کارکرد خانواده باید به گونهای باشد که هر یک از افراد خانواده بتوانند از شرکت در امور خانوادگی، بیشترین رضایت را کسب کنند.
- والدین باید برای خود مشخص کنند که مایلند کدام یک از انتظارات معقول و نگرشها در خانواده هایشان مورد تأکید قرار گیرد.
- میزان رضایت و آسایشی که تمام افراد خانوادهتان در خانه کسب میکنند، ملاک نهایی مؤفقیت شما محسوب میشود.
والدینی که غیر مسئولند، دیگران را مسبب مشکلات خویش میدانند، بازیچه دیگرانند، نمیتوانند مسئولیتپذیری را به کودکان خویش بیاموزند. به این دلیل که کودکان زمان زیادی را برای مشاهدهی رفتار والدین صرف میکنند.
کودکان در رویارویی با رفتار والدین و واکنشهای متقابل نکات بسیاری را در مسئولیت یاد میگیرند. کودک اولین کسی است که به بیثباتی والدین پی میبرد و بیثباتی غالباً ناشی از فراموشی است. بیثباتی با انعطافپذیری (آگاهانه و تغییر روشها است, متفاوت است. طرز رفتار والدین با یکدیگر نوعی آموزش مسئولیتپذیری است.
- زمانی که به کودک خود مسئولیتی سپردید نباید کودک خود را به اشتباه بیاندازید و یا اینکه از او مسئولیت را پس بگیرید.
والدین به روشهای مختلف مسئولیت را از کودک خود پس میگیرند:
- هنگامی که کودک وظیفهاش را فراموش میکند به او یادآوری میکند.
- کار او را شخصاً انجام میدهند؛ زیرا آسانتر است.
- به القابی نظیر بیمهارت یا غیر مسئول که کودکان به خویش میدهند، تن در میدهند.
- وظایف کودک را انجام میدهند تا کودکان آنان را دوست بدارند و دیگر آنان را آزردهخاطر نسازند.
- گمان میکنند والدینی که همه رفتارهای کودکانشان را انجام میدهند و کارهای زیادی برای فرزندشان انجام میدهند، والدینی مسئول و شایسته هستند.
- والدینی که مایلند مسئولیتپذیری را آموزش دهند والدینی پرطاقت و خشونتی درونی دارند، باید به کودکان خود فرصت دهند تا اشتباه کنند و از اشتباهات خود درس بگیرند. بسیار مهم است که والدین پس از آن که وظائف کودک را به وضوح به او تفهیم کردند. موارد مورد نیاز را در اختیارش قرار دهند و راههای انجام وظائف را یاد دادند. خود را کنار بکشند و به آنان اجازه دهند تا خود شخصاً واقعیتهای انسانی مسئول شدن را تجربه کنند.
اگر انتظارات والدین از کودکان قاطع و صریح باشد، پیوسته بر حسب نتایج رفتار آنان واکنش نشان دهند، رفتار شایستهشان را با پاداشی تقویت کنند. به وعدههای خویش وفا کنند، کودکان معتقد خواهند شد که مسئولیتپذیر بودنشان فضیلت محسوب میشود.
تا چه حد میتوان منطقاً از کودک انتظار داشت؟
- تمام کودکان باید در خانواده عهدهدار مسئولیتی باشند. والدین باید ترتیبی اتخاذ کنند که وظایف خانه بین همه تقسیم شود و بعضی از امور را که به مسئولیتپذیر شدن کودکانشان کمک میکند به او محول کنند.
- بین کار و بازی تمام کودکان باید تعادل وجود داشته باشد. کودک باید زمانی را به کارهای محول شده به او اختصاص دهد و زمانی به سرگرمیهای خویش.
- پیچیدگی وظائف و سطح انتظاراتی که در مورد انجام وظائف از کودک داریم به موازات رشد او تغییر میکند.
- والدین باید انتظارات خویش را در مورد مسئولیتهای کودک در خانه، تعدیل کنند.
- سازماندهی زمان، هم در منزل و هم در خارج از آن، قابلیتهای کودک را برای انجام صحیح وظائفش افزایش می دهد.
- مسئولیتپذیری و آموزش آن زمان خاصی ندارد و آموزش آن هر چه سریعتر شروع شود بهتر است.
چگونه مسئولیت را به کودکان خویش آموزش دهیم؟
ابعاد حس قدرت در کودک:
کودک برای برخورداری از عزت نفس زیاد به حس قدرت نیاز دارد
داشتن حس قدرت به این معنی است که کودک دارای منابع فرصت و قابلیت تأثیرگذاری بر شرایط زندگی خویش است. کودک باید فرصت این را داشته باشد که انتخاب کند و تصمیم بگیرد و کفایتهای خویش را اعمال کند و نشان دهد. و وظایفی را که با توانایی های او مطابقت دارد به انجام برساند. و فرصتهایی را برای ابراز وجود و کفایت را برای کودکان مهیا کرد.
باید برای کودکان که میخواهیم حس قدرت را در آنان ایجاد کنیم، فرصتهایی را به وجود بیاوریم که تواناییها و کفایتهایشان را نشان دهند و برای این کار نیاز است که امکانات این امر را فراهم کنیم.
این امکانات برای تکامل مهارتها، دانش و ارزشهای خویش، به آنها نیاز دارند. برخورداری از انواع بازیها، کتابها، اسباببازیها، کاغذ نقاشی، حیوانات عروسکی، میکروسکوپها ... و برای اینکه کودکان مسئولیتهای که والدینشان بر عهدهی آنان میگذارند، به انجام برسانند قابلیت آن را داشته باشند. به این معنی که باید طراحی مهارتهایی جسمانی باشند، ضرورت انجام مسئولیتها را تشخیص دهند و پیامد ناشی از عمل نکردن به آن را نیز بدانند.
اگر کودکان اطمینان یابند که آنچه را که والدین از آنها خواستهاند و نیز دلیل انجام آن را دقیقاً درک کنند با قدرت و کارآیی بیشتری و مطلوبتری از عهدهی آن کار بر میآیند.
پس سه عامل امکانات، فرصت و قابلیت باید وجود داشته باشد تا کودکان بتوانند به حس قدرت دست یابند.
به این معنی که در مورد فعالیتهایشان تصمیم بگیرند.
کودکان را یاری کنید تا تصمیم بگیرند.
کودکان از راه تصمیم گرفتن و اجرای تصمیمات حس قدرت خویش را افزایش میدهند.
راههای افزایش قدرت تصمیمگیری در کودکان
- به کودکان کمک کنید تا مشکلی را که نیاز به تصمیمگیری دارد، روشن سازند.
- به کودکان کمک کنید تا راهحلهای مختلفی را پیدا کنند.
- به کودکان کمک کنید با توجه به پیامدها، راه حل مناسبی را پیدا کنند.
- به کودکان کمک کنید تا از طریق پسخوراند و بحث مؤثر بودن تصمیمات خویش را ارزیابی کنند.
والدین و مربیان هنگام کمک کردن به شناختن مشکل باید توجه آنان را بر آنچه که میبینند، و میشنوند بر آنچه که در مورد آن موقعیت احساس میکنند، و بر آنچه که میخواهند تغییر دهند، و متمرکز سازند، باید به آنان کمک کنیم تا شخصاً برای خویش مشکل را روشن و مشخص سازند.
افراط در توجههای سودمند در طولانی مدت یا موجب وابستگی میشود یا گاهی باعث میشود که آنها این احساس را میکنند که به حرف آنها توجهی نمیشود. کودکانی که احساس کنند گوش شنوایی برای حرفهایشان وجود ندارد پس از مدتی برای کمک خواهی نزد بزرگترها نمیآیند.
- هنگامی که کودکان دریابند که هر یک از احساسات خویش را با نامی درست بنامد، توانایی تصمیمگیری آنها افزایش مییابد.
- بزرگسالان باید هنگام بحث دربارهی مشکلات، زبان واژگان کودکان را به کار ببرند تا آنان بتوانند آنچه را که احساس میکند نه تنها بیان کنند، بلکه دقیقاً بشناسند.
- شرح توصیف احساسات موجب میشود که کودک بینشی نسبت به خویشتن پیدا کند و بر احساسات خود تسلط داشته باشد، توانایی کنترل بر احساسات، بر اثر درک احساسات افزایش مییابد.
- توانایی تصمیمگیری کودک تنها در زمانی افزایش مییابد که برای انتخاب راه حل دو یا چند راه حل متعدد در اختیار باشد.
- هدف در تصمیمگیری انتخاب بهترین راه حل است.
- بهترین راه حل، راهی است که مشکل را حل کند و باعث شود که کودک احساس خوشایندی نسبت به خویشتن پیدا کند.
- تحمل نتایج منفی یک تصمیم، میتواند برای کودک عامل محرکی شود تا در آینده در ارزیابی پیامدهای راههای مختلف بیشتر دقت کند.
- در ارزیابی نتایج مهم نکته کلیدی این است که (کجای کار اشتباه بود؟) نه آنکه (تو چه اشتباهی کردی!)
- قواعد و محدودیتهایی را مقرر کنید.
«هیچ کودکی لوس و دردانه به وجود نمی آید، و کودکان به دنبال تجربیاتشان چنین میشوند. کودکانی که در مورد انتظارات والدین خویش دید روشنی ندارند و مسئولیت مهمی بر روی شانههایشان نیست در کارهایشان ملزم به حساب پس دادن نیستند و این امر با مقرر نمودن قواعدی به شیوه ای درست؛ روشن نمودن انتظارات خویش، تعیین تنبیهات مقتضی و پیگیری مستمر عملکرد کودک مانع اینگونه رفتارها شوند.
از کارهای عادی روزانه برای پرورش احساس مسئولیت استفاده کنید:
به دلیل اینکه کارهای خانه عینی و ملموس هستند میتوان مشخص نمود که بهتر است، چگونه، چه هنگام و به وسیله چه کسی این کارها انجام میپذیرد. کودک طی انجام این کارها مهارتهای خویش را افزایش میدهد و الگوی ذهنی طرز انجام کارها در آنان ایجاد میشود. این الگوهای ذهنی به کودکان کمک میکند تا تواناییهای سازماندهی و درست به کار بردن منابع خویش را به دست آورند
انجام کارهای خانه توسط کودک موجب میشود تا:
عنصر اصلی یادگیری کودک، افزایش مهارتها، توانایی سازماندهی، درست به کار بردن منابع خویش، آموزش اصول در کار و بازی، منظم کردن فرآیندهای درونی و بیرونی، یادگیری منطقی، شیوههای خانه داری، رشد تفکر منطقی، آموزش مواجهه با موانع و موارد مبهم و آموزش حل مشکلات.
با ثبات باشید (در آموزش مسئولیت به کودکان)
- بهترین راه برای آنکه کودکان گفتههای بزرگترها را جدی بگیرند، با ثبات بودن است.
- والدین از طریق با ثبات بودن به کودکانشان نشان میدهند که از رفتار آنان آگاهند و هنگامی که کودک احساس کند از رفتارش بزرگترها آگاهند به طرز مناسبتری عمل میکنند.
- ثبات والدین و مربیان به کودکان احساس امنیت می دهد (پیش بینی رفتار والدین)
- بی ثباتی در اعمال قاعده ای درست، باعث میشود که کنترل رفتار کودک از اختیار بزرگسال خارج شود.
زمانی که بزرگسالی متعهد انجام کاری شود یا انجام بخش معینی از عملی را تقبل میکند و سپس آن را به انجام نمیرساند، به وضوح به کودک میفهماند که عملی ساختن تعهدات، ضروری نیست.
دلبخواهی عمل نکنید.
زمانی که والدین دلبخواهی عمل میکنند کودک به سختی میتواند پیامد رفتار خویش، به ویژه عکسالعمل والدین خود را پیش بینی کند. در نتیجه نگرانی، ترس و ناکامی کودک را افزایش میدهد و باعث میشود او نتواند وظائفش را با کفایت و شایستگی انجام دهد.
برای پرهیز از دلبخواه بودن = آنچه را که از کودک میخواهند: روشن سازند، با بیان ساده و مستقیم اعلام کنند، پیامدهای آن را در صورت انجام دادن و انجام ندادن روشن کنند.
- برای کاهش دلبخواه بودن موافقت پدر و مادر با یکدیگر در مورد انتظارات و نحوهی روی آوردن آنان به مسائل حائز اهمیت است.
- زمانی که والدین میخواهند در مورد کودک تصمیمی بگیرند باید مشغول به کار دیگری نباشند میتوانند به کودک بگویند: برو و 10 دقیقه دیگر بیا در این مورد تصمیم بگیریم. کودکان اغلب زمانی که والدین مشغول کاری هستند و خواسته خویش را مطرح میسازند؛ زیرا ممکن است به لحاظ حواسپرتی والدین به خواسته خود برسند.
به کودکان در ازای مسئول بودن پاداش دهید
دریافت پاداش –دوری از تنبیه
برای کودکان پاسخهای عینی اهمیت بسیاری دارد فراهم کردن یک سیستم پاداشدهی که به کودکان اجازه دهد میزان پیشرفت و موفقیت خویش را بسنجند، اهمیت بسزایی دارد. پاداش، توجه، خوش خلقی، صرف وقت، همدردی، مراقبت
|