فیلتر ذهنی یکی از فکرهای غیرمنطقی است. این خطا با نوعی گسسته بینی همراه است. شرایطی است که یک عنصر را در نظر می گیریم و به سایر عناصر بی توجه می مانیم. به جزئیات خاصی توجه می کنیم و کل حادثه را نادیده می انگاریم. از جمله، طراحی از انتقاد دیگران وحشت داشت. تا اینکه روزی از طراحی جدیدش تعریف کردند و از او خواستند که در صورت امکان طراحی های خود را سریعتر تحویل دهد. طراح ناراحت به خانه رفت و به این نتیجه رسید که منظور این است که او از سرعت لازم بی بهره است. به عبارت دیگر این طراح از مجموعه صحبتها به یک مورد واکنش نشان داد و از کنار تحسین و تمجیدی که از او شده بود بی توجه گذشت.
هرکس از دریچه ای به مسایل نگاه می کند. بعضیها نسبت به مسایل بی اهمیت حساسیت بیش از اندازه نشان می دهند و از کنار نشانه های موفقیت بی تفاوت می گذرند. افسرده ها تنها به جنبه های منفی و ملال انگیز توجه دارند، و اشخاص مستعد اضطراب خطر را انتخاب می کنند و خشمگین ها تنها به جنبه های بی عدالتی توجه دارند.
مشکل بر سر این است که احتمالا با توجه به سابقه و تجربه، از روی عادت تنها حوادث خاصی را به خاطر می سپارید. در نتیجه ممکن است با مرور گذشته ها خاطرات خشم برانگیز، مضطرب و مایوس کننده را در ذهن خود زنده کنید. در اثر گسسته بینی و با داشتن فیلتر ذهنی، در ارتباط با افکار خود درشتنمایی می کنید. وقتی در برخورد با تجربیات زندگی و شرایط محیطی تنها به جنبه های منفی میپردازید و از کنار تجارب مثبت و خوشایند بی تفاوت می گذرید بر شدت وخامت آنها می افزائید. در نتیجه هراسها، ناراحتیها و ضایعات اهمیت مبالغه آمیز پیدا می کنند. برای پی بردن به این ذهنیت احتمالا توجه به واژه هایی از قبیل وحشتناک ... دردناک ... نفرت انگیز ... هولناک و نظایر آن به شما کمک می کند. در همین ارتباط بسیاری به این نتیجه می رسند که « نمی توانم این شرایط را تحمل کنم ».
|