مقالات آموزشی

 

 

 

مشاورین حاضر در کلینیک
آتنا سادات میررجائی
آزاده امیر
فاطمه قانعی مطلق
میترا ضیایی عاقل
مریم مرواریدی
عطیه تقوی
محمدرضا سعیدی
محمد حسین سلمانیان
مینا شعبان زاده
هانیه میر
سمیه قاصری
حسین چم حیدری
جانان محبوبی
سمانه خمسه ای
محمدرضا ودادمفرد
سعیده باقری
سارا خواجه افضلی
طیبه صابر
محمدرضا صنم یار
سیما سیفی
رشد اجتماعی در دوره‌ی جوانی
4-کودک و نوجوان 2-نوجوان 1-بلوغرشد اجتماعی در دوره‌ی جوانی
ارسال شده در تاریخ: 14 بهمن 1393

رشد اجتماعی به تدریج ایجاد می‌شود و در دوره‌ی جوانی می‌تواند به کمال نسبی برسد. یک جوان که از نظر اجتماعی رشدیافته است، خصوصیات و ویژگی‌هایی دارد که در ذیل به اختصار بیان می‌شود:

1- خودکفا و مستقل است. درانتخابش آزاد است و ضمن مشورت با افراد مجرب و بزرگ‌تران، خود تصمیم می‌گیرد، مسئولیت اعمال و تصمیمات خویش را نیز می‌پذیرد.

2- مسئولیت پذیر است وبا قبول مسئولیت درشرایط بحرانی (مطابق توان وظرفیتش) با مشکلات درگیرمی شود. استعدادهای نهفته جوان نیز درهمین مبارزه با مشکلات شکوفا می‌شود و اعتماد به نفس بیشتری کسب می‌کند.

3- میانه‌رو و معتدل است. چپ روی و راست روی ندارد و دربرخوردهای اجتماعی ازاعتدال خارج نمی‌شود.

4- با گذشت و عفوکننده است و عذرخواهان را می‌پذیرد.

5- آینده‌نگر، امیدوار و خوش‌بین است و اگر وضعیت ناامیدکننده‌ای پییش بیاید، روحیه‌ی خود را نمی‌بازد و در صورت تکرار شکست، دوباره فعالیت را از سر می‌گیرد.

6- جوان رشدیافته در زندگی خود معنایی حقیقی یافته است و به خاطر چیز باارزشی زندگی می‌کند که او را به کمال می‌رساند. گاهی وضعی پیش می‌آید که انسان از انجام کارهایش محروم می‌ماند یا آن‌که نمی‌تواند از زندگی لذت ببرد، اما آن‌چه اجتناب‌کردنی است، رنج است. با قبول آن‌که باید رنج را با شهامت پذیرفت، زندگی تا آخر، پرمعنا می‌گردد.

7- نسبت به انسان‌ها احساس تکلیف می‌کند و احساس وظیفه در روابط انسانی چیزی بالاتر از معادلات سیاسی و اقتصادی است.  

8- جوان رشدیافته همه‌ی جنبه‌های وجودی خود را اعم از نقاط ضعف و نقاط قوت، قبول دارد و خودش را نیز می‌شناسد. همچنین واقعیت‌های وجودی دیگران را هم قبول دارد و قضاوت او درباره‌ی آن‌ها فقط بر اساس خصوصیات شخصی خود آن‌هاست.

9- هدف‌های دراز مدت و جهت دار دارد که همیشه او را به جلومی برد.

10- اهل تعامل و همکاری است و در فعالیت‌های گروهی شرکت می‌کند و از رقابت‌های مخرب پرهیز می‌کند.

11- توجه و تأیید دیگران را ازطریق صحیح و اصول تعالی و ارتقای شخصیت خودش به دست می‌آورد نه با اعمال و رفتارهای غیرعادی و نامعقول.

12- انتقاد به دیگران را به صورت سازنده، ملایم و ساده مطرح می‌کند و ازانتقاد آن‌ها نسبت به خودش عصبانی نمی‌شود.

13- روحیه‌ی قدردانی و تشکر در همه‌ی زمینه‌ها وجود دارد. حتی نسبت به کارهای کوچک دیگران، نه این‌که انجام خدمات دیگران را وظیفه‌ی آن‌ها تلقی کند.

14- ارشاد و راهنمایی دیگران را می پذیردو خود نیزاز راهنمایی دیگران در موقع لزوم دریغ نمی‌ورزد.

15- زندگی را آسان می‌گیرد و با روحیه‌ی شوخی و بذله‌گویی، در مواردی مسائلی را نادیده می‌گیرد.

16- صبر و شکیبایی دارد ودر برخورد با ناملایمات پیمانه صبرش لبریز نمی‌شود.

17- گشاده‌رو، متواضع و خوش‌اخلاق است؛ زیرا که تندی خلق و خشن بودن، افراد را از دور انسان پراکنده می‌سازد.

- نکته‌ی جالبی که در این‌جا مطرح می‌شود این است که جوانان در گذشتن از ارزش‌های صد درصد مادی و در راه رسیدن به ارزش‌های معنوی، از ارزش‌های سیاسی که بین ارزش‌های مادی و معنوی قرار دارند نیز می‌گذرند.

 آشنایی با این ارزش‌ها هم ضروری و هم مفید است؛ زیرا جوانان از این راه فرصت پیدا می‌کنند تا خود را با فرهنگ، تمدن و قوانین جاری در اجتماع خویش سازش دهند. همین سازگاری و دست یافتن به ارزش‌های فرهنگی و تمدنی است که عامل اساسی بازسازی شخصیت است.

این شخصیت بازسازی شده بر اساس علم، اخلاق و زیبایی استوار است. علم موجب می‌شود تا انسان از جهالت‌ها رهایی یابد. به کمک اخلاق و رعایت اصول آن فرد می‌تواند که به عنوان فشار و تحمیل دیگران می‌پذیرفته است با میل و رغبت پذیر شود و بالاخره زیبایی دوستی می‌تواند بسیاری از انگیزه‌ها و تمایلات حیوانی خود را که جامعه اجازه بروز به آن‌ها را نمی‌دهد به توعی تلطیف سازد.

حال اگر شرایط جامعه با خصوصیات مذکور و احتیاجات این گروه مناسب باشد و مدل‌های مناسب اجتماعی در اختیار آنان قرار گیرد و همچنین وسیله‌ی تشویق جوانان را به گرایش به این ارزش‌ها فراهم سازد، عبور از این مسیر، ساده و عادی خواهد بود.

عده‌ای از روان‌شناسان میزان سازگاری فرد با جامعه را متناسب با رشد اجتماعی او می‌دانند؛ یعنی هر اندازه که به راحتی بتواند با دیگران زندگی کند و سازگاری داشته باشد به همان اندازه از نظر اجتماعی رشد یافته است و این حاصل نمی‌شود اگراز طریق پیوند با اجتماع و احترام گذاشتن به آن و احترام قائل شدن به عقاید دیگران (اعم از خانواده، دوستان، معلمان، همکلاسی ها و... ).

اقدام کننده: واحد تولید محتوای کلینیک روان درمانی صبا
تعداد مشاهده: 2089