتوانید از ساعتهای کاریتان بهرهی کافی ببرید و سخت کار کنید و تا حد ممکن از کار کردن در ساعات آخر هفته خودداری کنید.
مهم نیست که شغلتان چیست، کمی سخت کوشانهتر و طولانیمدتتر در ایام کاری کار کنید.
● قانون سوم: در جنگ با رئیستان شما برنده نمیشوید
یکی از راههای خیلی آسان برای از بین بردن کارتان مشاجره و دعوا با رئیستان است. مطمئن باشید که تحت هیچ شرایطی شما برندهی میدان نخواهید بود.
البته عدم توافق و مباحثه بسیار سالم است و گاهی کمک میکند تا شرکتها و افراد تصمیمات عاقلانهتری بگیرند. مطمئناً شما هم بحثهای زیادی با رئیستان خواهید داشت. هر چقدر میخواهید بحث کنید اما نگذارید کار به مشاجره و دعوا بکشد. میتوانید نقطهنظرات خود را پیشنهاد دهید اما سعی کنید همیشه نظر نهایی رئیستان را اجرا کنید.
● قانون چهارم: رئیستان را بشناسید
چه چیز بهتر از این است که رئیستان را آگاه نگاه دارید؟ رئیستان کدام را میپسندد، یک ایمیل کوتاه، تماس تلفنی، ایمیل صوتی،... یا ترکیبی از برخی از این موارد؟ اگر نمیدانید، تلاش کنید تا متوجه شوید. قانون اول برای برقراری ارتباط با رئیستان این است که آنطور که دوست دارند با آنها رفتار کنید.
● قانون پنجم: کتاب بخوانید، کارشناس شوید
کارشناس شدن در هر موضوعی کاری بسیار ساده است. پنج کتاب در مورد آن موضوع بخوانید و متوجه خواهید شد که دیگر همه چیز را در مورد آن موضوع میدانید. بهترین کتابهای موجود در رابطه با کار و تجارت را مطالعه کنید. همیشه در جستوجوی جدیدترین کتابها گوش به زنگ باشید.
● قانون ششم: ارقامتان را بدانید
اعداد و ارقام هیچگاه دروغ نمیگویند. مدیرعاملان و هیأت اجرایی باید همیشه از حساب و کتابهای خود باخبر باشند تا وقتی از آنها سؤال شد، بتوانند از موقعیت خود از نظر مالی دفاع کنند. اگر به کمک احتیاج داشتید، از دیگران بخواهید. کار دشواری نیست و برای موفقیتتان ضروری است.
● قانون هفتم: درخواست بررسی عملکرد دهید
اگر کارتان را تازه شروع کرده باشید، به طور روتین بررسی عملکرد به شما میدهند اما پس از گذشت چند سال و ارتقاء شما به مقامهای بالاتر این کار متوقف میشود. اما شما باید خودتان درخواست بدهید و بررسی عملکردتان را بگیرید. همچنین میتوانید گهگاه رئیستان را به ناهار دعوت کنید و در مورد عملکردتان در شرکت و نقاط ضعف و قدرتتان نظر او را جویا شوید. حتی اگر رئیستان کسی نباشد که رو در رو مسائل را بازگو کند، باز هم نکاتی را خواهید فهمید که میتوانید روی آنها کار کنید.
● قانون هشتم: سیاستها را بپذیرید
سیاستهای شرکتی برای بقای زندگی آن لازم هستند، و هرچه شرکت بزرگتر باشد این سیاستها نیز پیچیدهتر میشوند. در یک شرکت، همه سعی دارند که جلو بیافتند و بر دیگران برتری پیدا کنند. هرکس استراتژی خاص خود را دارد که زایندهی سیاستهای مختلف است. برخی سیاستهای بدی دارند و شما باید طرفتان را خوب بشناسید و برای مقابله با آنها استراتژیهای مخصوص ابداع کنید.
● قانون نهم: شیرینکاریهای الکی نکنید
شیرینکارها افرادی هستند که معمولاً بیش از اندازه به یک موضوع میپردازند که معمولاً به زیان دیگران و به نفع خودشان است. اگر حتی یکبار چنین کاری مرتکب شوید، دیگران تصور بدی در موردتان خواهند کرد و از چشم همه خواهید افتاد.
قانون دهم: خود را برای یک سخنرانی بزرگ آماده کنید
در شرکتها معمولاً اتفاق نمیافتد که بتوانید برای بیش از یک یا دو نفر سخنرانی کنید، اما اگر چنین موقعیتی دست داد، همهی تلاشتان را کرده و خود را برای آن آماده کنید. سعی کنید پیام خود را کوتاه و مفید بگویید. معمولاً کسی راغب به گوش کردن سخنرانیهای طولانی نیست.
منصبهای زیادی به خاطر سخنرانی بد از دست میروند. آمادگی قبل از سخنرانی و شناخت حضار و شنوندگان امری بسیار مفید خواهد بود. در این زمینه به خاطر داشته باشید که:
ـ برای آمادهسازی خود زمان بگذارید.
ـ شنوندگانتان را بشناسید.
ـ پیامتان را به شکلی ساده ارائه دهید.
ـ پیشنهاد و نتیجهگیری در سخنرانیتان داشته باشید.
ـ در آخر سخنرانی، اظهارات خود را به طور خلاصه مطرح کنید.
ـ سر وقت سخنرانی خود را به اتمام برسانید.
ـ از شنوندگانتان در آخر کار تشکر کنید.
● از نردبان ترقی بالا بروید
حالا که قانونهای لازم برای موفقیت را دانستید، کار خود را شروع کنید. باز هم تکرار میکنم، عبرت گرفتن باعث میشود بتوانید با شتاب بیشتری از راه به سمت کارِ درست عبور کنید، و کار درست است که باعث میشود شما بالاتر از سایرین در شرکت قرار گیرید. پس عجله کنید!
|