ما همه دوست داريم خود را فردي با خلقيات متعادل، ثابت و ملايم در همه حالات و مسلط بر احوال خويش نشان دهيم. چنين خواستي اين باور غلط را تقويت ميكند كه حالِ هر روز ما ثابت است و ما در تمام احوال در يك موقعيت عاطفي يكنواخت قرار داريم.
احساسات ما تابع يك الگوي ادواري هستند، گاهي اندكي بالا، گاهي اندكي پايين، تغييراتي كوچك لحظه به لحظه، ساعت به ساعت و روز به روز. اين حالات تابع الگوي ساير عملكردهاي جسماني نظير درجهحرارت و ميزان مواد شيميايي در خون است. اين قابليت تغيير بر اساس ريتمي 24 ساعته قرار دارد، چرخشهاي بيست و چهار ساعته فعاليتهايي كه شايد با جابجايي نور و تاريكي هم در ارتباط باشند. همچنان كه شب و روز جانشين يكديگر ميشوند، حالت عاطفي ما يعني مجموع احساسات ما در يك زمان معين، نيز دگرگون ميشود.
ما در محاورههاي عادي از سرحالبودن يا بيحوصلهبودن خود يا ديگران حرف ميزنيم. افسردگي زماني روي ميدهد كه خلق ما تنگ است و بيحوصله هستيم. اصطلاحات عاميانه نظير پكربودن، بيخبربودن، دمغبودن، سرخوردهبودن و غيره براي بيان افسردگي به كار ميروند.
كلمه افسردگي هنگامي كه به يك حالت روحي نسبت داده ميشود، تمام معاني عاميانه نامبرده را در خود دارد و نشانگر احساس كسالت روان، كمبود انرژي، از دست رفتگي، نااميدي و بيفايده بودن است و بيعلاقگي و بدبيني نيز همراه آن ميآيد. حالت افسردگي اغلب پس از نااميدي و يا احساس از دست دادن چيزي به وجود ميآيد ولي بسياري از اوقات هم ظاهراً ناگهاني و خود به خود ايجاد ميشود. افسردگي زماني به عنوان يك مشكل جدي مطرح است كه خود به خود و بدون دليل خاص يا علت آشكاري روي دهد.
آيا تو اينجوري هستي؟
-غمگين و پكري؟
-علاقهات نسبت به چيزهايي كه قبلاً برايت لذتبخش بوده كم شده؟
-پرخوري ميكني؟
-بياشتها هستي؟
-زياد ميخوابي يا سحرخيزي داري؟
-فعاليت تو كم شده؟
-از مردم دوري ميكني؟
-اعتماد به نفس پاييني داري؟
-دريافت هديه از ديگران يا مورد نوازش قرارگرفتن از سوي آنان برايت خوشحالكننده نيست؟
-از خودت زياد انتقاد ميكني؟
-كاراييات در زمينههاي شغلي، تحصيلي، يا فعاليتهاي مربوط به منزل كم شده؟
-در رابطه با مسائل پيشپاافتاده تصميمگيري برايت دشوار شده؟
-تمركز كردن براي مشكل شده؟
اگر 4 مورد يا بيشتر از مشكلات بالا را به طور مداوم و مكرر تجربه كردهايد به افسردگي مبتلا هستيد و لازم است كه براي آن فكري كنيد.
زندگي با افسردگي خيلي دردناك است در حالت افسردگي:
- دنيا خيلي كمرنگ و رنگپريده به نظر ميرسد.
- شبها به طرز غيرقابل تحملي طولاني به نظر ميرسد.
- حتي زماني هم كه در جمع هستي باز احساس تنهايي ميكني.
- هيچ چيزي نه عشق، نه رابطه دوستانه و نه ابراز همدردي از سوي ديگران براي تو تسليبخش نيست.
افراد افسردگي را به شكلهاي مختلفي توصيف ميكنند اما رايج ترين تصاويري كه افراد افسرده براي توصيف افسردگي به كار ميبرند، عبارتند از:
احساس ميكني در مه گمگشتهاي.
احساس ميكني زير فشار شديد يك وزنة سنگين هستي.
احساس ميكني در دره عميقي سقوط كردهاي.
احساس ميكني درون يك تونل سياه، تاريك و بيپايان گير افتادي.
احساس ميكني در صحرايي بي آب و علف زندگي ميكني.
احساس ميكني زنداني هستي.
احساس ميكني باندپيچي شدهاي.
احساس ميكنيد در درياي عميقي غرق شدهاي.
چيزهايي كه افسردگي را به شما القاء ميكند، عبارتند از:
احساس نااميدي، ديدگاهي بدبينانه نسبت به آينده و احساس تنهايي عميق و انزوا.
اما شما تنها نيستيد!
سازمان جهاني بهداشت آمار تكان دهندهاي ارائه کرده است و آن اينكه در حال حاضر 100 ميليون نفر در جهان از افسردگي رنج ميبرند. اما بررسي دقيق آمار ارائه شده از سوي سازمان جهاني بهداشت نشان ميدهد كه اين آمار همه افراد افسرده چه آنهايي كه در حد شديدي افسرده هستند و چه كساني كه در حد خفيفي احساس افسردگي ميكنند را در برميگيرد (حدود 90 درصد مردم گاهي اوقات در حد خفيفي احساس افسردگي ميكنند و حدود 15 درصد جمعيت افسردگي شديدي را تجربه ميكنند به طوريكه افسردگي بر روي عملكرد طبيعي آنها تأثير ميگذارد.
|