گرچه این گروه سنی، از نظر روانی و اجتماعی میل به استقلال دارد، ولی باز هم احساسات و عواطف اصلی نوجوان به خانواده وابسته است.
در این دوران، بیشترین تغییرات در شخصیت و روحیات فرد به وجود میآید و نوجوان بیشتر تمایل به پیوستن به گروههای همسن و سالهای خود دارد تا، تا حدی نیازهای امنیتی و صمیمی بودن خود را ارضاء کند. زندگی ماشینی امروزی باعث شده والدین وقت کمتری با به بودن با نوجوان خود بگذرانند و از مشکلات او آگاهی پیدا کرده و نیازهای او را برطرف کنند.
در نتیجه نوجوان با تشکیل گروههایی با همسن و سالهای خود و پیروی از الگوهایی در صحبت کردن، مدل موی سر، مدل لباس پوشیدن و . . . در واقع از عذاب روانی خود کم میکند و در این گروهها، بازیها بیشتر از هر گروه سنی دیگر به چشم میخورد.
مشتبازی با سایهها
بازی مشتبازی با سایهها از سوی نوجوان زمانی صورت میگیرد که والدین و فرزندان هر کدام کار خود را میکنند، اندیشه و افکار خود را دارند، به برنامههای یکدیگر هیچ علاقهای نشان نمیدهند، هر یک بدون اینکه طرف مقابل را درک کند، سعی میکند آهنگ و روش خاص خود را در پیش بگیرد و جنگ و دعواهایی روزانه و تکرارشونده شکل میگیرد.
از مشخصات این بازی این است که گاهی هیچ مسأله مهمی وجود نداشته و نوجوان در یک موقعیت از مسائل گوناگون که چندان هم مهم نبوده استفاده کرده و موضوعی را پیش میکشد و عدم موافقت خود را با والدین مطرح میکند یکی از مشخصات این بازی بیهدف بودن آن است و علت آن نارضایتی و نیازهای سرکوب شدهی نوجوان است.
دو نفر علیه یک نفر
بازی دو نفر علیه یک نفر زمانی اتفاق میافتد که یکی از والدین به دلیل نیازهای سرکوب شدهی دورهی نوجوانی خود، به طرفداری از نوجوان خود در هر خواستهای که دارد میپردازد و با همسرش مخالفت میکند و این رفتار نادرست نوجوان را تقویت میکند و برای رسیدن به خواستهاش از این حمایت استفاده میکند.
بازی امتحان
نوجوان گاهی خواستههای زیادی دارد و برای برآوردن این خواستهها گاهی به چانهزنی و تحقیر والدین میپردازد و زمانی که به این بازی مسلط شد و والدین تسلیم خواستههای او شدند، رابطهی آنها به نوعی معامله تبدیل میشود. چرا که والدین بیش از حد کوتاه آمده و بعد از آن متوجه میشوند که خواستههای نوجوان به حدی رسیده که از عهده آن برنمیآیند و در صورت مخالفت با نوجوان نیز دائم با او در حال جنگ خواهند بود.
برای برطرف کردن این بازی ناسالم والدین باید قوانینی را مورد توجه قرار دهند و نیازهای نوجوان خود را در حد معقول برطرف کنند.
1) در مقابل هر درخواستی که نوجوان میکند، مسؤولیتی را به عهده او بگذارید مثلاً در ازاء اتومبیلی که در اختیارش قرار میدهید، تمیز کردن هر هفته یکبار اتومبیل را به او واگذار کنید.
2) بعضی خواستههای نوجوان را به شرط اعمال محدودیتی جواب دهید.
3) گاهی خواستههای نوجوان را با پول توجیبی او گره بزنید.
4) گاهی به نادانی خود اعتراف کنید و از نوجوان در برابر خواستهاش توضیح بخواهید و خوب گوش کنید.
5) گاهی به جای خشونت و احساس عدم امنیت دادن به تحسین کردن نوجوان بپردازید.
6) وقتی تردید دارید یا راه گریزی ندارید حال نوجوان را به زبان بیاورید و به آنچه به دنبال آن میآید گوش دهید.
سماجت بازیها
زمانی که یک بازی در دوران کودکی و نوجوانی در ضمیر فرد نقش میبندد در بزرگسالی نیز اثرات خود را برجامیگذارد و از بازیها استفاده میکند ولی نحوهی استفاده متفاوت است.
چنین فردی در زندگی زناشویی، زمانی که شغلی را انتخاب میکند، در محل کارش، شانس موفقیت کمتری خواهد داشت.
فردی که بازیهای زیادی را به کار میبرد، در رفتارهای اجتماعی خود با دیگران، رفتارهایی از خود نشان میدهد که ممکن است در ابتدا جالب به نظر برسد، اما بعد از مدتی شخصیت اصلی او بر ملأ میشود.
چنین فردی برای ازدواج خود نیز افراد زیادی را آزمایش میکند تا فردی را که با رفتارهای او کنار بیاید انتخاب کند.
نمای طولی شخصیت
شخصیت هر فرد نتیجهی روابط او در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی است، به خصوص روابط در منزل و خانواده.
شخصیت فردی که بازیهایی در کودکی انجام میداده، ممکن است در ابتدا مشخص نباشد، اما در طول زمان مشکلات او آشکار میشود.
شناخت والدین از نمای طولی شخصیت و پی بردن به بازیهای فرزندشان به آنها کمک میکند تا خیلی سریع این بازیها را از بین ببرند.
همچنین درک و شناخت خود فرد از بازیهایی که انجام میدهد میتواند به او کمک کند راحتتر بازیها را ترک کند.
پزشک و مراکز راهنمایی کودکان
اگر والدین از بازیهای کودکشان آگاه شوند و روش درست برخورد با او را به کار ببندند (به موقع)
بازی فرزندشان تمام میشود. اما اگر بازی در شخصیت کودک نقش بسته باشد، برای از بین بردن آن باید به متخصص و پزشک مراجعه کرد. همچنین مراکزی برای برخورد مؤثر با بازیهای ناسالم و جایگزین کردن آن رفتارها با الگوهای رفتاری سالم وجود دارند که در آن روانشناسی یا گروه روانشناسی بر روی کودک و والدین جداگانه کار میکنند و درمان را آغاز میکنند و پروندهای برای کودک تشکیل داده و مراحل درمان را ثبت میکنند.
بازی درمانی
برای درمان کودکان زیر یازده سال از بازی درمانی استفاده میشود.
روانشناس بر اساس فضای زندگی که والدین عنوان کردهاند، اتاقی با وسایل و اسباب بازیهای مختلف مهیا کرده و از کودک میخواهد آنچه راکه در خانه اتفاق میافتد با عروسکها عنوان کند. آنگاه بر اساس بازی و واکنشها و صحبتهایی که کودک با اسباببازیها انجام میدهد و همچنین رفتاری که با خود روانشناس انجام میدهد، مشکل کودک را تشخیص میدهد و با رفتارها و صحبتهای خود به کودک میگوید که راههای دیگری برای رفتار وجود دارد و بازیها راه درستی نیست و آنقدر این رفتارها را تکرار میکند تا بازی به طور کامل از بین برود.
گروه درمانی
گروه درمانی معمولاً برای کودکان خجالتی و گوشهگیر بیشتر مؤثر واقع میشود.
روانشناس کودکان را در گروههای 6 تا 10 نفره قرار میدهد و از آنها میخواهد به بازی کردن با یکدیگر بپردازند و به آنها یادآوری میکند که بازی احساس خوبی به آنها میدهد و هر روز بهتر و سالمتر میشوند.
گروه درمانی نوجوانان
این روش برای نوجوانانی که با گروه همسن و سالهای خود بهتر از جلسات خصوصی میتوانند صحبت کنند، خوب است روانشناس بهتر میتواند با نوجوان ارتباط برقرار کند. مؤثر بودن روانشناس زمانی است که رابطهی دوستی با نوجوانان برقرار کردن و از نصیحت کردن و یا سانسور کردن رفتارهای او بپرهیزد تا بهتر بتواند به او کمک کند.
روان درمانی گروهی والدین
این جلسات شامل 3 تا 8 نفر از زوجین است که مشکلات مشابهی دارند و در این گروهها رفتارهای نادرست خود را با فرزندانشان عملاً مشاهده میکنند. روانشناس به والدین اجازه میدهد خود به مشکلشان پی ببرند و آن را کشف کنند.
روان درمانی خانوادگی
در این روش پدر و مادر با یک یا 2 فرزند که مشکل دارند، هفتهای 1 یا 2 جلسه با مشاور گفتوگو انجام میدهند و روانشناسان معتقدند که زمانی که مشکل خیلی شدید نباشد این روش بهترین روش است.
روان درمانی به روش صحبت خصوصی با شخص
از سنین 12 تا 13 سالگی به بعد این روش میتواند انجام شود. در این روش قسمتی از کار به عهده روانشناس است و با نوجوان همفکری و صحبت میکند.
صحبت با هر یک از والدین
این روش بعد از روان درمانی انجام میشود. در این روش گاهی به گذشتهی والدین که مستقیم یا غیرمستقیم در رفتارهای کودک اثر گذاشته میپردازد.
رواندرمانی بزرگسالان
ابتدا بیمار گذشتهی خود را عنوان میکند و روانشناس علت رفتار خاص و آنچه در ضمیر ناخودآگاه بیمار است را درمییابد و آن را تفسیر میکند. روانشناس با شناساندن احساسات و ساختار شخصیتی بیمار به او کمک میکند احساسات واقعی خود را بهتر بشناسد و عواطف سرکوب شده خود را زنده کند و به خود کمک کند از بازی دست بردارد و زندگی سالم و سازندهای را شروع کند.
|