نوجوان كسي است كه نه فقط از نظر جسم و سن از دوران كودكي گذر كرده است، بلكه از نظر سليقه و احساس و عقيده و رفتار و حالات هم به سرعت از كودكي فاصله گرفته است.
مهمترين دغدغهی نوجوان امروزي حفظ استقلال و خودكفايي است؛ هر چند مهارت چنداني در آن نداشته باشد. پدر و مادر خردمندي چون شما كه فرزند نوجوان خود را براي دنياي امروز آماده ميكنيد، دغدغهاي مهم و اساسي داريد و آن استقلال و خودكفايي فرزندتان در امور شخصي است، براي همين شما به حوزههاي خصوصي فرزندتان احترام ميگذاريد.
نوع درس خواندن، نوع ارتباط با دوستان و مسؤولين مدرسه، خواب و بيداري، حمام رفتن، غذا خوردن، عبادت كردن و مرتب كردن اطاق شخصي و تصميمگيري از حوزههاي شخصي فرزند شماست كه شما مسؤوليت آن را با اعتماد و احترام كامل به او واگذار كردهايد و در صورت اشتباه و خطا، مسؤوليت جبران و پاسخگويي به عواقب مسؤوليتناپذيري را هم به عهده او گذاشتهايد.
بسياري از مادران و تعداد كمي از پدران هنوز آمادگي لازم براي واگذاري اين مسؤوليتها و پيامدهاي آن را به فرزند نوجوان خود ندارند چون از كودكي آنها را براي اين دوران آماده نكردهاند و با نظارت و حمايتهاي مستقيم خود، هم خود را به فرزندشان وابسته كردهاند و هم نوجواني وابسته و نابسنده بار آوردهاند.
در حقيقت براي اين دسته از والدين بويژه مادرها بسيار دشوار است كه در نگرانيهاي خود غلبه كنند و آنچه را كه به فرزندشان تعلق دارد به او برگردانند هر چند اين ضرورت را احساس كرده اند اما تغيير دادن رفتارها و انديشههاي عادتي بسيار دشوار به نظر ميرسد.
استدلال اين دسته از والدين گرامي اين است كه اگر ما اين كارها به ويژه درس را به او واگذار كنيم ميدانيم كه او درس نميخواند و شكست ميخورد و ما خود را مقصر ميدانيم كه از او حمايت نكردهايم، در حالي كه حمايت و نظارت مستقيم آنها كمكي به پيشرفت درسي فرزندشان نميكند ( هرچند در دوران ابتدايي و راهنمايي اين كمكهاي مستقيم موقتاً مؤثر بوده است! ) و همين استدلال نشان دهنده عدم تمايل دروني والدين به خودكفايي فرزندشان است. وابستگي فرزند پسر به مادر يكي از شيرينترين دستآوردهاي برخي مادران است و استقلال و خودكفايي فرزند ترسي دروني در مادر ايجاد ميكند از مهمترين عوامل افت درسي دانشآموزان در دوره دبيرستان ( به ويژه پسران ) وابستگي درسي و عاطفي به والدين به ويژه مادر است. نوجواني كه مهارت تصميمگيري در امور شخصي خود را نياموخته است و با دشواريهاي زندگي شخصاً روبرو نشده است و اعتماد به نفس كافي براي مقابله با مسشكلات را به دست نياورده است چگونه ميتواند در رقابتهاي سنگين درسي ايستادگي كند ؟
والدين موفق و دور انديش از چهارم ابتدايي بچهها را براي مسؤوليتپذيري در حوزههاي شخصي و خودكفايي در اين زمينهها كاملاً آماده ميكنند؛ زيرا ميدانند كه در دوره نوجواني فرزندشان در يك دوگانگي گرفتار خواهد شد: از سويي دعوي استقلال دارد و ميخواهد خودش تصميم بگيرد و مسوول كار خود باشد و از سوي ديگر آمادگي پذيرش مسؤوليت را ندارد.
آن دسته از والديني كه هنوز با تحكم و تذكر و گله و شكايت و نصيحت فرزندشان را وادار به درس خواندن ميكنند و اغلب با بيميلي و بيتفاوتي فرزندشان روبرو ميشوند و شاهد درگيري و نا آرامي دائمي والدين و فرزندان هستيم، بهتر است هم اكنون تغيير مسير داده و مسؤوليت كارهاي شخصي از جمله درس را به فرزندشان واگذار كنند، هرچند نوجوان وابسته و نابسنده و كم تجربه هم استقلال را ميخواهد و هم از آن شكايت خواهد كرد و هخم از تذكر والدين ناراحت ميشود و هم خودش كار نميكند و به همين دليل پس از واگذاري مسؤوليتهاي شخصي چندين بار دچار شكست و افت درسي ميشود و اين كاملاً طبيعي است چون ميزان مهارت او را نشان ميدهد اگر والدين مقاومت كنند و در عهد خود پايدار بمانند ( كه كار بسيار دشواري است ) و از سرزنش و تحقير و انتقاد و مقايسه و منت و نصيحت و تهديد و …. استفاده نكنند و به شارژ عاطفي فرزند ادامه دهند و به حرفهاي دل او توجه كنند و شنيدن فعال و بله گرفتن و همدردي و همراهي و همنوايي را بياموزند و نكات مثبت فرزندشان را برجسته كنند و فضايي از مهرباني و زيبايي و صميميت و احترام و اعتماد پديد آورند ( كه خود نياز به مهارت و تخصص دارند ) به تدريج شاهد خلاقيتهاي بينظير بچهها در غلبه بر شكستها و رسيدن به استقلال و خود كفايي خواهيم بود كه هر پدر و مادري آرزوي آن را دارند.
والدين موفق ميدانند كه اگرچه در واگذاري مسؤوليت شخصي به فرزند شاهد كمكاري او هستند، اما مسير و روش قبلي جز دردسر و ناراحتي براي كل خانواده فايده ديگري ندارد و ميدانند كه اين دوره دشوار سپري خواهد شد و فرزندشان طعم شيرين استقلال را خواهد چشيد.
براي تقويت انگيزه دروني در كارهاي شخصي از جمله درس و افزايش اعتماد به نفس و خودكفايي لازم است مراحل زير توسط والدين با دقت و ظرافت ويژهاي اجرا شود:
مرحله اول :
قطع كامل تمام ويروسهاي خطرناكي كه استقلال فرزند را نابود ميكند و به روحيه و به اعتماد به نفس او آسيـب مـيرساند ( عجيب است كه برخي از والدين با كلام و رفتار منفي خود ريشه اعتماد به نفس فرزندشان را ميزنند و بعد از او انتظار كارهاي بزرگ دارند ! ).
اين ويروسها عبارتند از: چهره گرفته والدين و صداي تند و بلند تذكر مداوم انتقاد شكايت و نارضايتي (به ويژه در جمع فاميل) مقايسه كردن منت گذاشتن برچسب منفي زدن تهديد كردن القاء نگراني و آينده را منفي ارزيابي كردن و…
تا زماني كه اين ويروسها كاملاً قطع نشدهاند تشويقها اثر گذار نخواهند بود چون تصوير ذهني فرزند ما مثبت نيست و در محيطي پرآشوب و ناامن زندگي مي كند و انرژي روانياش را از دست ميدهد.
(موفقيت در اين مرحله به ارادهاي پولادين و ايماني قوي نياز دارد؛ زيرا ترك عادتهاي كلامي بياندازه دشوار است!
ممكن است در اين مرحله بيتفاوتي و رفتارهاي منفي فرزند افزايش يابد و بچهها والدين را مورد امتحان قرار ميدهند.
اصلاح رفتارهاي منفي بچهها پس از قطع ويروسها و ايجاد تصوير كاملاً مثبت آغاز خواهد شد.
مرحله دوم :
پس از قطع ويروسها در همه اشكال آن و ايجاد فضاي راحت و امن، شارژ عاطفي شروع ميشود تا تصوير مثبت ايجاد شود و نوجوان اعتـماد به نفس پيدا كند و خود را با ارزش و دوست داشتني و موفق و مقتدر احساس كند. شارژ عاطفي يعني توجه كردن به جزئيترين حركات، رفتارها، حرفها و مهارتهاي فرزند كه معمولاً از ديد والدين پنهان مانده است.
توصيه ميشود كه پدر و مادر حداقل سيصد نمونه از حرفها و كارها و رفتارهاي مثبت فرزندشان را در برگهاي يادداشت كنند ( تعجب برخي والدين اين است كه اين همه مثبت را از كجا پيدا كنيم و اين نشانه اين است كه والدين گرامي معمولاً به رفتارهاي مثبت كوچك فرزندشان توجهي ندارند و فرزندشان را به درستي نميشناسند و تعجب روانشناسان اين است كه چطور از فرزندي كه 300 حرف و رفتار مثبت ندارد ميتوان انتظار شركت در رقابتهاي سنگين را داشت !! ).
پس از تهيهی اين ليست، پدر و مادر اين جنبههاي مثبت را به فرزندشان بازگو كرده و احساس خوشايند خود را از اين كار و رفتار و حرف او ابراز ميكنند مثلاً :
- من خيلي خوشم آمد وقتی ديدم تو چقدر با مهارت ميتواني فلان آدرس را پيدا كني.
- من واقعاً ممنونم كه تو امروز به موقع به خانه آمدي.
- وقتي صورتت را شستي با صفاتر شدي و به من روحيه دادي.
و….
ممكن است بعضي از تشويقها و تحسينهاي والدين را برخي از بچهها نپذيرند، والدين خلاق راه ديگري را براي اين تحسين مؤثر پيدا ميكنند که مهارتشان بيشتر ميشود.
-تشويقها و تحسينها بايد متوجه رفتارهاي مشخص و حرفهاي مشخص باشد و به صورت صفتهاي كلي بيان شود.
-بهترين تشويقها و تحسينها، نوع غير مستقيم آن است. يعني گفتن خوبيهاي بچهها به فاميل و مادر بزرگ و پــدربزرگ و …. و ايــجاد تصوير مثبت اجتماعي.
-مؤثرترين و زيباترين و ماندگارترين تشويق، چهره شاداب و لحن ملايم و مهربان والدين است. رابطه عاشقانه و محترمانه و شاداب پدر و مادر باهم و و والدين با فرزندان بهترين زمينه براي خلاقيت بچههاست.
روش ديگر براي شارژ عاطفي و تقويت اعتماد به نفس در فرزندان شنيدن فعال و بازتاب احساس و عقيده او و ”بله “گرفتن از اوست.
|