تيپ شخصيتي و علايق شما:
اين مقاله به شما كمك ميكند تا برخي از جنبههاي شخصيت و علايق خود را كشف كنيد. شما ياد ميگيريد كه چطور اين اطلاعات را تفسير كنيد، از آنها در تصميمات شغلي خود استفاده كنيد و با اولويتهاي شخصي خود آشنا شويد.
حاصل كار يونگ (1923) ميرز و بريگز، وسيلهی سنجشي به نام شاخص تيپ ميرز –بريگز MBTL)(نام دارد كه شامل چهار بخش است:
1)برون گرايي يا (I)درونگرايي كه نشان ميدهد توصيف جريان انرژي خود، كدام الگو به شما شباهت دارد. علايق دستهی
(E)بیشتر به خارج، به دنياي عمل، به مردم و ... توجه دارند و علايق دسته (I)به دنياي درون، ايدهها و مسائل شخصي.
2) درك عقلاني (S)(حس كردن از راه حواس پنجگانه) يا الهام (N)دريافت كردن از راه كشف و شهود: راههایی كه براي كسب
اطلاعات به آنها متوصل ميشويد؛ كدام يك از اين 2 الگو شباهت دارد؟
3) فكر كردن (T)يا احساس كردن (F): در توصيف راههای تصميمگيري، كدام الگو بيش از همه به شما شباهت دارد؟
4) قضاوت كردن (J)يا بردشات كردن (P): در توصيف شيوهی زندگي روزانه خود كدام الگو بيش از همه به شما شباهت دارد؟
چهار حرف انتخابي خود را بنويسيد: اكنون شما داراي يك رمز شخصيتي 4 حرفي هستيد.
-شناسايي حوزههاي علاقه:
معمولاً در پرسشنامههاي علايق (موجود و كنوني) اين نوع سؤالات مطرح است:
1- حوزههايي كه براي شما جذابيت دارند؛ اجتماعي، فروشندگي-كلامي، مكانيكي، علمي، دفتري-محاسبهاي، هنري؛
2- مقولههاي شغل مطابق شش تيپ شخصيتي هستند: واقعگرا، (R)، جستوجوگر (I)، هنردوست(A)، اجتماعي (S)، متهور (E)، متعارف (C)؛ كه (R)شامل كار در بخش صنعت و تجارت و خدمات است. (I)مشاغل در زمينهی علوم و تكنولوژي است و (A)كار در زمينهی هنرهاي تجسمی، موسيقي و ادبيات است و (S)كار در زمينهی آموزش و بهزيستي است. (E)كار در بخش فروش و مديريت است و (C)شامل كارهاي نقدي و اداري است.
3- حوزههاي شغلي، كارهاي همخانواده يا دستههاي كاري: كه شامل دستههاي كشاورزي، تجارت؛ تكنولوژي مهندسي؛ صنعت و تكنولوژي؛ هنرها ارتباطات-خدمات انساني؛ خدمات مصرف كننده و خانواده؛ خدمات بهداشتي ميشود.
بعد از تكميل كردن پرسشنامههاي علايق موجود در منطقهی خود در اين فكر باشيد كه دربارهی مشاغل مرتبط با علايق خود خوب تحقيق كنيد؛ زيرا رضايت شما در يك شغل بستگي به اين دارد كه چقدر ميتوانيد شخصيت و علايق منحصر به فردتان را با كار خود در هم بياميزيد.
تمرين:
1- رمز چهار حرفي تيپ شخصيتي خود را مشخص كنيد: برونگرا، درونگرا، حسي، الهامي،متفكر، احساسي، قضاوت كننده، برداشت كننده.
2- محيط علاقههای شما:
الف) سه مورد از مهمترین علايق خود را براساس محيطهاي آن مشخص كنيد.
واقع گرا –جستوجوگر –اجتماعي –متهور –هنردوست –متعارف
ب) از اين محيطها كدام صفات بهتر از همه شما را توصيف ميكنند.
3- علايق شغلي شما: كدام زمينههاي شغلي مورد علاقه شماست؟
4- دستههاي كاري: سه دستهی كاري را كه بيش از همه به رایتان جذابيت دارد، فهرست كنيد.
5- پرسشنامههاي علاقه: نتايج هر نوع «پرسشنامه علايق يا شخصيت» را كه پاسخ دادهايد، يادداشت كنيد.
6- با توه به آنچه دربارهی شخصيت و علايق خود دريافتيد، شغل ايدهآل شما انعكاسدهندهی چه نوع فعاليتها يا وظايف كاري است؟
ارزيابي مهارتها:
مهارتها شامل صفات ممتاز، خصوصيات شخصي و استعدادهايي هستند كه همراه خود به يك شغل و همينطور به وظايفي كه در آن شغل ياد ميگيريد، منتقل ميكنيد. مهارت عموماً به سه دسته تقسيم ميشوند:
1- مهارتهاي عملي: آنهایی هستندكه ممكن است به يك شغل خاص پيوند داشته يا نداشته باشد كه براي انجام امور يا وظاف كلي يك شغل به كار گرفته ميشود.
2- مهارتهاي كار- محتوا: كه اختصاصي هستند و به يك شغل خاص محدود ميشوند.
3- مهارتهاي انطباقي يا خودمديريتي که همان صفات ويژه يا خصلتهاي شخصي هستند: توانايي يادگيري سريع، توانايي پرداختن به جزييات دقيق، وظيفهشناسي، خودگرداني، سازگاري و حس همكاري نمونههايي از مهارتهاي انطباقي هستند.
-مهارتهاي خود را بشناسيد:
ما غالباً احساس ميكنيم كاري كه خوب از پس آن برميآييم، به مهارت خاصي احتياج ندارد. شما صدها مهارت مختلف را تنها با اتكا بر تجربههاي زندگي كسي كردهايد كه بخشي از داراييهاي شما محسوب ميشود. همين كه شناسايي مهارتهاي خود را آغاز كرديد، از هويت واقعي خود –هويتي بسيار فراتر از مرزهاي تنگنظرانه و محدودي كه براي خود قائليد –آگاه ميشويد.
-دستاوردهاي خود را تجزيه و تحليل كنيد:
شما با شناسايی و بررسي رضايتبخشترين دستاوردهاي خود در زندگي ميتوانيد شناسايي مهارتهاي خود را آغاز كنيد؛ زيرا همين مهارتها بودند كه شما را به این موفقيتها رساندند. مثلاً موفقيتي را كه مايهی مباهات و افتخار شماست شرح دهيد و سپس مهارتهاي را كه براي عمل ساختن آن احتياج داشتيد و فهرست كنيد.
-از DOTبراي شناسايي مهارتها استفاده كنيد.
ميتوانيد با خواندن شرح وظايف مشاغل –كه غالباً در ادارهی كارگزيني كارفرما يافت ميشود –يا در جستوجوي مشاغل در واژهنامهی عناوين شغلي (DOT)دربارهی مهارتهاي مرتبط با مشاغل اطلاعات كسب كنيد.
-كارمند «زونكني» (كارمندي كه درست مثل يك جزوهدان، هر تعداد جزوه مهارت) خود را آزادانه در اختيار كارفرمايان متعدد قرار ميدهد).
زونكنها مهارتهاي خود را به شكل آزاد و مستقل به چندين كارفرما ميفروشند؛ زيرا امينت شغلي آنها از رابطهی «كارفرما –كارمند» سنتي تامين نميشود، بلكه از توانايي آنان در عرضهی مهارتهاي مورد نياز به كارفرمايان متعدد حاصل ميشد. هر يك از ما با شناسايي مهارتهاي خود و بهبود آن، ميتوانيم از تواناييهايمان به نفع حضوري رقابتجويانه در بازار كار بهرهبرداري كنيم.
-شناسايي مهارتهاي انتقالپذير:
اینها مهارتهايي است كه شما از يك شغل به شغل ديگر با خود همراه ميبريد. مثلاً مهارتهاي انتقالپذير رشتههاي علوم انساني شامل: مهارتهاي ارتباطي، گوش دادن مؤثر، نوشتن مقاله و ... است. مهارتهاي مشكلگشا يا تفكر نقادانه: تفكر تحليلي، تفكر انتزاعي است. مهارتهاي روابط انساني شامل صحبت با همكاران، راهنمايي مردم و ... است. مهارتهاي سازماني شامل ارزيابي نيازها، برپايي کنفرانسها و ... است. مهارتهاي تحقيقي شامل جستوجوي پایگاههای كامپيوتري و... میشود.
-ارزشمندترين داراييهاي شما:
منظور ما از خصوصيات شخصي اشاره به جنبههايي از خصوصيات شما مانند پشتكار، اعتماد به نفس، شوخ طبعي، توانايي ذاتي شما در كاربرد كلمات و ... است.
غالباً همين خصلتهاي شخصي يا همان مهارتهاي انطباقي هستند كه سرانجام شما را ممتاز كرده و بالاترين درجهی ارزشيابي، ارتقاي شغلي و پاداشها و ... را نصيب شما ميكنند؛ بنابراين مهارتهاي شخصي خود را بشناسيد و بهخوبي از آنها استفاده كنيد.
تمرين:
1-چندين تجربهی مهم زندگي خود را با شرح جزئيات و مهارتهاي خاص بهكار رفته در آن را بنويسيد.
2- ده دستاورد زندگي خود را فهرست كنيد و آن را تجزيه و تحليل كنيد و مهارتهاي بهكار رفته در آنها را فهرست كنيد.
3- مهارتهايي را كه از كاربردشان لذت ميبريد، مهارتهايي كه ميخواهيد در شغل آيندهتان در آنها استفاده كنيد و مهارتهايي را كه اميدواريد در عرض چند سال آينده به آنها دست پيدا كنيد، نام ببريد.
برگرفته از كتاب برنامه آمادگي شغلي (خود را براي بازاركار قرن بيست و يكم آماده كنيد)، نويسندگان: دايان سوكي نيك –ويليام بندات –ليزا رافمن، ويرايش پنجم، انتشارات رشد
|