از عهده برآمدن شامل آموزش والدین در جهت مواجههی درست با رفتارهای مشکلآفرین کودکان از طریق به کار بردن اصول رفتاری است.
چند دلیل بری آموزش والدین به منظور کنار آمدن با رفتارهای مشکلآفرین:
1) از آنجا که والدین معمولاً به بیشترین میزان با کودکان خود تماس دارند و بر آنها مهمترین تأثیر را میگذارند، از بهترین موقعیت برای تغییر رفتارهای ناسازگارانهی کودکان و افزایش رفتارهای سازشیافته در آنها برخوردارند.
2) با توجه به تعداد کودکان نیازمند به کمک، به نظر میرسد تنها شیوهای که میتوان از آن برای یاری رساندن به کودکان بسیاری استفاده کرد، آموزش والدین به منظور برخورد درست و مؤثرتر با کودکان است.
3) در صورتی که بنا باشد کودک رفتار مناسب را تکان دهد و این رفتار پایدار بماند، باید در محیط طبیعی کودک رخ دهد (یعنی خانه). در نتیجه، رفتار درمانگرانی که با کودکان در اتاق مشاوره یا مطب کار میکنند این فرصت را ندارند که رفتار مسألهآفرین کودک را مشاهده کنند یا تغییر دهند.
-معمولاً میتوان مهارتهایی را که در اغلب برنامههای آموزش والدین تدریس میشود به دو شیوهی محرومیت و توجه افتراقی تقسیم بندی کرد.
معمولاً والدین آموزش میبینند تا:
1) ظهور رفتار مناسب کودک را به وسیله ی توجه، تشویق کلامی یا پیمان وابستگی (دادن نمره یا ژتونهایی به کودک) به گونه از که با پاداشهای مورد علاقهی او از قبیل اسباب بازی یا گردشهای خانوادگی قابل تعویض باشد، افزایش دهند.
2) فراوانی رفتارهای کلامی مبارزه طلبانه ی خود را از قبیل تقاضاهای آمرانه، سؤالها و انتقادهایی که متوحه کودک میکنند، کاهش دهند.
3) رفتارهای نامناسب جزئی را نادیده بگیرند.
4) دستورهایی بدهند که موجز و مستقیم باشند.
5) در صورت اجرای تمام این روشها، اگر کودک به نافرمانی ادامه دهد، والدین اموزش میبینند تا از روش محرومیت استفاده کنند.
اغلب برنامههای آموزش از عهده برآمدن به والدین، این شیوهها را از طریق مرمشق دهی، تمرین رفتاری و پس خوراندی که از سوی درمانگر ارائه میشود، آموزش میدهند.
معمولاً جلسههای آموزش والدین بین 6 تا 12 جلسه است و امکان دارد تا چند جلسه مکمل نیز به فاصلهی یک یا دو ماه تشکیل شود.
شواهد قابل توجهی وجود دارد که نشان میدهند آموزش والدین به صورت رفتاری، شیوهی مؤثری برای تغییر رفتار منحرف کودکان است، اما دادههای مربوط به تعمیم آثار درمان به میزان کمتری جالب توجهاند.
تعمیم آثار درمانی را میتوان به چهار بخش تقسیم کرد:
1) تعمیم زمانی که ناظر است بر حفظ آثار درمان پس از خاتمهی درمان.
2) تعمیم موقعیتی یا مکانی که بروز آثار درمان را در موقعیتهایی به غیر از مطب شامل میشود.
3) تعمیم رفتاری که مستلزم تغییر در رفتارهایی است که مورد درمان قرار نگرفتهاند.
4) تعمیم به خواهران و برادران که تغییر در رفتارهای خواهران و برادران کودک تحت درمان را شامل میشود.
آثار جانبی و عوارض احتمالی
مطالعات دریافتهاند که والدینی که برنامههای آموزش به والدین را نیمهکاره رها میکنند، با آنهایی که برنامه را به پایان میرسانند، از سه جهت متفاوتند:
منزلت اجتماعی- اقتصادی، سازگاری نقش والدینی و تقاضاهایی که از فرزندانشان مطرح میکنند.
مراجعان متعلق به طبقههای اجتماعی –اقتصادی پایین، در مقایسه به مراجعان متعلق به طبقههای متوسط و بالا، با احتمال بیشتری درمان را در نیمهی راه متوقف میسازند.
افسردگی مادر با ترک برنامه همبستگی دارد و مادرانی که درمان را زودهنگام ترک میکنند بیش از مادرانی که درمان را به پایان میبرند آمرانه رفتار میکنند.
فرهنگ شیوههای رفتار درمانی، نوشتهی: آلن اس.بلاک –مایکل هرسن، ترجمهی: دکتر فرهاد ماهر- دکتر سیروس ایزدی، چاپ اول: تهران، 1378، انتشارات رشد
|