1-روش سخنرانی: تدریس توضیحی:
در این روش که قدیمیترین روش است، اطلاعات مورد نظر به طور مستقیم و با استفاده از مواد آموزشی چاپ شده (کتاب یا جزوه) به دانشآموزان منتقل میشود. میتوان برای این روش چند مزیّت را برشمرد:
1- مقرون بهصرفه بودن: تعداد یادگیرنده بیشتری میتوانند در کلاس شرکت کنند و مطالب نسبتاً بسیاری را در مدت زمان کوتاهی عرضه دارد.
2-انعطافپذیری: مطالب چاپ شده درکتاب درسی ثابت است اما معلم میتواند با انعطافپذیری مطالب را ارائه دهد. در این شیوهی تدریس بیشتر امکان پرسش دربارهی مطالب که کاملاً فهمیده نشده است برای شرکتکنندگان وجود دارد و معلم نیز با طرح سؤالهای متناسب میتواند میزان درک دانشآموزان کلاس را نسبت به مطالب ارائهشده به دست آورد.
معایب این روش:
1) عدم امکان فعالیت برای فراگیر
2) خستگی فراگیران و عدم فعال بودن آنها.
3) فعالیت معلم: معلمان صحبت میکنند و متنی را از روی کتاب یا جزوه میخوانند
4) وسایل مورد نیاز: معلم در این روش از تخته سیاه، مدل، طلقهای شفاف و سایر وسایل سمعی –بصری استفاده میکند.
2- الگوی تدریس پیشسازماندهنده:
پیشسازماندهنده عبارت است از مطالب کلی که قبل از ارائهی درس اصلی ارائه میشو؛د به طوری که هم زمینهی ذهن لازم را در فراگیر به وجود میآورد و هم مطالب فعلی را به مطالب قبلی ربط میدهد. پیشسازماندهنده باید انتزاعیتر و وسیعتر از مطلب مورد نظر باشد ولی باید توجه کرد که پیشسازماندهندهی مطلوب آن است که با مطلب جدید فاصلهی زیادی نداشته باشد. مثالی از ارتباط پیشسازماندهنده با مطالب جدید.
مراحل تدریس الگوی پیشسازماندهنده:
مرحلهی اول: ارائهی پیشسازماندهنده
مرحلهی دوم: ارائهی مطالب مورد نظر
مرحلهی سوم: تحکیم سازمان شناخت.
نقش معلم: معلم ساخت ذهنی فراگیر را کنترل میکند؛ زیرا لازم است که همواره مطالب جدید را به پیشسازماندهنده ارتباط دهد. به ویژه در مرحلهی سوم که شاگردان فعالیت یادگیری زیادی میکنند و سؤالاتی را طرح میکنند.
نقش شاگرد: در مراحل اول و دوم شاگرد به فعالیت ذهنی درونی مشغول است؛ یعنی در صورت ارائهی پیشسازماندهندهی مطلوب آمادگی ذهنی لازم را به دست میآورد و در مرحلهی سوم مطالب جدید را که توسط معلم ارائه میگردد به مطلب کسی ربط میدهند و به تدریج به یادگیری معنیدار میرسد.
کاربرد: در هر محتوای آموزشی که مفاهیم و نظریات اساسی در یک زمینه ارائه میشوند و مطالب از یک سیر منطقیتر برخوردار هستند از الگوی تدریس پیشسازماندهنده استفاده میشود. همچنین زمانی که میخواهیم فراگیران در پایان دوره یک شناخت واحد و کلی از مطالب به دست آورند استفاده از این الگو مفید است.
الگوی کسب مفهوم.
کسب مفهوم عبارت است از «جستوجو و فهرست خواصی که از آن برای تمیز مثالها از غیر مثالهای طبقات استفاده شود (برونر، گودنا و آستین 1967) . قبل از توضیح این الگو، چند مفهوم را که در این الگو از اهمیت زیادی برخوردار هستند توضیح میدهیم.»
مثال و غیر مثال: «مثال» در یک مفهوم نمونههای عینی است که صفات مفهوم مورد نظر را داراست. مثلاً: مفهوم «جزیره» دارای دو صفت است. یکی «خشکی بودن» و دیگری «از هر چهار طرف در آب بودن» در عالم واقع هر جا این دو صفت را داشته باشد «جزیره» گفته میشود. «غیر مثال» در مقابل «مثال» قرار میگیرد. غیر مثال به نمونههایی گفته میشود که فاقد صفات یک مفهوم هستند. مثلاً در مفهوم جزیره، جایی که خشکی باشد ولی فقط سه طرف آن را آب گرفته باشد (شبه جزیره) غیر مثال مفهوم جزیره است.
صفات آشکار و صفات پنهان: در هر مفهوم بعضی صفات آشکار و برخی پنهان هستند. در مفهوم خانواده، وجود یک مرد و یک زن صفت آشکار است ولی کارکردهای مختلف آن در روابطی که بین اعضای مختلف خانواده وجود دارد صفات پنهان است.
حضور صفات و انواع مفاهیم: بعضی مفاهیم با حضور یک یا چند صفت تعریف میشود که از آنها به مفاهیم پیوسته یاد میشود. بیشتر مفاهیم در این طبقه قرار میگیرند. بعضی مفاهیم با حضور بعضی از خواص و غیاب خواص دیگر تعریف میشوند به اینها، «مفاهیم ناپیوسته» میگویند.
افراد مجرد دارای ویژگیهای زنان و مردان هستند ولی با صفت نداشتن همسر مختص میشوند سرانجام بعضی مفاهیم «وابستهاند» یعنی به ارتباط میان نمونه و چند مورد دیگر وابستگی دارند، مثلاً انگل دارای میزبان است و روابط میان انگل و میزبانش برای تعریف آن مهم است. بسیاریاز مفاهیم انسانی از این نوع هستند هیچ دایی و عمویی بدون خواهرزاده و برادرزاده و هیچ شوهری بدون زن و هیچ مدیری بدون سازمان نیست.
مراحل تدریس:
مرحلهی اول: تعیین هدفهای آموزشی: در این مرحله انتظارات آموزش خود را از یادگیرنده در قالب عباراتی روش بیان کنید.
مرحلهی دوم: صفات بارز مفهوم را تعیین کنید: در این مرحله معلوم کنید که مفهوم چه صفات و ویژگیهایی دارد.
مرحلهی سوم: توصیف بعضی کلمات و عباراتی که پیشنیاز مفهوم است: در این مرحله بعضی کلمات و عباراتی که برای یادگیری بهتر مفهوم مورد نظر پیشنیاز محسوب میشود به دانشآموزان توضیح دهید.
مرحلهی چهارم: مصداقهای مثبت و منفی را در اختیار دانشآموزان قرار دهید: مصداق نسبت یک مفهوم، صفات مفهوم مورد نظر ما را داراست و مصداق منفی مفهوم فاقد آن صفات است. برای یادگیری بهتر مفهوم باید از مصداقهای مثبت و منفی هر دو استفاده کرد. مصداقهای مثبت مفهوم گروه عبارتند از: تیم فوتبال، گروه کوهنوردی، گروه روزنامهنگاری مدرسه و ... مصداقهای منفی آن عبارتند از: افرادی که در خیابان در حال رفت و آمد هستند دو نفری که هر یک به کاری مشغول هستند و ...
مرحلهی پنجم: با فعالیت بیشتر یادگیرنده شناخت مفهوم را تحکیم کنید: وقتی دانشآموزان با ویژگیهای اصلی مفهوم (مثلاً مفهوم نظام اجتماعی) آشنا شدند، در این مرحله با طرح سؤالاتی از آنها بخواهید که مصداقهای مثبت و منفی بیشتری از مفهوم ذکر کند.
نقش معلم: معلم، پیش از تدریس با الگوی دستیابی به مفهوم، آن مفهوم را انتخاب، مطالب را گزینش و در نمونههای مثبت و منفی سازماندهی و مثالهایی را به دنبال میآورد.
نقش شاگرد: شاگردان مصداقهای مفهوم را ارائه میدهند و همچنین باید بتوانند فرآیند تفکر را که به شناخت ماهیت یک مفهوم منجر شد تجزیه و تحلیل کنند.
کاربرد: الگوی کسب مفهوم برای کودکان در هر سنی و در هر محیطی به کار میرود. برای بچههای کوچک (دبستان و قبل از دبستان) مفاهیم و مثالها باید ساده و عینی باشد و معلم بیشتر هدایتگر باشد. معلمان با الگوی کسب مفهوم میتوانند سطح یادگیری مطالب مهم ارائهشدهی قبلی را مورد ارزشیابی قرار دهند. از این الگو میتوان در گشایش زمینه مفهومی جدید به وسیلهی ایجاد یک دسته کاوشگریهای گروهی و فردی استفاده کرد. مثلاً واحدی اگر به اکتشاف مفهوم فرهنگ میپردازد میتواند با دستهای از دروس دریافت مفهوم شروع کند و به دنبال آن یک فعالیت شبیهسازی آورده شود.
دروس کسب مفهوم با فراهم آوردن مفاهیم مهم میتواند در سراسر فعالیتهای بیشتر استقرایی پخش گردد؛ مثلاً در علوم اجتماعی مفاهیمی مانند مردمسالاری، جامعهگرایی، سرمایهداری را میتوان به طور دورهای به صورت بخشهای کسب مفهوم آموزش داد و از حالت صرفاً خواندن و گزارش دادن و دانشآموزان خارج کرد.
اثرات آموزشی و پرورشی: شناخت ویژگیهای مفهوم، کسب توانایی در راهروهای مفهوم سازی پیشرفته و کسب توانایی در استدلال استقرایی آثار آموزشی این الگو و تحمل ابهام، حساسیت به استدلال منطقی و آگاهی از نظرات دیگران آثار پرورشی الگوی مزبور است.
الگوی کاوشگری
الگوی کاوشگری برای ایجاد و تقویت تفکر علمی در فراگیران به وجود آمده است. هدف این الگو، پرورش افراد مستقل است که در کاوشگری علمی مشارکت فعال داشته باشند و در خود نظم عقلی و مهارتهای لازم برای ایجاد سؤال و تحقیق برای پاسخ به آنها را مبتنی بر کنجکاوی خود به وجود آورند.
برای اجرای الگوی کاوشگری معلم باید چند ضابطه را مورد توجه قرار دهد:
1) هر چیزی که اسرارآمیز، غیر منتظره یا ناشناخته باشد برای دانشآموزان برانگیزاننده است و مسأله باید طوری انتخاب شود که فراگیر بتواند چیزهایی را کشف کند.
2) وقتی که دانشآموزان برای یافتن پاسخ به مسأله از معلم سؤال میکنند، سؤالات آنها باید طوری طرح شوند که معلم بتواند به آنها «بلی» یا «خیر» پاسخ گوید. به عبارت دیگر دانشآموزان خودشان اطلاعات گردآوری میکنند و فرضیههایی را ارائه میدهند و معلم صرفاً رد کننده یا تأیید کننده آنهاست.
3) معلم باید دانشآموزان را پس از گردآوری اطلاعات در خصوص مسأله مورد نظر به بیان فرضیه رهنمون شود.
4) اهمیت جمعآوری اطلاعات برای دانشآموزان برای شناخت هویت مسأله پیش از ایجاد فرضیه است.
تناسب الگو با سن فراگیر: از این الگو می تون در گروههای سنی مختلف استفاده کرد. ولی لازم است با توجه به ویژگیهای فراگیر تغییراتی در الگو به وجود آورد. برای کودکان کمسنتر بهتر است به جای تأکید به یک اصل علیّت به اکتشاف تأکید کرد. مسائل مانند: در این جعبه چه وجود دارد؟ این موجود عجیب و غریب چیست؟ و ... خوب است.
دانشآموزان بزرگسال میتوانند خود جریان کاوشگری را به کار برند و مطالب درسی آنان به ویژه در علوم، برای استفاده از آموزش کاوشگری مناسبتر است.
مراحل تدریس:
مرحلهی اول: مواجه شدن با مسأله
مرحلهی دوم: گردآوری دادهها –شناخت رویداد.
مرحلهی سوم: گردآوری دادهها –آزمایشگری
مرحلهی چهارم: سازماندهی –نظم دادن به توضیح
مرحلهی پنجم: تحلیل جریان کاوشگری.
کاربرد الگوی کاوشگری: هر چند که آموزش کاوشگری در اصل برای علوم طبیعی به وجود آمده ولی روشهای آن در همهی رشتههای تحصیلی قابل استفاده است. علوم اجتماعی برای آموزش کاوشگری امکانات زیادی در خود دارد. هنگامی که موضوعات و سایر مطالب، مناسب موقعیت مسأله در دسترس نیست به معلمان توصیه میکنیم یک عبارت دارای مسأله برای شاگردان و یک برگه حقایق (fadshed)برای خودشان بسازند. عبارت دارای مسأله به توصیف رویداد ناهمخوان میپردازد و برگهی حقایق به معلم اطلاعات وسیعتری دربارهی مسأله میدهد و معلم از آن برای پاسخ به سؤالات شاگردان کمک میگیرد.
اثرات آموزشی و پرورشی:
الگوی کاوشگری نگرشها و مهارتهایی (از جمله موارد زیر) را که برای یک ذهن کاوشگر ضروری است تقویت میکند:
مهارتهای جریان تحقیق (مشاهده گری، جمع آوری و سازماندهی دادهها، تعیین و کنترل متغیرها، تدوین و آزمون فرضیهها و توضیحات، استنباط).
یادگیری - تحمل پیچیدگی -بیانگری کلامی - تفکر منطقی - نگرش پیرامون موقتی بودن برای دانشها.
معیارهای انتخاب روشهای تدریس
برنامهریزان درسی و معلمان با توجه به چه عواملی روشهای تدریس را برای اجرای برنامهی درسی انتخاب کنند؟ برای پاسخ به این سؤال چند معیار اساسی تشریح میشود.
الف) هدفهای آموزشی: در هر برنامهی درسی هدفهای خاصی مورد نظر است. به عنوان مثال وقتی که هدف آموزش تقویت مهارتهای اجتماعی و روابط انسانی در افراد است باید از الگوهایی مانند «فعالیتهای اجتماعی» و «پژوهشهای گروهی» و امثال آنها استفاده کرد. اگر هدف پرورش محقق و پژوهشگر است از الگوی کاوشگری میتوان بهره جست و اگر هدف این است که افراد ماهیت مفاهیم خاصی را درک کنند از الگوی کسب مفهوم میتوان استفاده کرد.
ب) تجربیات یادگیری لازم برای تحقق هدفها: علاوه بر معیار هدفهای آموزشی باید به این نکته نیز توجه شود که فرصتها و تجربیات یادگیری لازم و مناسب برای حصول هدفها انتخاب و سازماندهی شود. مثلاً؛ اگر قرار است دانشآموزان در روابط گرویه مهارت به دست آورند باید فرصت کافی جهت کارهای گروهی با دوستان و همکلاسان به طور مستمر برای آنها فراهم شود.
ج) علاقهی دانشآموزان: توجه به علاقه دانشآموزان در انتخاب روش تدریس یکی از عوامل اساسی است اگر این شرط رعایت نشود روشهای تدریس باعث خستگی و ملال دانشآموزان میشود و مانع تحقق هدفهای مورد انتظار میگردد.
د) اصول یادگیری: امروز معلمان بیشتر به همان طریقی تدریس میکنند که در طی نسلها انجام شده است. کسب اساسی تدریس حالت تعلیمی داشته و شامل ارائه اطلاعات به شاگردان غیر فعال است و معلم در فاصلههای زمانی منظم کودکان را از نظر مقدار اطلاعاتی که جذب کردهاند، مورد امتحان قرار میدهد. این معلم است که بیشتر سؤال میکند و به ندرت دانشآموزان سؤالی را میپرسند.
ه) امکانات، تجهیزات و منابع: تدریس خوب و فعال به امکانات و تجهیزاتی نیاز دارد که معلم و دانشآموز در موقعیتهای آموزشی مختلف از آنها استفاده کنند و با تجربیات غنی، هدفهای آموزشی را تحقق بخشند.
روشهای تدریس پویا از جمله روش کاوشگری منابع اطلاعاتی لازم به خصوص کتابخانه نسبتاً غنی را بطلبد که دانشآموزان برای یافتن پاسخهای لازم به سؤالات طرح شده در الگوهای کاوشگری به آن مراجعه کنند و اطلاعات لازم را به دست آورند. فقدان چنین منبع به طور قطع، مانع امکان استفاده از پژوهش و تحقیق میشود.
|