متخصصان روانشناسی، قصه گفتن را برای تكامل مغز نوزادان و كودكان لازم میدانند و میگویند: با قصهگویی، علاوه بر شناساندن صدای والدین، صحبت كردن برای كودك راحت میشود و كلمات را صحیح و كامل ادا میكند.
والدین براین باورند كه نوزاد هیچ چیز را متوجه نمیشود و لازم نیست با او حرف بزنند، این در حالی كه مغز نوزاد آماده برای پذیرش و یادگیری است و دوست دارد صدای والدین خود را بشنود و با محیط آشنا شود.
والدین حتماً باید نام اشیا، غذا،اسباببازی و یا هر چیز دیگری را كه به نوزاد میدهند برای او بگویند و زمانی كه كودك سعی میكند به هر لفظی كلمه را ادا كند صحبت كردن او را قطع نكنند و اجازه دهند آنگونه كه راحت است آن را تلفظ كند.
نوزادان به صدای افراد مؤنث بهترین پاسخ را میدهند. مطالعات نشان داده است كه صحبت با زبان كودك، باعث تأخیر در تكامل گفتار نمیشود، اما والدین باید سعی كنند در صحبت با كودك تركیبی از لغات بزرگسالان را با صدای بچهگانه مورد استفاده قرار دهند.در واقع با این عمل بسترسازی مناسبی را برای كودك در ادای صحیح كلمات فراهم كردهایم.
از چهار ماهگی به بعد، پنج حس نوزاد از تعامل و واكنش بیشتری برخوردار میشود. بینایی كودكان بعد از چهارماهگی در حال افزایش است به طوری كه توانایی پیگیری اجسام متحرك را از خود نشان میدهد.
والدین باید بعد از چند ماه فضای اتاق كودك را تغییر دهند و او را با دیگر فضاهای بیرون از خانه و دیگر افراد خانواه آشنا كنند.
كودكان به دیدن عكسهایی با رنگهای شاد و پیچیده علاقهمند هستند؛ بنابر این باید برای آنها كتابهای داستانی تهیه شود كه رنگی و با تصویرهای بزرگ باشد؛ زیرا این عمل باعث افزایش آشنایی و واکنش كودك میشود.
حس شنوایی كودك نسبت به تكلم او حساستر است. كودك دوست دارد صداهای مختلف را بشنود و در مقابل آنها بسته به علاقه، واکنش نشان مید؛هد به طوری كه حتی آنها را تقلید میكند و منتظر تشویق والدین میماند
والدین باید حس چشایی فرزندان خود را تحریك كنند و بشناسند؛ زیرا برخی از كودكان نسبت به بعضی غذاها و طعمها آلرژی دارند كه این خود باعث بیماری و بیقراری كودكان میشود.
دربارهی حس لامسه كودكان باید اجازه داد آنها همه چیز را در خصوص زبری، نرمی، گرما و سرما احساس كنند تا بتوانند در مقابل آنها عكسالعمل نشان بدهند.
اولین پله برای بیدار و فعال كردن این حس در نوزادان نوازش و در آغوش گرفتن آنها است؛ زیرا با این عمل به او این احساس منتقل میشود كه او را دوست دارند و جایش امن است.
در كشور ما به رغم وجود گنجینههای علم و معرفت و داستانها و افسانههای زیبا و آموزنده، اولیا و مربیان بیشترین وقت خود را به مسائل آموزشی كودكان اختصاص میدهند. دانشآموزان نیز در خانه و مدرسه بیشتر اوقات خود را صرف یادگیریهای غیر فعال میکنند و از سختی و خشكی دروس و اضطراب امتحان و نمره رنج میبرند. بدین ترتیب اغلب اولیا و مربیان از هدف اصلی تعلیم و تربیت كه پرورش انسانهای خلّاق، مبتكر و كارآمد است، باز میمانند.
ادبیات كودكان چیست؟
ادبیات كودكان شامل قصه، شعر، نمایش، افسانه و داستان است. ادبیات كودكان عبارت است از تلاشی هنرمندانه در قالب كلام، برای هدایت كودك به سوی رشد، با زبان و شیوهای مناسب و در خور فهم او. به بیانی دیگر، ادبیات عبارت است از چگونگی تعبیر و بیان احساسات، عواطف و افكار به وسیلهی كلمات در اشكال و صورتهای گوناگون.
ادبیات، كودك را در همهی اوقات زندگی پرورش میدهد و باعث مسرت خاطر، وسعت تخیل و قوت تصور او می شود و نیز نیروی ابتكار و ابداع به او میبخشد. داستانها و اشعاری كه كودكان میخوانند و میشنوند اثری عمیق در فكر و روحیهی آنان میگذارد و ایشان را برای رویارویی با مسائل رشد و معاشرت با دیگران آماده میسازد و نیز در درك و فهم مشكلات زندگی آنان را یاری می كند.
ادبیات كودك، به ویژه در زمینههای زبانآموزی و آموختن كلمات تازه به كودكان، نقش قاطعی دارد.
هدفهای برنامهی ادبیات كودكان در آموزش و پرورش دورهی ابتدایی عبارتند از:
1- كمك به پرورش قدرت بیان و عواطف و افكار كودكان.
2- تقویت و پرورش نیروی تخیل در كودكان.
3- تحریك قوهی ابتكار و ابداع در كودكان.
4- ایجاد عشق و علاقه به ادبیات در كودكان.
در تعریف ادبیات كودكان میتوان گفت: مجموعهی نوشتهها، سرودهها و گفتارهایی است كه از طرف بزرگسالان جامعه برای استفادهی خردسالان فراهم میآید، یا خردسالان خود خالق آن هستند.
5- رشد اعتماد به نفس كودك و علاقه مند ساختن او به آزادی و عدالت اجتماعی.
6- برآورده كردن نیازهای عاطفی كودك و آماده ساختن او برای دریافت پیامهای اخلاقی و انسانی و شهروندی خوب بودن.
تأثیر قصه در كودكان
داستان و قصه نقش بسیار مهمی در تكوین شخصیت كودك دارد. از طریق قصهها و داستانهای خوب، كودك به بسیاری از ارزشهای اخلاقی پی میبرد. پایداری، شجاعت، نوع دوستی، امیدواری، آزادگی، جوانمردی، طرفداری از حق و حقیقت و استقامت در مقابل زور و ستم ارزشهایی هستند كه هستهی مركزی بسیاری از قصهها و داستانها را تشكیل میدهند.
پرورش حس زیباییشناسی در كودك، متوجه ساختن كودك به دنیایی كه اطرافش را فرا گرفته، پرورش عادات مفید در كودك، تشویق حس استقلالطلبی و خلّاقیت كودك هدفهای اصلی طرح قصههای خوب برای كودكان است.
انتخاب قصههای مناسب
مسألهی انتخاب كردن قصه، با توجه به انبوه موادی كه در اختیار قصهگوست، به ویژه برای قصهگوهای تازهكار و مبتدی، مشكلی اساسی است. حتی بهترین و برجستهترین قصهگوهای حرفهای هم قادر به گفتن هر داستانی نیستند. قصهگو، قهرمانان خود را از قصههایی میسازد كه با شخصیت خاص و سبك او متناسب باشند. قصهگوی تازه كار، ابتدا باید سعی كند كه ویژگیهای شخصیت و سبك گویش خود را ارزیابی كند. سپس از خودش بپرسد: چه نوع داستانهایی را می توانم مؤثر و خوب بیان كنم؟ چگونه میتوانم شخصیت خود را با قصه هماهنگ كنم تا هر دو بتوانیم با شنونده ارتباط برقرار كنیم؟
پس از آنكه قصه گو كار انتخاب كردن را تمام كرد، وارد مرحلی آماده كردن داستان برای گفتن میشود كه از مهمترین گامهایی است كه در جهت به كار گرفتن فن قصهگویی برداشته میشود. قصهگو باید به خاطر داشته باشد كه كار او از بر كردن یا از رو خواندن نیست، بلكه كار او قصه گفتن است كه مانند تجربهای یگانه باقی میماند.
از بر كردن قصه اغلب نخستین مانعی است كه راه سیر طبیعی و خودانگیختهی یك قصهگویی موفق را سد میكند. درست این است كه هرگز نباید داستانی را برای «گفتن» به خاطر سپرد، بلكه با توجه به ساختمان قصه، به خاطر سپردن طرح آن كافی است.
انتخاب و آماده كردن داستان، نخستین گامها در راه پیشبرد هنر قصهگویی است و هنر قصهگویی بر آنها استوار میشود. قصهگوهای مبتدی و تازهكار به زودی متوجه میشوند زمانی را كه برای رسیدن به این مرحله از رشد سپری كردهاند، سرمایهگذاری مفیدی بوده است.
آماده كردن ذهن و بیان، در ارائهی موفقیتآمیز یك قصه مهمترین مُتغیّر به شمار میآید. بدون این انتخاب و آماده كردن بسیار دقیق، قصهگو نباید انتظار به دست آوردن یك تجربهی موفق را داشته باشد.
|