بیماریهای روحی و پدیدههایی که به ظاهر نمیتوان آنها را جزو بیماریهای جسمی دانست، بیشمارند که اضطراب در زندگی روزمره یکی از آنهاست.
بیماریهای روحی از جمله اضطراب مانند بیماریهای جسمی قابل درمان است و مهمترین راههای موفقیت در این زمینه عبارت است از:
1- شناسایی عوامل نگرانی و نیز اسباب تقویت و تضعیف آن
2- شناخت عوامل پیشگیری از اضطراب
3- شناسایی عواملی که موجب آرامش و سکون نفسانی میشود
مهمترین عوامل اضطرابآور عبارتند از:
1- بدبینی نسبت به آینده
2- داشتن گذشتهای نامطلوب و یأسآور:
کسی که از گذشته خود پشیمان و در دادگاه وجدان خود، مورد ملامت است گرفتار دلهره میشود. در نهج البلاغه میخوانیم:
اِِِنما المَِِرءُِ مَجزی بِما اسلَفَ وَ قادٍِِِمُِ علی ما قَدِمَ:
پاداش آدمی، بستگی به کردار گذشته او دارد و هر کسی بر سر سفرهای که از پیش تهیه کرده و آنچه که از پیش فرستاده است، مینشیند.
3- احساس ضعف و ناتوانی
4- احساس پوچی در زندگی
5- ناامیدی:
امام علی (ع) میفرماید: وَ ان مَلَکَهُ الیَأسُ قَتَلَهُ الأسَفُ:
آنگاه که ناامیدی بر دل غالب شود، تأسف همراه نگرانی، آدمی را از پای در میآورد.
6- سوءتفاهم:
گاهی سوءتفاهم به معنای سوء برداشت از سخن، کلام، حرکت یا تصمیمگیری کسی میتواند نگرانی در زندگی آدمی ایجاد کند و در این رابطه یافتن ریشهی سوءتفاهم زمینهی پدیداری اضطراب را از بین میبرد.
7- تردید:
تردید و دو دلی، بیشتر ریشه در عدم دقت کافی با نداشتن شهامت دارد. و از عوامل اضطراب است.
8- هم نشین با مبتلایان به اضطراب:
در سروده ای از سنایی غزنوی آمده است:
منشین با بدان که صحبت بد گر چه پاکی تو را پلید کند
آفتاب بدین بزرگی را لکهی ابر، ناپدید کند
9- دنیا پرستی و تکلفات:
مولوی می گوید:
تکلف گر نباشد خوش توان زیست تعلق گر نباشد خوش توان مرد
10-احساس ناسپاسی:
این حالت بیشتر در کسانی یافت میشود که توجه به خدا در تفکر آنان جایگاهی ندارد و به بشر گرایی (اومانیسم) پای بندند. اینان هنگامی که دیگران را نسبت به خود ناسپاس میبینند، احساس گرفتاری در بن بست کرده، به دلهره مبتلا میگردند.
11- احساس نابودی:
احساس پایان پذیری زندگی برای کسانی که اعتقادی به زندگی پس از مرگ ندارند نگرانی زاست.
12- بدبینی:
سوء ظن نسبت به سرنوشت، اینده خانواده، بستگان خود و دیگران، بدبینی به ذات الهی و تردید در شمول لطافت او، سوء ظن به عوامل زیست محیطی که در آدمی تأثیر دارند و نیز اجتماع و روند پیشرفت آن همه به نوبه خود، در روحیه آدمی تأثیر منفی بر جای نهاده و زمینه ساز اضطراب میگردد.
13- وسوسههای شیطانی:
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: «لیحزَنَ الذین آمَنوا» (مجادله،آیه 10) ابلیس، همواره می کوشد تا مومنان را افسرده خاطر و دچار اضطراب کند و از یاد خدا غافل نماید.
14- عصیان (تخلف):
تخلف باعث تشویش خاطر و نگرانی صاحب خود میگردد.
15- عوامل اجتماعی:
بیکاری، بالا بودن هزینه های زندگی، افزایش سن ازدواج، پایین آمدن ارزش مدارک علمی و ... میتوانند اضطراب آفرین باشند. «یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطو و اتقوالله لعلهم تفلحون»: ای مومنان اهل صر باشید و مشکلات زندگی اجتماعی را تحمل کنید، ارتباط با یکدیگر و با پیشوای خود را حفظ کنید تا بتوانید تقوای خود را حفظ نمایید (آل عمران، آیه 200)
در آیهی فوق، سخن از اصبروا و صابرو است: اولی به صبر در مشکلات زندگی فردی و دومی به موارد صبر. امیرالمومنین (ع) فرمود: ان البلاء للظالم ادَبَ و للمومن امتحان والانبیاء درجه و للاولیاء کرامه: بلاء در زندگی آدم ستمکار، موجب تادیب برای انسان با ایمان، مایه امتحان، برای پیامبران، عامل ترفیع درجه و برای اولیاء الهی، مایهی کرامت و بزرگی است.
خلاصه ای از کتاب: سرچشمه های آرامش در روانشناسی اسلامی ، تألیف سید محمد شفیعی مازندرانی، نوبت چاپ: اول بهار 1384، ناشر: عطرآگین
|