شاید موضوع این مقاله به نظر کمی نا آشنا باشد، اما از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بوده و کارفرمایان برای آن ارزش بیشائبهای قائل هستند. متأسفانه افرادی هم پیدا میشوند که از ارزش و اهمیت یک کارمند خوب بیخبر هستند و نمیدانند که چنین اشخاصی تا چه اندازه نادر و کمیاب هستند.
● آزادی در سایهی امنیت شغلی
یکی از مقولههای ارزشمند در حیطهی کاری، امنیت شغلی است. این امر هم برای تأمین کارمندان و هم برای زنده نگه داشتن حس وظیفهشناسی آنها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ اما از سوی دیگر گاهی اوقات اتفاق میافتد که این امر مهم در نظر کارفرما جایگاه ویژهی خود را از دست میدهد. در این مواقع چه کاری میتوان انجام داد؟ دو راه مختلف وجود دارد: یا کار خودتان را خراب کنید؛ یا به انجام وظیفهی ابهامآمیز آن هم در حیطهی محدود کاری خود اکتفا کنید.
برای اجرای روش دوم به عنوان مثال میتوانید از موارد پیشپا افتاده زیر شروع کنید: برای نرمافزارهای شخصی خود که در شرکت استفاده میکنید، رمز عبور بگذارید؛ سیستم شلوغی طراحی کنید که فقط خودتان از آن سر در میآورید و ارتباط با مشتریان را به طور اخص خودتان دنبال کنید. البته باید در عین حال همواره در نظر داشته باشید که تمام حقههای ذکر شده، تنها برای مدت زمان کوتاهی قادر به اعمال قدرت هستند و پس از سپری شدن بازهی زمانی معین، مجبور میشوید که تمام رشتههای خودتان را با دست خودتان تبدیل به پنبه کنید!
اما باز هم تصور من این است که اگر روش دوم را انتخاب کنید، خیلی بهتر از این است که از همان ابتدا تمام کارها را در جهت عکس انجام دهید. اگر به جایی رسیدید که کارفرما به شما گفت دیگر نیازی به سمت شغلی شما در شرکت نیست، و یا با اینکه شما به "خوبی" از عهدهی همهی کارها بر میآیید اما به دلیل مسائل مالی مجبور به خداحافظی از شما هستیم، آنوقت است که میتوانید مراعات هیچ چیز را نکنید و به سیم آخر بزنید.
کارفرمایی که ارزش یک کارمند ممتاز را نمیداند، همان بهتر که اطرافش را یک سری کارگران متملق و چاپلوس
پر کنند. اگر شما جزء آن دسته از کارمندهای متمایز و منحصر به فرد هستید، اعتماد به نفس داشته باشید و مطمئن باشید که ارزشتان خیلی بیشتر از اینهاست و قطعاً میتوانید شغل بهتری، در شرکت معتبرتری، پیدا کنید. از سوی دیگر همواره باید به این نکته هم توجه داشته باشید که با روند رو به رشد تکنولوژی در قرن اخیر، این امکان وجود دارد که تواناییهاییتان پس از گذشت چند سال منسوخ شوند باید فرد پویایی باشید.
میتوانم پیشنهاد کنم که بهتر است مطالب جدید را برای خودتان در یک پروندهی شخصی کلاسهبندی کنید. در کارها به دیگران کمک کنید تا آنها نیز مشارکت خود را در کارهای شما اعلام کنند. شاید با خود تصور کنید که اگر تمام زیر و بمهای کارتان را به همقطارانتان آموزش دهید، این احتمال پیش آید که شما را از کار بی کار کنند. در همین جا باید به شما توصیه کنم که نباید ارزش خود را دست کم بگیرید. هیچگاه تصور نکنید که شما را به خاطر اطلاعاتتان اخراج نمیکنند. افراد بسیار زیادی هستند که میتوانند کارها را خیلی بهتر از شما انجام دهند.
همیشه به این قضیه فکر کنید که دلیل اخراج نشدنتان، در ارزش و اعتبار شخصیتان نهفته است. اگر تمام کارهایتان را بر روی یک برنامهریزی مشخص انجام دهید، روزی فرا میرسد که رؤسای بالا مقام از راه میرسند و تنها کسی را که شایستهی ترفیع رتبه میبینند، شما هستید.بر طبق آمارهای اخیر، به نظر میرسد که مردم کشورهای پیشرفته، با شکستهای شغلی بسیار زیادی مواجه شدهاند که اگر ما به شخصه بخواهیم خودمان را جای آنها بگذاریم، متوجه خواهیم شد که این امر تا چه حد مأثر کننده خواهد بود.شاید بر طبق این آمارهای خیره کننده، انجام کارهایی که من در بالا به آنها اشاره کردم، کمی خجالتآور باشد یا اصلاً به طور کلی موقعیت افراد را به خطر بیندازد. البته باید در نظر داشت که برخی از کشورها مانند آلمان و فرانسه قوانین اکید و صریحی به منظور منع اخراجهای بی دلیل طرح کردهاند.اما متأسفانه وضعیت اجرایی این قوانین در حالهای از ابهام به سر میبرد.نرخ بیکاری در این دو کشور ۱۰ % است؛ یعنی دقیقاً دو برابر میزان بیکاری در امریکا؛ بنابراین به این نتیجه میرسیم که امنیت شغلی در گرو حقهها و قانونگذاریهای افراطی برای عدم اخراج نیست، بلکه در ایجاد فضایی سرشار از اعتماد و امنیت برای شخصیت، ارزش و کارآیی افراد خلاصه میشود.
● پیروی از قوانین
یکی دیگر از جنبههای یک کارمند خوب، پیروی از قوانین از پیش تعیین شده شرکت است. اگر قوانین شرکت با عقاید شما هم خوانی نداشتند، یا میتوانید خیلی مؤدبانه و رسمی با آنها برخورد کنید و یا از آنها دنبالهروی کرده ولی در عین حال دنبال کار دیگری هم بگردید. سعی کنید هیچگاه آشکارا، قوانین شرکت را زیر پا نگذارید، چرا که با انجام این کار، خود را در دردسر بزرگی میاندازید. محیط کار شما، فقط مکانی نیست که به واسطهی آن امرار معاش میکنید، بلکه یک محیط کاملاً اجتماعی است که دارای اصول بنیادین خاص خود است.
مسألهی دیگری که در این مواقع اهمیت پیدا میکند "چای" است. بله؛ "چای". من خودم علاقهی زیادی به چای ندارم و کمتر اتفاق میافتد که چای بنوشم، اما اگر همکارانتان به صرف چای علاقه دارند و تمام مدت مشغول نوشیدن چای هستند، چه اشکالی دارد که زمانی که به سراغ ظرف چای میروید و میبیند خالی است، آن را پر کرده و برای همه چای درست کنید. مطمئن باشید که همقطارانتان از شما ممنون خواهند شد.
● نامرتب نباشید
میز خود را همیشه تمیز و مرتب نگاه دارید و روی آن وسایلی را قرار دهید که در ذهنتان معانی خاصی را تداعی میکنند. میتوانید عکسی از خانواده و یا دوستان خود را بر روی میزتان بگذارید. البته آنقدر عکس نگذارید که میزتان تبدیل به یک آلبوم خانوادگی شود. اگر روی میز کارتان تمیز و مرتب باشد، نشان میدهید که خودتان نیز فرد سازمان یافته و منظمی هستید. دفتر کار و یا میزتان یک بیلبورد تمامنما از شخصیت شغلیتان است و به طور کامل نشان میدهد که چرا کارفرما "شما" را برای انجام چنین کاری استخدام نموده و به طور ماهیانه به شما دستمزد میدهد. رفتار و انضباط شما باید ارزش شما را در نظر کارفرما افزایش دهد. لوح تقدیر، نشان افتخار، و گواهینامههای مختلف نیز در این زمینه کمک شایان ذکری به شمار میروند!
● زود بیایید و زود بروید
عادات ساعتی شما نیز میتواند از شما یک کارمند نمونه بسازند. سعی کنید همیشه سر و وضع مرتبی داشته باشید، در زمان مقرر وارد دفتر بشوید، و در موقع معین نیز آنجا را ترک نمایید. بهتر است صبح ها خودتان را پر انرژی نشان دهید.عده ای تصور میکنند اگر تا دیر وقت بایستند و کار کنند، بازده بالاتری خواهند داشت. اعتقاد ما این است که همان هشتساعت کار مفید درطول روز کافی است؛ میتوانید بقیهی اوقات خود را صرف خانواده کنید. در هر صورت حق انتخاب با شماست. به هر حال هر یک از گزینههای ذکر شده را که انتخاب میکنید، سعی کنید در کارهای خود وقتشناس و ثابت قدم ظاهر شوید. اگر از شما بپرسند که صبح زود آمدن را انتخاب میکنید یا بعد از ظهر تا دیر وقت ماندن، کدامیک را انتخاب می کنید؟
من که طرفدار صبحهای زود هستم. اگر صبح زود بیایید همه متوجه می شوند؛ اما اگر بعد از ظهرها تا ساعت هفتشب هم مشغول به کار باشید، کسی متوجه نمیشود، چون آنجا نیستند که شما را ببینند! از سوی دیگر صبح زود آمدن این مزیت را هم داراست که نشان میدهد شما جلوتر از برنامه هستید، اما تا دیر وقت ماندن، نشاندهندهی این مطلب است که از برنامه عقب هستید؛ بنابراین صبح زود آمدن به منزلهی جلوگیری از آتشسوزی است، اما اگر تا دیروقت در دفتر بمانید، نشاندهندهی این است که با تمام تلاش خود قصد اتفای حریق را دارید.
و....در نهایت باید به یک نکتهی کاملاً واضح اشاره کوتاهی داشته باشم: اگر میخواهید یک کارمند نمونه باشید، باید یک انسان نمونه باشید. خصوصیاتی نظیر: صبر و شکیبایی، دقت، ادب، تواضع، و حس اعتماد را در خود پرورش دهید. شرکتهای بزرگ و معتبر به خوبی میدانند که چنین ارزشهایی را نمیتوان در هیچ دانشکده یا مدرسهای آموزش دید، بلکه پیش از آنکه مشغول به کار شوید، باید این خصوصیات را در درون خود بارور سازید. این مشخصهها را در کمتر کسی میتوان پیدا کرد و درست همان معیارهایی هستند که به راحتی میتوانند از شما یک کارمند ممتاز بسازند.
|