افسردگی فقط یک خلق و خوی منفی نیست، بلکه یک بیماری است. این بیماری با علام دقیقی مشخص می شود. نشانه های بیماری افسردگی دقیقاً کدامند؟
افسردگی با ۹معیار دقیق تعریف می شود. این معیارها براساس محورهای چهارگانه DSMهستند که مشخصه هایی جهانی و تعریف شده اند.
۱) خلق و خوی افسرده.
برای اطلاق افسرده بودن به فرد، او باید تمام روز و تقریباً هر روز این حالت را داشته باشد. این خلق و خوی افسرده توسط خود شخص با احساس اندوه، پوچی و افسردگی حس می شود یا توسط اطرافیانش مشاهده می گردد. در میان کودکان یا بزرگسالان، این خلق و خو می تواند با تندخویی بروز پیدا کند.
۲)بی علاقگی یا لذت نبردن از فعالیت هایی که معمولاً لذت بخش و جالب اند.
این نشانه هر روز و عملاً برای تمامی فعالیت ها دیده می شود.
۳) حس خودکم بینی یا احساس گناه بیش از حد و نامتناسب.
این احساس تقریباً همیشه و تقریباً هر روز حضور دارد.
۴)داشتن ایدۀ خودکشی به طور مکرر، خواه با نقشه یا بدون نقشۀ دقیق یا با اقدام به خودکشی
. فکر به مرگ (مثلاً گفتن "من ترجیح می دهم که مرده باشم") نیز از این دسته محسوب می شوند.
۵)مشکلات خواب. ممکن است به شکل بی خوابی یا پرخوابی بروز کند.
این مشکلات هر روز در میان افراد افسرده دیده می شود.
۶)آشفتگی یا کندشدن روانی_ حرکتی.
این نشانه نیز هر روز حضور دارد که یا توسط خود فرد افسرده گزارش می شود یا اطرافیانش مشاهده می کنند. در افسردگی، حرف فقط بر سر یک احساس بی قراری یا کندشدگی ساده نیست، بلکه این آشفتگی یا کندشدگی قابل ملاحظه و مشهود است.
۷)مشکلات اشتها که هم به شکل بی اشتهایی و کاهش وزن و هم بالعکس
با افزایش اشتها و اضافه شدن وزن می تواند روی دهد. این مشکلات بدون رژیم گرفتن به وجود می آیند.
۸)مشکلات تمرکز.
این مورد اغلب با مشکل در اندیشیدن و حتی تردیدهای تکراری ظاهر می شود. پدیده ای قابل مشاهده و روزانه است و تنها احساس عدم موفقیت در متمرکز شدن نیست.
۹) احساس روزانه خستگی یافقدان انرژی.
برای مطرح کردن افسردگی با یک تشخیص جدی، باید حداقل ۲مورد از ۴مورد اول در شخص دیده شود. و در ادامه، در افسردگی حداقل ۵مورد از این ۹معیار یافت می شوند.
اگر دقت کرده باشید دیده اید که در این لیست علائم، با سماجت و پافشاری تأکید شده که علائم باید هر روز و در تمام طول روز مشاهده شوند. این به این معناست که هر یک از ما ممکن است در روز ساعات یا دقایقی را با خلق و خوی افسرده پشت سر بگذارد. این حالات ممکن است که بر حسب اتفاقات زندگی برای همه پیش بیاید. اما معنی اش این نیست که فرد افسرده است. حال آنکه فرد افسرده در این حالت غرق می شود و به راحتی بیرون نمی آید.
هنگامی که نشانه های یک افسردگی واقعی را در خود دیدید، مهم است که به خودتان کمک کنید. مطمئناً برای این بیماری، درمان های دارویی و البته درمان های مکمل غیر دارویی (روان درمانی، ورزش، استراحت، تغییرات ضروری در شکل و قالب زندگی و کار و…) وجود دارد.
نشانه های پنهان افسردگی یکسوم بیماران مبتلا به افسردگی مزمن هستند که پس از مصرف دارو به طور کامل همه علایم افسردگی در آنها از بین می رود. بیشتر مواقع، در ظاهر نشانی از افسردگی باقی نمانده است اما در واقعیت آثار و ته مانده های آن هنوز در بیمار وجود دارد.
بسیاری از بیمارانی که دچار افسردگی مزمن هستند، به درمان های اولیه با داروهای ضدافسردگی خوب پاسخ می دهند. اما فقط یکسوم بیماران مبتلا به افسردگی مزمن هستند که پس از مصرف دارو به طور کامل همه علایم افسردگی در آنها از بین می رود. بیشتر مواقع، در ظاهر نشانی از افسردگی باقی نمانده است اما در واقعیت آثار و ته مانده های آن هنوز در بیمار وجود دارد. این نشانه های پایدار و سمج ممکن است بیمار را در خطر اختلالات رفتاری و رابطه ای قرار دهند و در نتیجه منجر به بازگشت دوباره افسردگی در آنها شود.
تعریف "بهتر شدن"
هنگامی که بیمار دچار افسردگی تحت نظر پزشک داروی ضدافسردگی مصرف می کند، ممکن است در همان ابتدای درمان متوجه بهبود چشمگیر حالت های خود شود و گاهی بیمار و پزشک تصور می کنند که بیمار به طور کامل درمان شده است. اما باید بدانید احتمال بسیاری کمی دارد که همه نشانه های بیماری به یک باره از بین بروند.
بنابراین، هنگامی که دوره درمان را آغاز کردید، نخستین هدف شما باید کاهش نشانه ها باشد. کاهش نشانه ها روشی استاندارد برای درمان است که بیشتر پزشکان و محققان از آن استفاده می کنند تا بیماران را به دسته های "پاسخ مثبت داده است" یا "بهتر شده است" تقسیم بندی کنند. به این معنا که بسیاری از بیماران همچنان از نشانه های افسردگی رنج می برند.
تعریف "بهتر شدن" برای افراد مختلف، متفاوت است. ممکن است شما نشانه های اولیه همچون اضطراب یا خستگی را داشته باشید اما احساس کنید بهتر شده اید زیرا مثلا خوش بین تر شده اید یا برای خود ارزش قایل هستید و اعتماد به نفس پیدا کرده اید.
بهبود کامل بیمار، هدف نهایی است و شامل از بین رفتن کامل نشانه های افسردگی و ته مانده های بیماری است. منظور، ریشه کن شدن کامل افسردگی است نه فقط نشانه های ظاهری آن. حدود ۱۲تا ۱۸درصد بیماران مبتلا به افسردگی مزمن به مرحله بهبود کامل می رسند. به همین دلیل، اصلا عجیب نیست این افراد در طول درمان با نشانه های باقی مانده افسردگی مواجه شوند.
رایج ترین نشانه های باقی ماندن افسردگی
احساس گناه
بی خوابی
اضطراب
از دست دادن علاقه
خستگی
کاهش میل جنسی
کاهش علاقه و مود افسردگی مداوم
مرسوم ترین نشانه های فیزیکی ریشه کن نشده افسردگی
کمردرد
درد ماهیچه ها
درد مفاصل
معده درد
رایج ترین نشانه های کاهش شناخت نیز شامل موارد زیر است:
مشکل داشتن در به یاد آوردن افراد، مکان ها و اتفاق ها
افزایش افکار منفی
هنگامی که یکی از نشانه های مذکور را حتی در طول درمان در خود مشاهده کردید، نباید آنها را نادیده بگیرید. در واقع، بروز نشانه های باقی ماندن بیماری نوعی پیش بینی برای بازگشت دوباره بیماری یا عود کردن دوباره آن است.
رایج ترین نشانه های کامل از بین نرفتن افسردگی
بی خوابی
بیماران تحت درمانی که همچنان از بی خوابی رنج می برند، به احتمال زیاد پیشرفت درمان خوبی هم ندارند. بی خوابی و بد خوابی هم می تواند تاثیرات منفی روی سلامت افراد و روند بهبود بیماری داشته باشد. بی خوابی احتمال خودکشی افراد را افزایش می دهد. شاید خود بیمار نتواند بی خوابی یا کم خوابی خود را تشخیص دهد. به همین دلیل پزشک معالج باید تست خواب EEGاز بیمار بگیرد تا بی خوابی یا بیماری کم خوابی او را تشخیص دهد.
اضطراب
بیمارانی که همچنان نشانه های اضطراب را در خود بروز می دهند، به احتمال زیاد دچار بازگشت افسردگی می شوند. هر چه فرد اضطراب بیشتری داشته باشد، دوره درمان او نیز طولانی تر خواهد بود. اگر اضطراب و تشویش بیمار علیرغم درمان های مکرر همچنان پابرجا بود، شاید دلیل آن افسردگی نباشد و فرد به بیماری و اختلال اضطراب دچار باشد.
عدم علاقه
بیشتر بیماران مبتلا به افسردگی مزمن به کار، روابط و حتی خودشان علاقه ای ندارند. این علایم به طور خاص خود را با پایین آمدن خلاقیت و بازده کاری، غیبت ها و مرخصی های مکرر، رضایت نداشتن از کار و محیط کاری و سختی در ایجاد رابطه مناسب با همکاران نشان می دهد.
خطرات نشانه های مخفی و باقی مانده بیماری
نشانه های درمان نشدن بیماری افسردگی مزمن، فرد را در خطر ابتلا به بیماری های قلبی و سکته قرار می دهد. بیمارانی که نشانه های بیماری هنوز در وجود آنها هست و خود بی اطلاع هستند، مشکلات سلامتی پیدا می کنند و وابستگی آنها به پزشک، دارو و خدمات درمانی بیشتر می شود.
چه افرادی هنوز نشانه های بیماری را در خود دارند؟
هنوز معلوم نیست چرا برخی از افراد حتی پس از درمان نیز نشانه های بیماری را در خود دارند، اما دیگر افراد این گونه نیستند. با این همه، محققان برخی وجوه تشابه مرسوم را معرفی کرده اند که شاید به پزشک کمک کند تشخیص دهد آیا بیمار واقعا بهبود یافته است یا فقط نشانه های ظاهری آن از بین رفته است. این لیست خطر شامل موارد زیر هستند:
نشانه های اولیه بسیار شدید
وجود افسردهخویی
محرک های تنشزا پایدار و مداوم
کمرنگ شدن موقعیت اجتماعی و اقتصادی
پشتیبانی ضعیف اجتماعی
با پزشک خود صحبت کنید
بیمارانی که از افسردگی مزمن رنج می برند باید رابطه صادقانه و خوبی با پزشک معالج داشته باشند. وقتی رفتار دوستانه باشد و بیمار بتواند در مورد روش درمان، بهبود و سلامت روحی خود با پزشک بیشتر صحبت کند و احساس راحتی بیشتری داشته باشد، درمان نیز در مسیر بهتری قرار می گیرد و شیوه زندگی او نیز تغییر می کند.
نشانه های رفتاری خود را یادداشت کنید. اینکه فقط بگویید "احساس خوبی ندارم" یا "نمی توانم بخوابم" به پزشک هیچ کمکی نمی کند. همیشه قلم و کاغذ همراه خود داشته باشید و احساس های منفی یا آزار دهنده خود را یادداشت کنید. توجه داشته باشید همه احساس های بد خود را بنویسید. شاید برخی از این نشانه ها هیچ ارتباطی به افسردگی شما نداشته باشد و پزشک بیماری دیگری را در شما تشخیص دهد.
صادق باشید. یکی از بزرگ ترین مشکلات درمان افسردگی عدم صداقت است. از آنجا که داروهای اعصاب بسیار گران هستند، بیمار سعی می کند این داروها را مصرف نکند یا گاهی با صرفه جویی مصرف می کند یا سر خود آنها را قطع می کند که متاسفانه عوارض جانبی بسیار بدی دارد. باید این مسایل را با پزشک خود در جریان بگذارید.
اگر دستورات پزشک را درست و دقیق اجرا کنید، او می تواند تشخیص دهد روش درمانی درستی برای بهبود شما انتخاب کرده است یا خیر! اما اگر دستورات او را اجرا نکنید و به پزشک هم نگویید، مسلما روش درمان کامل نمی شود و ضرر اصلی متوجه خود شما است.
|