مقالات آموزشی

 

 

 

مشاورین حاضر در کلینیک
آتنا سادات میررجائی
آزاده امیر
فاطمه قانعی مطلق
میترا ضیایی عاقل
مریم مرواریدی
عطیه تقوی
محمدرضا سعیدی
محمد حسین سلمانیان
مینا شعبان زاده
هانیه میر
سمیه قاصری
حسین چم حیدری
جانان محبوبی
سمانه خمسه ای
محمدرضا ودادمفرد
سعیده باقری
سارا خواجه افضلی
طیبه صابر
محمدرضا صنم یار
سیما سیفی
بلوغ و خصوصیات عاطفی دوره‌ی نوجوانی و جوانی
4-کودک و نوجوان 2-نوجوان 1-بلوغبلوغ و خصوصیات عاطفی دوره‌ی نوجوانی و جوانی
ارسال شده در تاریخ: 20 اسفند 1393

سنین جوانی و نوجوانی در دیدگاه‌ها و نظریات مختلف، متفاوت است، اما معمولاً شامل سنین 12 تا 25 سالگی می‌شود. ( 12 تا 18 سالگی نوجوانی و 18 تا 25 سالگی جوانی).

این دوره‌ی نسبتاً دشوار زندگی از نظر تربیت، یکی از بحرانی‌ترین مراحل زندگی به شمار می‌رود و با بلوغ جنسی همراه است.

بلوغ جریانی است که زمینه‌اش از بدو تولد شروع می‌شود اما در نوجوانی پایان بسیار طولانی و بسیار پیچیده‌ی آن است که ضمن آن نوجوان هویت فردی خود را جدا از هویت خانوادگی‌اش پایه‌ریزی می‌کند.

سن بلوغ در محیط‌های مختلف، متفاوت بوده است. عوامل متعددی از جمله عوامل زیستی، اجتماعی و جغرافیایی در زمان پیدایش آن دخیل است ولی معمولاً دختران بین 13 تا 14 سالگی و پسران بین 15 تا 16 سالگی به بلوغ جنسی می‌رسند.

نشانه‌ی بلوغ جنسی، شروع قاعدگی (شروع تخم از تخمدان) در دختران و نمایان شدن نطفه‌های زنده (اسپرماتوزوئید) در ادرار پسران است. این عمل با توسعه‌ی غده‌های تناسلی یعنی تخمدان در دختران، بیضه در پسران و همچنین اعضای تناسلی خارجی است.

ترشحات غدد داخلی (هیپوفیز، تیروئید، غده‌های جنسی و فوق کلیوی) فعالیت بیشتر بعضی از این غدد در این مرحله باعث رشد سریع عضلات و استخوان‌ها و اعضای داخلی بدن می‌گردد.

افزایش طول قد، دوکی شدن قامت، افزایش وزن (به خصوص دردختران)، تغییرصدا و پیدایش صفات ثانویه جنسی در هردوجنس ازعلایم بارز این مرحله است.

این تغییرات طی یک دوره‌ی دو ساله ظاهر می‌شوند و با بلوغ جنسی به اوج خود می‌رسند. این علائم شروع پدیده‌ی بسیارمهمی را که «به تکلیف رسیدن» نامیده می‌شود نشان می‌دهند.

خصوصیات عاطفی دوره‌ی نوجوانی و جوانی:

1- عدم تعادل و بی‌ثباتی عاطفی یکی از بارزترین ویژگی‌های این دوه است. در این سنین، بیشتر اوقات به هنگام بروز خشم نمی‌توانند رفتار و گفتار خود را کنترل کنند، خیلی زود متأثر می‌شوند، به خصوص زمانی که احساس می‌کنند کسی به حرف‌شان گوش نمی‌دهد و به همین خاطر دست به اعمال ناخوشایندی می‌زنند و سپس پشیمان شده، خود را سرزنش می‌کنند.

عدم حساسیت‌ها و هیجان ناشی از زودرنجی که از خصوصیات دائمی این دوران است، اغلب به علت تغییرات و تحولات غدد داخلی و میزان ترشح هورمون‌ها و نوع تربیت و آموزش دوران گذشته است که در مجموع وضع زندگی عاطفی آن‌ها را تغییر می‌دهد. گاهی با کوچک‌ترین برخورد ممکن است عصبانی شوند و به هنگام عصبانیت و خشم ممکن است به گریه‌های شدید متوسل شوند و یا غمگین و افسرده به تنهایی پناه ‌برند.

2- مورد توجه همسالان واقع شدن و به خصوص تأیید آن‌ها را کسب کردن و افزودن دوستان همجنس باعث می‌شود که اهمیت بزرگسالان در نزد آن‌ها کمتر از همکلاسان و همسالان باشد؛ بنابراین کسب استقلال عاطفی از والدین نیز دراین دوره از اهمیت خاصی برخوردار است.

3- تحمل شنیدن انتقاد و سرزنش را ندارند، ولی برعکس خودشان ازدیگران انتقاد می‌کنند که گاهی اوقات منجربه اختلاف نظر والدین و عدم ارتباط صمیمانه با آن‌ها می‌گردد.

4- احساسات فداکارانه، جوانمردانه، بشردوستانه و مبارزه با ظلم و دفاع از مظلوم و برنامه‌ی نوع‌دوستی و نوع‌پروری طی این دوره ظاهر می‌شود ؛چرا که به علت شخصیت تازه تولد یافته‌شان و دنیای جدید که در عمق وجودشان به تحرک درآمده است، خود را به نحوی دیگر و متفاوت از بزرگسالان حس می‌کنند و می‌خواهند از حد بزرگسالان نیز فراتر روند و با تغییردادن و اصطلاح دنیا، اعجاب آن‌ها را برانگیزند.

5- می‌خواهند به دیگران به قبولانند که افراد مهمی هستند. اثبات این امر که آن‌ها چندان هم مهم نیستند، آن‌ها را می‌رنجاند.

6- در برابر ناکامی‌ها حالت یأس و ناامیدی به آن‌ها دست می‌دهد. بسیار غمگین و افسرده می‌شوند و احساس می‌کنند که دیگر همه چیز تمام شده و به گریه‌های شدید متوسل می‌شوند.

7- به وضع ظاهر و آرایش و لباس خود توجه دارند و گاهی مدت‌ها وقت خود را جلو آینه به این امر اختصاص می‌دهند.

8- افکارشان با زمان تطابق ندارد، رویایی، عشق طلب و دربرابر مسائل بسیارحساس می‌شوند.

9- نگران آینده هستند. آینده تحصیلی، شغلی، اقتصادی، اخلاقی و جنسی که این نگرانی‌ها، خود موجب پیدایش اضطراب و پریشان‌خاطری در آن‌ها می‌گردد.

10- از لحاظ فکری، دوره‌ی نوجوانی، شروع دوره‌ی تفکر انتزاعی یا عملیات منطق صوری است. در این دوره نوجوان عملیات ذهنی خود را وسعت می‌بخشد و علاوه بر منطق عینی، بر اساس فرضیات نیز استدلال و استنتاج می‌کند.

11- نوجوان بالغ در تفکر خود پدیده‌ی زمان را به دو سو امتداد می‌دهند: گذشته و آینده. فعالیت سیر درگذشته و تفکر به آینده علاقه‌ی او را به حال کاهش می‌دهد و از این جهت نیروی انطباق او با زمان حال اندکی ضعیف‌تر می‌شود.

12- نوجوانی دوره‌ی انتقال از کودکی به بزرگسالی است. انتقال از اخلاق دیگرپیرو به اخلاق پیرو. فرد نه کودک است نه بزرگسال، اما برای مرحله‌ی بزرگسالی آماده می‌شود و به اتمام توان می‌خواهد به سوی کمال قدم گذارد که این حرکت و جهش با اشتباهات بسیار همراه است. از این رو عده‌ای این دوره را  «تولدی دوباره» نامیده‌اند.

13- از لحاظ مذهبی نوجوان می‌خواهد بر اساس تفکر و برهان عقلی و دلایل منطقی مطالب ومسائل مذهبی را بررسی و قبول کند. در این مرحله نوجوان از خود می‌پرسد زندگی چیست؟ برای چه زنده‌ام؟ به کجا می‌روم؟ چرا و چگونه باید بروم؟ آیا بعد ازمرگ زندگی دیگری وجوددارد؟ و ... . جهان‌بینی نوجوان با یافتن پاسخ‌های مناسب برای سؤالاتش شکل می‌گیرد و اگر جواب این سؤالات را دریافت نکند، احساس پوچی، ازخود بیگانگی، تنهایی، غربت و عدم برقراری ارتباط صحیح با دیگران می‌شود.

14- از لحاظ اجتماعی، تحول نوجوان و جوان بستگی دارد به این که در چه شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی رشد کرده باشد؛ زیرا محیط‌های اجتماعی در ساخت فکری و شخصیتی آن‌ها تأثیرات مختلف به جای می‌گذارد.

15- نوجوان آمادگی زیادی برای پذیرش فضیلت‌های انسانی، ارزش‌های اخلاقی و معنوی دارد و احساسات کمال‌طلبی در وی بروز می‌کند. البته باید یادآور شد که علاوه بر این آمادگی درونی شرایط تجربی گذشته و دوران کودکی و خانواده‌ای که در آن رشد یافته است و این‌که کدام یک از نیروهای نهادی خود و فراخود در او رشد بیشتری کرده باشد، از اهمیت زیادی برخوردار است. چون ممکن است مثلاً نهاد در نوجوان تقویت بیشتری یافته، از طرفی فراخود نیز ضعیف باشد. او همه‌ی معیارهای اخلاقی را زیر پا گذاشته و به بزهکاری کشیده می‌شود.

اقدام کننده: واحد تولید محتوای کلینیک روان درمانی صبا
تعداد مشاهده: 4349