ایمنسازی در برابر استرسSTRESS INOCULATION
ایمنسازی در برابر استرس، یک الگوی عمومی درمانی است که ترکیب مهار برانگیختگی فیزیولوژیک، تمرین رفتاری و راهبردهای کنارآیی شناختی را برای پیشگیری و درمان انواع مختلف مشکلات استرسزا به کار میگیرند.
این الگو شامل سه مرحلهی درمانی است:
1) مرحلهیآموزشی:
درطول دورهی آموزشی مراجع از انواع پاسخهایی که به استرسی میدهد (یعنی مسیرهای فیزیولوژیک، شناختی و عاطفی و رفتاری پاسخها) آگاهی پیدا میکند. در این مرحله به مراجعان آموزش داده میشود تا واکنشهای خود را پاسخی واحد، خودکار و کلی تلقی نکنند، بلکه آنها را به عنوان مجموعهای از مراحل یا واحدهای قابل کنترل در نظر بگیرند.
2) مرحلهی کسب مهارت:
در این دوره میتوان از شیوههای گوناگونی مانند مهارتهای سازگار کنندهی بدنی، شامل تنآرامی عضلانی پیش رونده، تنفس عمیق، آموزش خودزاد (تنآرامی ذهنی) یا دیگر شیوههای تنآرامی کوتاه مدت بهره برد. راهبرهای شناختی عبارتند از: توقف فکر، بازسازی شناختی، گفتوگوی هدایت شده با خود، سرمشق دهی، تمرین پنهای و مسألهگشایی و همچنین شیوههای شناختی که در کنترل درد مورد استفاده قرار گرفتهاند مانند راهبردهای انتقال توجه.
3) مرحلهی کاربست یا اجرا:
معمولاً با تمرین پنهان مهارتها و تمرین رفتاری تدریجی در جلسات درمانی آغاز میشود و سپس مراجع، مهارتها را در محیط واقعی به کار میبندد.
مشکلاتی که با این الگو تناسب دارند عبارتند از: کنترل درد، مهار استرسهای ناشی از مشکلات بهداشتی و شیوههای پزشکی اضطراب اجتماعی، خوبیهای چندگانه و کنترل خشم، همچنین در مورد بیماران مبتلا به سوختگی، نوجوانان پرخاشگر، والدین بدرفتار، اسیران جنگی، قربانیان تجاوز، افسران پلیس و مسئولان آزادی مشروط، زندانیان و دانشجویان مضطرب، به کار رفته است.
بازآموزی حافظهMEMORY RETRAINING
بازآموزی حافظه به مجموعهای از چند شیوه گفته میشود که برای ترمیم عملکرد حافظه در آن دسته از افراد مبتلا به اکسیب مغزی به کار میرود که بخشی از توانایی حافظهی خود را از دست دادهاند.
مداخلههای عمده عبارتند از: آموزش بهرهگیری از یادیارها، استفادهی ماهرانه از سرعتها، تقویت یا ترکیبی از این شیوهها.
ارزیابی اولیه، بخش اساسی از این روش محسوب میشود زیرا ممکن است شکایتهای برد مبتلا، مبهم یا غیردقیق باشند و ممکن است نقص واقعی در تعاملهای معمولی به آسانی مشهود نگردد.
گروه اُرِگان، 1- در ابتدا از آزمونهای میزان شده (مجموعه آزمونها، مقیاس هوشی برای بزرگسالان و دو آزمون حافظهی کوتاه مدت) استفاده میکنند تا دربارهی سطح عملکرد حافظهی مراجع اطلاعاتی به دست آورند و
2- سپس مصاحبهای با مراجع انجام میشود که دریابد مراجع، در چه حیطههای خاصی شکل دارد (برای مثال: یادآوری آنچه انجام داده است، یادآوری اینکه اشیاء را کجا گذاشته و یادآوری اینکه در آینده چه باید بکند) و
3- مشخص کردن اینکه چگونه میتوان این نقصها را به وسیله ی تکالیف آزمایشگاهی روشن ساخت.
بخش عمدهای از مداخلههای درمانی که گروه اُرِگان و دیگران به کار میبرند، شامل آموزش استفاده از یک یا چند نظام یادیار به آزمودنیهاست.
یکی کار روشهای مفید، تصویرسازی ذهنی دیداری است، بدین ترتیب که اصطلاحاتی که باید هم مرتبط و متداعی شوند نظیر جفتهای کلمات، چهرهها و نامها، زمانی بهتر به یاد میآیند که آنها را به عنوان اشیاء یا حیوانهایی تصور کنند که در تعامل فیزیکی با یکدیگرند.
نظام یادیار دیگر، نظام قافیه سازی است، این نظام بر اساس کلمههایی استوار است که با اعداد 1 تا 9 هم آوایند. آنگاه به وسیله ی تصویرسازی ذهنی دیداری کلمههایی را که با این اعداد همآوایند (برای مثال: 7 با " رنت ") با موادی پیوند میدهند که فرد باید آنها را به یاد بیاورد.
افراد آسیبدیده نفری ممکن است در تشکیل تصویرسازی ذهنی و استفاده از آن مشکلاتی داشته باشند، میتوان برای نشان دادن تعامل اشیاء از نقاشی استفاده کرد و سپس بعد از آنکه مراجع این روش را آموخت، این سرنخها را به تدریج کنار گذاشت.
در مورد افراد مبتلا به آسیب مغزی، آموزش صریح با استفاده از محرکهای به خوبی تعریف شده، دقت در حذف تدریجی سرنخها، دادن پس خوراند بسیار و تقویت زیاد مفید و کارآمد است.
از لحاظ چارچوب زمانی، انتظار میرود که برای آموزش تکالیف آزمایشگاهی، به یک تا سه هفته وقت نیاز داشته باشیم. برای تعمیم و حفظ یادگیری،بسته به میزان و نوع آسیب، هفتههای بیشتری مورد نیاز است.
تقریباً در تمامی تکلیفهای آموزشی، آزمودنیها باید بتوانند بشنوند و کلمههای شفاهی را درک کنند. از اینرو عقب ماندههای ذهنی شدید و اشخاص مبتلا به زبان پریشی و همچنین اشخاص مبتلا به عوارض روانی شدید ممکن است این ویژگیها را نداشته باشند. در برخی موارد نیز، نداشتن شکیبایی لازم برای مشارکت در مجموعه تکالیف طولانی و تکراری نیز میتواند عامل محدودکنندهای باشد.
فرهنگ شیوههای رفتار درمانی، نوشتهی: آلن اس.بلاک –مایکل هرسن، ترجمهی: دکتر فرهاد ماهر- دکتر سیروس ایزدی، چاپ اول: تهران، 1378، انتشارات رشد
|