مقالات آموزشی

 

 

 

مشاورین حاضر در کلینیک
آتنا سادات میررجائی
آزاده امیر
فاطمه قانعی مطلق
میترا ضیایی عاقل
مریم مرواریدی
عطیه تقوی
محمدرضا سعیدی
محمد حسین سلمانیان
مینا شعبان زاده
هانیه میر
سمیه قاصری
حسین چم حیدری
جانان محبوبی
سمانه خمسه ای
محمدرضا ودادمفرد
سعیده باقری
سارا خواجه افضلی
طیبه صابر
محمدرضا صنم یار
سیما سیفی
بهداشت روان در ازدواج
3-زوج 1-پیش از ازدواجبهداشت روان در ازدواج
ارسال شده در تاریخ: 25 بهمن 1393

بهداشت روان به معناي ايجاد تعادل و هماهنگي لازم انسان است، اما حوادث و فشارهاي رواني همواره اين تعادل و يا هماهنگي را در معرض خطر قرار مي‌دهند. همچنين سلامت جسم و روان از يكديگر جدا نيستند و بساري از بيماري‌هايي جسمي تحت تأثيري عوامل رواني بروز مي‌كنند.

-نظريه‌هاي چگونگي رشد روان و بروز اختلالات روان:

فرد از دوران تولد، رفتارها، روش‌ها و انديشه‌ها را خواه سالم و يا ناسالم، طبيعي يا غير طبيعي و .. از مادر و پدر و محيط و ديگران ياد مي‌گيرد و مي پذيرد و بر اساس آن و به شكل شرطي شده عمل مي‌كند.

علاوه بر ذكر مراحل رشد روان و چگونگي شكل‌گيري شخصيت، ضمير ناخودآگاه از اهميت خاصي برخوردار است. در ضمير ناخودآگاه، احساسات خورده عواطف سركوب شده، حوادث تلخ و ناگوار انگيزه‌هاي ممنوع و ... پنهان شده‌اند و بسياري از اختلالات به ضمير ناخودآگاه مربوط است كه فرد از آن آگاهي ندارد. روانكاو بايد به ضمير ناخودآگاه فرد نفوذ كند تا عوامل پنهان به ضمير خودآگاه فرد آمده و از روان ولي پاك شود تا فرد به آرامش برسد.

- انكار يكي از مكانيسم‌هاي دفاعي –رواني بيمار است. به اين معني كه انديشه و رفتار بيمارگونه خود را درست و صحيح مي‌دانند و حاضر به قبول مشكل رواني خود نيستند و يا از آن آگاهي ندارند و با دليل تراشي به اثبات درستي و ادامه رفتارهاي ناسالم خود، عوارض ناشي از آن را نمي‌پذيرند تا چه رسد به اين‌كه به روان‌پزشك و يا روان‌شناس مراجعه كنند.

- تفاوت بين روان‌پزشك، روان‌شناس، متخصص مغز و اعصاب و جراحان مغزو اعصاب:

روان‌پزشك:

پزشكي است كه پس از گذراندن دوره‌ی پزشكي عمومي در شناخت و درمان بيماري‌ها و يا اختلالات رواني متخصص شده است. او مي‌تواند بسته به نياز مراجعه كننده از روش درماني، دارو درماني، روان درماني، گروه درماني، رفتار درماني و .. استفاده كند يا مشاروهاي پزشكي و رواني انجام دهد.

روان‌شناس: با توجه به ميزان تحصيلاتي كه دارد به انجام آزمون‌هاي روان‌شناختي، هوش، انجام روان درماني، رفتار درماني، آگاهي دادن به افراد در شناخت مشكلات رواني مي‌پردازد. با اين همه رون‌شناس به دليل اين‌كه روان‌پزشك نيست، نمي‌تواند به درمان‌هاي معمول و تخصصي روان‌پزشكي بپردازد.

رشته‌ی تخصص مغز و اعصاب:

اين رشته‌ی پزشكي به شناخت و درمان بيماري‌ها و اختلالات در كاركرد رشته‌هاي عصبي و عضو مربوط است و در نتيجه با عملكرد اندام‌ها و عضلات رابطه‌اي مستقيم دارد. در بعضي از موارد هنگامي كه عضو مغز دچار نوعي اختلال و يا بيماري مي‌شود، ممكن است تظاهرات رواني نيز به همراه داشته باشد و به همين دليل معمولاً به مدت شش ماه در مراكز روان‌پزشكي كارآموزي مي‌كنند تا بتوانند آگاهي لازم را در نحوه‌ی درمان اين قبيل بيمار‌ي‌ها كسب کنند.

رشته‌ی تخصصي جراحي مغز و اعصاب:

كه مربوط به اعمال جراحي مغز و رشته‌ی اعصاب است و مانند مورد قبلي است.

بايد دانست روح و روان هيچ‌گونه ارتباطي با يكديگر ندارند. روح موضوعي مذهبي و روان موضوعي علمي است و بنابراین در علم روان‌پزشكي و روان‌شناسي اين روان آدمي است كه بررسي مي‌شود، نه روح. روان آدمي يعني هم‌یه انديشه‌ها و رفتارهاي او.

اول:

هدف از پيشگيري آگاهي دادن به تمامي افراد جامعه در زمينه‌ی مشكلات و اختلالات روان، آگاهي از فشارهاي رواني، توجه به رشد كودكان تا هفت سالگي و تلاش در رفع عواملي كه مي‌تواند آرامش رواني افراد را در هر سني به خطر اندازد.

آزادي، عدالت، امنيت، رفاه از نيازهاي رواني مهم و حساس انسان‌هاست. اتخاذ روش‌ها و و يا وضع قوانيني كه هر كدام از چهار مورد فوق را ناديده گيرد يا خدشه‌دار سازد، بزرگ‌ترين آسيب رواني در نتيجه فردي و اجتماعي را به تك تك افراد آن جامعه وارد خواهد ساخت.

دوم:

بايد دانست گروهي هب مشكل رواني خود آگاهي دارند و خودشان به درمان اقدام مي‌كنند و گروهي به مشكل رواني خود آگاهي ندارند و گروهي دچار بيماري‌هاي جسمي هستند كه ريشه‌ی رواني دارد و افرادي كه از مرجعه به روان‌پزشك ترس و واهمه دارند تا به آن‌ها برچسب ديوانگي زده نشود.

انواع درمان:

1- درمان دارويي:

بستگي به نوع بيماري، داروهاي ضروري تجويز مي‌گردد. اما بسياري به‌خاطر ترسي از اعتياد به دارو و عوارض آن از استفاده از دارو سرباز مي‌زنند. اما بايد در نظر داشت كه عوارض دارو در برابر خطري كه هر نوع بيماري براي سلامت جسمي و رواني افراد دارد، بسيار ناچيز است. اگر بيماري مزمن و ادامه‌دار باشد و بيمار به توصيه‌ی ديگران و يا خود داروهاي خود را قطع كند، نه تنها نياز به داروهاي بيشتر خواد بود، بلكه زمان بهبود بيمار نيز طولاني‌تر خواهد بود.

2- درمان غير دارويي:

الف) روان درماني: اساس و پايه روان درماني ريشه‌يابي و آگاهي دادن به فرد بيمار براي سالم‌سازي فكر و رفتار است.

ب) رفتار درماني: اساس اين نوع درمان بر پايه نظريه يادگيري و تشويق و تنبيه و شرطي شدن است.

ج) بستري كردن در بيمارستان: به لحاظ محافظت از بيمار از انجام كارهاي خطرناك و محافظت از افراد خانواده و جامعه وگاهي به دليل فشارهاي رواني خانواده‌ی بيمار به بيمار –فرد بايد در بيمارستان بستري شود.

د) شوك درماني: عبور يك جريان الگتريكي بسيار ضعيف از يك طرف سر و خروج آن از طرف ديگر مغز است. شوك درماني هيچ گونه خطر و يا ضرري بريا بيمار ندارد بلكه كمك مي‌كند كه حالات حاد بيماري به‌سرعت بهبود يابد.

ه) هيپنوتزم: به معناي خواب‌واره و ايجاد خوابي است كه با خواب طبيعي تفاوت دارد و مواردي از مشكلات و اختلالات رواني را مي‌توان با آن بهبودي نسبي بخشيد. ضمن آن‌كه انجام هيپنوتيزم در بعضي افراد زيان‌آور و حتي ممنوع است. انجام هيپنوتيزم بر پايه‌ی تلقين قرار دارد.

سوم:

اين مرحله از درمان بازتواني رواني و يا پيشگيري ثانويه نيز گفته مي‌شود. در اين مرحله با كاردرماني و اقدامات مددكاري، فردي را كه براي مدتي از محيط كار و يا اجتمع دور شده است كمك مي‌كنند تا بتواند با بهره‌گيري از توانايي‌هاي خود به جامعه بازگردد و در حد توان انساني مفيد براي خود، خانواده و جامعه باشد.

چهارم:

هر نوع اختلال رواني در صورتي كه درمان نشود داراي پيامدهاي زير است:

باعث آزار و رنج خود او مي گردد و بيشتر شامل احساس‌هاي دروني است.

افرادي كه با وي در ارتباط هستند، به علت اختلال رواني كه دارد به طور مستقيم و يا غير مستقيم مورد آزار و اذيت وي قرار مي‌گيرند.

پيامدهاي كاري و اجتماعي: افرادي كه به نوعي با كار و اجتماع در ارتباط هستند، به‌تدريج و يا به يك‌باره از توانايي كاري آنان كاسته مي‌شود.

اختلالات رواني –جسمي در بسياري از موارد اختلالات رواني خود را با تظاهرات جسمي نشان مي‌دهند.

1- چگونگي رشد رواني فرد از دوران كودكي: دوران كودكي تا سن هفت سالگي بسيار حساس و با اهميت است. فشارهاي رواني در اين دوره زمينه‌ساز بسياري از اختلالات رواني در دوراني كودكي و يا بعد از آن است.

2- عوامل ارثي و ژنتيك: بسياري از اختلالات و بيماري‌هاي رواني و جسمي ريشه‌ی ارثي و ژنتيك دارند. ژن بيمار از پدر و يا مادر و يا هر دو به فرزندان‌شان منتقل مي‌شود.

3- اختلال در كاركرد سلول‌هاي مغز، اختلال در كاركرد غدد درون‌ريز و ... مي‌تواند باعث بروز اختلالات رواني شود.

4- عوامل دارويي: برخي از داروها، سم‌ها، فلزات، رنگ‌ها و بعضي از مواد روان افزا ماند حشيش، كوكائين و مرفين .. مي‌توانند باعث بروز اختلالات و بيماري‌هاي رواني شوند.

بيماري‌هاي ارثي و ژنتيك

هدف اين است كه دختر و پسري كه مي‌خواهند ازدواج كنند، در صورتي كه دچار نوعي بيماري ارثي و ژنتيك هستند از احتمال انتقال بيماري خود به فرزندشان آگاه شوند و در صورت احتمال انتقال بيماري هم بايد از فرزنددار شدن منصرف شوند. بعضي از بيماري‌ها و اختلالات روان كه مي‌تواند جنبه ارثي و ژنتيكي داشته باشد عبارتند از:

بيماري اسكيزوفرني –روان‌پريشي بعد از زايمان –بيماري سوء‌ظن –بيماري افسردگي و اضطراب  - بيماري وسواس –بيماري هراس و وحشت –ترس‌هاي بيمارگونه –بيماري‌هاي جسمي با منشأ رواني –اختلالات شخصيت –رفتارهاي ضد اجتماعي –خودكشي –عقب ماندگي ذهني –كودكان پر تحرك –بيماري تيك (اختلال تكانه‌اي)

 

منبع: نقش بهداشت روان در ازدواج، زندگي زناشويي،طلاق؛ دكتر حسين عسگري؛ انتشارات گفت‌وگو

اقدام کننده: واحد تولید محتوای کلینیک روان درمانی صبا
تعداد مشاهده: 2200