مقالات آموزشی

 

 

 

مشاورین حاضر در کلینیک
آتنا سادات میررجائی
آزاده امیر
فاطمه قانعی مطلق
میترا ضیایی عاقل
مریم مرواریدی
عطیه تقوی
محمدرضا سعیدی
محمد حسین سلمانیان
مینا شعبان زاده
هانیه میر
سمیه قاصری
حسین چم حیدری
جانان محبوبی
سمانه خمسه ای
محمدرضا ودادمفرد
سعیده باقری
سارا خواجه افضلی
طیبه صابر
محمدرضا صنم یار
سیما سیفی
من آماده ام با مشکلات خود روبه رو شوم
5-بالینیمن آماده ام با مشکلات خود روبه رو شوم
ارسال شده در تاریخ: 18 آذر 1393

مشكلات چگونه شما را درگير مي‌كنند؟ شما چگونه با آنها كنار مي‌آييد؟ آنها را حل مي‌كنيد، سازگار مي‌شويد، كنار مي‌گذاريد يا دچار اضطراب، وحشت و افسردگي مي‌شويد. اميدواريم با استفاده از توصيه‌هاي عملي زير بتوانيد بهترين راهكارها را ارایه دهيد.

- اولين راه‌حل عمومي جهت برطرف کردن هر مشكلي اين است كه به جاي استفاده از لفظ «چرا» كه بيشتر ما را به سمت «مشكل» هدايت مي‌كند از لفظ «چگونه، چطور، چه‌كار و ...» كه ما را در مسير يافتن «راه‌حل»‌ها قرار مي‌دهد بهره بگيريم. به جاي اين‌كه از خود بپرسيم «چرا من بايد دير به امتحان برسم يا چرا من بايد هميشه بي‌نظم باشم، كارهايم به پايان ترم موكول شود، چرا چرا؟» از خود بپرسيم «چگونه مي‌توانم دانشجوي منظمي باشم؟ چه برنامه‌اي داشته باشم تا كارهايم به تعويق نيفتد؟»

 

- اگر در مشكلات و بدشانسي‌هاي زندگي اسير جملات سخت‌گيرانه‌ی «بايدها، حتماًها، دستورات و الزام‌ها» شويد مطمیناً به جاي احساس اضطراب معمولي كه مي‌تواند براي كار بيشتر و هدف‌يابي بهتر انگيزه ايجاد كند دچار نگراني افراطي مي‌شويد، سيستم فكري را فلج مي‌كنيد و خود را در غرقاب غم فرو مي‌بريد. مثلاً وقتي نمره‌ی درسي خود را كمتر از آن‌چه توقع داشتيد مي‌بينيد اگر با خود به روش بي‌رحمانه‌اي گفتيد: «من بايد بهترين مي‌بودم، من خيلي بي‌عرضه‌ام، آبرويم رفت و همه فهميدند كه من دانشجوي موفقي نيستم و ديگر هرگز برايم ارزشي قايل نيستند» در انزواي شديد فرو مي‌رويد و احساس مي‌كنيد ديگر چيزي براي از دست دادن نداريد، اما اگر با خود مهربان باشيد و در چنين لحظاتي مشاور خود باشيد با خود خواهيد گفت: «دوست نداشتم نمره پاييني بگيرم، اما هنوز فرصت باقي است و من مي‌توانم نوع و مقدار تلاشم را تغيير دهم و به هدفم برسم».

در چنين حالتي براي حفظ خيلي از چيزها بايد تلاش كنيد. پس در گفت‌وگوهاي دروني خود مي‌توانيد علايق و گرايش‌هاي خود را مطرح كنيد ولي دستور ندهيد و موضوع را وحشتناك نكنيد.

 

3- انسان جايز الخطاست. با اين حال براي رسيدن به بهترين‌ها بايد تلاش كند، اما الزاماً رسيدن به بهترين‌ها هدف نمي‌باشد. اصولاً بهتر است خواهان بهترين‌ها باشيم، اما الزام رسيدن به بهترين‌ها در ما نباشد. آن‌هایي كه هميشه به دنبال بهترين‌ها هستند ستاره‌ها را هدف گرفته‌اند و جز هوا نصيب‌شان نمي‌شود.

مثلاً اگر دانشجوي خوب بودن را براي خود برابر با نمره Aدر كلاس قرار دهيد هيچ‌وقت غير از اين براي شما راضي‌كننده نخواهد بود و شما تمام عمر بدنبال Aبايد بدويد چون انتظار شما فقط در Aبودن خلاصه شده لذت زندگي نيز در همين خلاصه مي‌شود و شما نيز فقط چندبار در عمرتان مي‌توانيد لذت ببريد ولي اگر دانشجوي خوب برابر با نمره خوب‌گرفتن، درس خوب خواندن، انجام دقيق تحقيقات، مراودات خوب اجتماعي، كسب مهارت‌هاي مختلف در زندگي و ... باشد براي لذت بردن دامنه‌ی وسيعي ايجاد مي‌شود و شما مي‌توانيد در هر لحظه از عمر دانشجويي خود خوشحال و راضي باشيد.

 

- سنگ محك شما «رفتار» شما مي‌باشد نه «خود شما». ممكن است رفتار شما «چشمگير و عالي» باشد ولي الزامي وجود ندارد كه شما نيز «چشمگير و عالي» باشيد. ولي اگر اشتباهاً خود را چشمگير پنداشتيد از خود انتظار داريد كه خطايي نكنيد و اگر خطايي از شما سر بزند خود را ناتوان و مقصر مي‌پنداريد، با خود مي‌گویيد «تو كه خيلي عالي عمل مي‌كردي، چه شد، ديدي چقدر افتضاح شد، از تو بعيد بود و ...» پس: عملكرد خود را دوست بداريد اما آن را براي خود بت نكنيد

صلح درون داشته باشيد، خودتان را بپذيريد، براي اين كار برگه برداريد توانایي‌هاي خود را از كمترين مثل: آشپزي، خطاطي تا هنر صحبت در برابر جمع و ... يادداشت کنيد و آن‌ها را از صفر تا 10 نمره‌گذاري كنيد. با اين كار شما صادقانه هم به توانایي‌ها و هم به كاستي‌هاي‌تان اشاره كرده‌ايد. چرا كه پذيرفته‌ايد مثلاً در ارتباط اجتماعي و تأييدگرفتن از ديگران نمره 2 هستيد.

پس ذهن و جسم را آماده‌ی پذيرش و سپس اصلاح مي‌كنيد و در اين خصوص انتظار بي‌مورد از خود نخواهيد داشت و توقع و انتظار خود را معقولانه شكل مي‌دهيد و براي اصلاح اشكالات خود ابتدا از خود بپرسيد:

نمره 2 براي ارتباطات اجتماعي يعني؟

ايده‌آل از ديد من چيست؟، چه نمره‌اي كسب كنم برايم رضايتبخش است؟

 (كما‌ل‌گرايي نكنيد و به 10 فكر نكنيد). مثلاً مي‌گوييد 8.. سؤال بعدي اين است كه براي كسب چنين مهارتي چه محيطي، چه توانایي‌هايي و چه كمك‌هايي مي‌توانم كسب كنم؟

يادتان باشد تفكر چيزي جز مراحل پرسش و پاسخ نيست. پس براي رفع كاستي‌هاي خود سعي كنيد از طريق پرسش‌هاي خوب به پاسخ‌هاي خوب برسيد. از خود بپرسيد چرا من مثل دوستم مهارت ارتباط اجتماعي ندارم؟ تنها و منزوي هستم؟ بهتر است از خود بپرسيد «چه كنم تا مثل افراد اجتماعي مراودات بهتري داشته باشم و توانایي‌هاي خودم را توسعه دهم؟»

 

- اگر همزمان هم مشكل عملي داريد هم مشكل هيجاني مربوط به آن، مثلاً اگر در شب امتحان كتاب خود را گم كرديد و دچار دل‌نگراني و اضطراب شديد، ابتدا سعي كنيد مشكل هيجاني خود را برطرف كنيد سپس به دنبال رفع مشكل عملي باشيد، به‌عبارت ديگر ابتدا بايد اضطراب خود را كم كنيد تا قواي فكري شما توان يافتن راه‌حل و كمك به رفع مشكل را پيدا كند. در اين راه ابتدا:

باورهاي نامعقول خود را كه حاكي از بايدها، دستورات، وحشتناك‌كردن‌ها، افتضاح‌سازي‌ها يا شخصي‌سازي‌ها هستند را پيدا كنيد. مثلاً: «ديگه از اين افتضاح‌تر نمي‌شد كه كتابم را شب امتحان گم كنم، اگر پيدا نشود من فردا نمره‌ی خوبي را كه بايد مي‌گرفتم از دست مي‌دهم آن وقت من يك تنبل محسوب مي‌شوم و واقعاً كه من يك بي‌عرضه‌ام، شلخته‌ام.»

 پس از اين‌كه باورها نوشته شدند آن‌ها را زير سؤال ببريد و خيلي قاطع و محكم پاسخ بدهيد تا بتوانيد به اشتباه بودن آنها پي ببريد در غيراينصورت يادتان باشد باور هر چقدر كه نامعقول باشد از ديد فردي كه آن را با خود حمل مي‌كند كاملاً واقع‌بينانه است. طريقه زير سؤال بردن چنين است:

- چرا چنين باوري درست است؟ چرا خيلي افتضاح است؟ آخرين اتفاقي كه ممكن است بيافتد چيست؟

- از ادامه‌دادن چنين باوري چه چيزي عايدم مي‌شود؟ منافع و ضررهاي اين باور براي من چيست؟

- چگونه مي‌توانم افكار سازنده‌تري براي خود داشته باشم؟ چگونه مي‌توانم به خودم كمك كنم؟

دوست عزيز حالا اگر چنين حادثه‌اي براي شما اتفاق افتاده بود در جواب سؤالات بالا چه جواب‌هايي داشتيد؟ تمرين كنيد.

 

ذهن خود را هر روز برنامه‌ريزي كنيد. از ذهن خود سؤالات خوبي بپرسيد. اگر از خود بپرسيد چرا من اين‌قدر بدبخت و بدشانس هستم؟ حتي اگر سؤال شما واقعيت هم نداشته باشد ذهن در بايگاني خود به دنبال اسناد و مدارك مربوط به بدبختي خواهد گشت و اين روند ادامه خواهد داشت تا روزي كه افسرده شويد. بهتر است با خود دوستانه‌تر برخورد كنيد. تمرين كنيد از كلمات منفي كمتري در روز استفاده كنيد. از خود بپرسيد: «امروز براي بهتر زيستن چه نقشه‌اي دارم و چه مي‌توانم انجام دهم؟»

- يكي از روش‌هاي بسيار مؤثر در ايجاد شادي و كمك به رفع مشكلات خود تغيير در ژست بدني يا حالات بدن مي‌باشد: هم‌اكنون صاف بايستيد، نفس‌هاي عميق بكشيد، با قلب خود در ارتباط باشيد، به خود دستور دهيد، آرام آرام لبخند بزنيد، احساس كنيد فرد موفقي هستيد دانشجوي خوب كلاس هستيد، احساس كنيد فرد با اعتمادبه‌نفس و شادي هستيد و اين احساسات را عميقاً براي خود تصور كنيد، لبخند بزنيد. آيا در اين حال مي‌توانيد به مشكلات خود بيانديشيد؟

بی شک خير! پيام‌هاي مخابره شده به ذهن حاكي از شادي است در اين حال شما بالاترين توان را براي ذهن ايجاد كرده‌ايد.

اقدام کننده: واحد تولید محتوای کلینیک روان درمانی صبا
تعداد مشاهده: 1364