مقالات آموزشی

 

 

 

مشاورین حاضر در کلینیک
آتنا سادات میررجائی
آزاده امیر
فاطمه قانعی مطلق
مرضیه ذبیحی
میترا ضیایی عاقل
مریم مرواریدی
عطیه تقوی
محمدرضا سعیدی
محمد حسین سلمانیان
مینا شعبان زاده
هانیه میر
سمیه قاصری
حسین چم حیدری
جانان محبوبی
سمانه خمسه ای
محمدرضا ودادمفرد
سعیده باقری
سارا خواجه افضلی
محمدرضا صنم یار
سیما سیفی
پیام‌های کلامی ‌والدین
4-کودک و نوجوان 1-کودک 5-کودک و خانواده 10-فرهنگ تفاهمپیام‌های کلامی ‌والدین
ارسال شده در تاریخ: 1 بهمن 1393

پیام‌های کلامی ‌والدین را می‌توان تحت دوازده عنوان طبقه‌بندی کرد:

1- فرمان دادن، راه نشان دادن، دستور العمل دادن:

- با مادرت این‌طور حرف نزن.

- «این قدر شکایت نکن.

2- خط و نشان کشیدن، توبیخ کردن، تهدید کردن:

به بچه‌ می‌گویند که اگر کاری را نکند چه پیامد‌هایی خواهد داشت:

- اگر این کار را نکنی پشیمان می‌شوی.

- یک جمله‌ی دیگر بگویی از اتاق می‌اندازمت بیرون.

- اگر عقلت می‌رسید، این کار را نمی‌کردی.

3- نطق کردن، تذکرات اخلاقی، نصیحت کردن:

 به بچه می‌گویید چه کاری را باید بکند یا نکند:

- نباید این طور رفتار می‌کردی.

- باید همیشه به بزرگ‌تر‌ها احترام بگذاری.

4- نصیحت کردن، ارائه‌ی راه حل، پیشنهاد کردن:

راه حل مسأله یا مشکل را به بچه گفتن، به او نصیحت یا پیشنهاد کردن، برایش جواب یا راه حل یافتن:

- چطور است بروید بیرون بازی کنید.

–پیشنهاد می‌کنم با او در این باره صحبت کنید.

5- سخنرانی کردن، تعلیم دادن، پیش کشیدن بحث‌های منطقی:

 سعی در تحت تأثیر قرار دادن بچه‌‌ها با حقایق، منطق‌گرایی، دادن اطلاعات، ابراز عقیده‌ی شخصی:

- دانشگاه ممکن است یکی از عالی‌ترین تجربیات زندگی باشد.

- اگر بچه که هستی آدم با مسئولیتی باشی بزرگ هم که باشی مسئول می‌شوی.

- وقتی به سن تو بودم دو برابر کار می‌کردم.

6- قضاوت کردن، انتقاد کردن، مخالفت کردن، سرزنش کردن:

 در مورد بچه قضاوت یا ارزشیابی منفی کردن:

- درست فکر نمی‌کنی؟

- این نظریهی بچه‌گانهای است.

 - در این مورد کاملاً اشتباه می‌کنی.

7- تشویق کردن، موافقت کردن:

- ارائه‌ی ارزش‌گذاری مثبت و موافقت:

- خوب من فکر می‌کنم تو خوشگلی.

- خوب من فکر می‌کنم تو درست می‌گویی.

- با تو موافقم.

8- فحش دادن، تحقیر کردن، خجالت دادن:

-  تو یک آشغال فاسدی.

- مثل وحشی‌‌ها رفتار می‌کنی.

- خیلی خوب نی‌نی کوچولو.

9- بازگو کردن، تجزیه و تحلیل کردن، تشخیص دادن:

 محرک‌های بچه را برای او روشن می‌کنید و به عبارتی به او می‌فهمانید که می‌دانید او چه می‌گوید یا افکار او را تشخیص داد‌ه‌اید:

- تو به خواهرت حسودیت می‌شود.

– این را می‌گویی که من را دلخور کنی.

– تو از دست این کار را کردی، دوست داری لجبازی کنی.

10- اطمینان دادن، دلگرم کردن، مشورت کردن، کمک کردن:

سعی در از بین بردن احساس او، قدرت احساس او را نادیده گرفتن:

- فردا احساس دیگری خواهی داشت.

- همه‌ی بچه‌‌ها گاهی این طور می‌شوند.

- نگران نشو اوضاع خوب می‌شود.

- تو با استعدادی که داری، می‌توانی شناگر خوبی شوی.

11- بررسی، سؤال، بازجویی کردن:

سعی در یافتن دلایل انگیزه‌‌ها، برای حل مسأله به دنبال اطلاعات بیشتر گشتن:

- چه وقت این احساس شروع شد؟

- راستش را بگو چه کار کردی؟

- چرا بچه‌‌ها به تو گفتند که نمی‌خواهند با تو بازی کنند.

12- کنار کشیدن، خرابکاری کردن، مسخره کردن، حرف را عوض کردن:

سعی در منحرف کردن توجه بچه از مسأله، مسخره کردن به شوخی برگذار کردن:

- فراموش کن.

- سر میز در این مورد حرف نزن.

- چرا نمی‌روی ساختمان مدرسه را آتش بزنی؟

- قبلاً در این مورد زیاد حرف زد‌ه‌ایم.

- اغلب والدین چنین حرف‌هایی را در جواب کودکان خود می‌گویند، هر بار که با بچه صحبت می‌کنید یک آجر به ساختمان رابطه‌ی خود با او می‌افزایید.

انتقال پذیرش کلامی:

1- گشاینده‌‌ها: تشویق و دعوت به صحبت با کلماتی چون: خوب، آ‌ها، می‌گفتی، برایم تعریف کن.

والدین از پاسخ کودکان به گشاینده‌‌ها متعجب می‌شوند. بچه‌‌ها جرأت می‌کنند به آن‌ها نزدیک شوند و دل‌شان را به روی آن‌ها بگشایند و عملاً احساسات و عقاید خود را بیرون بریزند.

پیام والدین در عمل

والدین در استفاده از پیام‌های من اشتباهات رایجی می‌کنند:

1- گاهی والدین پیام تو را تحت پوشش پیام من می‌فرستند. مثل: «من فکر می‌کنم تو آدم بی‌مسئولیتی هستی». این در واقع پیام تو است نه پیام منو

2- گاهی والدین از پیام من برای رساندن احساسات منفی خود استفاده می‌کنند و فراموش می‌کنند که پیام من را در رساندن احساسات مثبت نیز استفاده کنند.

3- در صورتی که پیامی که والدین می فرستند با شدت احساس درونی‌شان مطابقت نکند پیام من، کم اثر خواهد بود. بچه‌ای برادرش را با توپ تنیس زد. مادرش گفت: «بهرام من دوست ندارم تو برادرت را بزنی» این پیام آن‌قدرها صادقانه نیست.

پیام صادقانه: «وقتی تو توی سر برادرت می‌زنی من تا حد مرگ می‌ترسم»

4- فوران آتشفشان: گاهی والدین از پیام من به عنوان راهی برای خالی کردن احساسات خشم‌آلود خود استفاده می کنند. ولی باید بدانیم جهت خشم به سمت شخص دیگر است و این پیام تو است نه پیام من.

«من از دست تو عصبانی هستم»

خشم ریشه در یک احساس اولیه دارد. والدین باید این احساس اولیه را بشناسند و آن را صادقانه به کودک خود بگویند. مثلاً وقتی مادری فرزندش گم می شود، احساس اولیه او ترس است و بعد از آن است که خشمگین می شود.

5- در مورد بچه‌های بسیار کوچک، پیام من بدون کلام مفید است.

کودکان قابلیت درک پیام من غیرکلامی را دارند و نسبت به آن بسیار حساسند.

مادری در سوار شدن به ماشین عجله داشت و این پیام را برای کودک خود فرستاد.

در حالی که دست او رابه آرامی‌ولی محکم گرفته بود و گفت: وقتی من عجله دارم سوار ماشین بشیم، دوست دارم تو عجله کنی.

سه مشکل پیام من:

بچه‌‌ها ممکن است در پاسخ به پیام من بی‌توجه باشند و نشنوند. والدین باید پیام دیگری روشن‌تر، محکم‌تر و با احساس‌ بیشتری بفرستند. «نگاه کن من کاملاً جدی هستم».

بچه با پیام من از جانب خودش جواب والدین را می‌دهد. در این‌صورت والدین نباید حالت تدافعی به خود بگیرند باید به گوش دادن فعال روی بیاورند.

گاهی اوقات بیشترین پیام من کاری انجام نمی‌دهد. در این‌صورت وضعیت تضاد و خواسته‌‌ها پیش می‌آید.

 

منبع: کتاب فرهنگ تفاهم در عمل، توماس گوردون

تاریخ آخرین ویرایش: 14 اسفند 1393 - 14:14:13
اقدام کننده: واحد تولید محتوای کلینیک روان درمانی صبا
تعداد مشاهده: 1763