اهداف آموزش:
برای تربیت خانواده درمانگر، حداقل سه سال زمان لازم است که در طی این مدت آموزشهای نظری و عملی صورت میگیرد. همهی این افراد باید قادر باشند پس از آموزش، اهداف فهرست شده در زیر را انجام دهند.
- قادر به تشخیص نشانههای عاطفی و فیزیکی مشکلات خانواده باشند.
-دربارهی ساختار خانواده، چرخه زندگی و تفکر دربارهی سیستمها آگاهی داشته باشند.
- با آگاهی کامل به صورت فعال –با حفظ حریم خانواده –در هنگام تغییر آمادهی مداخله باشند.
تفکر و رویکرد سنتی در مقابل تفکر جدید:
رویکرد سنتی به آموزش بالینی، بروی افراد متمرکز است، اگر چه مریض عضوی متعلق به خانواده است ولی هدف اصلی بر روی خود او متمرکز است. رویکرد جدید، به جای فرد هدف اصلی را بر مراقبت از خانواده متمرکز میکند و به این ترتیب، سلامتی و مشکل فرد را در ارتباط خانواده در نظر میگیرد.
برای یاری رساندن به این نوع تفکر جدید، تئوری سیستمها به کار گرفته میشود. چهار عنصر اصلی تئوری آموزش داد، که عبارتند از:
1-برای درک اختلال و افراد علامتدار باید کل سیستم درک شود.
2- برای خوب زیستن و خوب اداره کردن، اندازهی سلامتی، ضرورت دارد.
3- لازم به تأکید که فقط به اجزای آنها توجه نشود بلکه حلقهها و یا ارتباطهایی که میان اعضای آنها وجود دارد نیز مورد مطالعه قرار گیرد.
4- ممکن است تغییرات در زمینههای دور از کانون اصلی رخ میدهد.
تشویق و دلگرم ساختن متخصصان به تفکر در محور این خطوط و کاربرد تفکر سیستمی در مورد خانوادهها، موجب آگاهی بیشتر در آنها برای مطالعه رفتار، و ساختار خانواده میشود.
در خانواده درمانی، هدف تشخیص، کشف این واقعیت است که ارتباطات خانوادگی چگونه به تشدید یا تقلیل نابهنجاریها در اعضای خانواده میانجامد.
تعداد مصاحبههای لازم برای یک مورد خانواده درمانی، بستگی به آمادگی خانواده به پذیرش مداخله از خارج، تجارب پیشین آنها، تجارب قبلی درمانگر و مهارت درمانگر دارد.
مصاحبه دارای سه مرحله است:
مرحلهی اول، برقراری تماس با خانواده است. در اولین جلسه جمعآوری اطلاعات مربوط به اشتغال اعضای آن و در نهایت ایجاد فضای تعاون و دادن فرصت در جهت نشان دادن استعدادها و مهارتها و نیز مشکلات اصلی است.
در مرحلهی دوم، درمانگر آماده گوش دادن به مشکل از زبان و دید خانواده است.
در مرحلهی سوم مصاحبه درمانگر بعضی از اهدافی را که برای رسیدن به آنها تلاش جمعی لازم است، روشن میکند.
آشنایی با برخی از فنون عملی خانواده درمانی:
این فنون عمدتاً زمانی به کار گرفته میشوند که رویکردهای کلامی مؤثر نیستند.
مشاهدهی جریان خانواده درمانی در ویدئو اطلاعات غیرکلامی افزونتری در اختیار درمانگر و خانواده قرار میدهد که بعضی از آنها در جریان خانواده در حالی از نظر همه پوشیده مانده است.
نمایش ویدیویی، اجازه میدهد تا اعضای خانواده از خارج به آنچه در خانواده میگذشته است، نگاه کنند و علاوه بر شنیدن گفتههای خود، لحن صدا، حالت چهره، حالت بدن، و سایر رفتارهای غیرکلامی خویش را نیز مشاهده کنند.
در این روش درمانگر از اعضای خانواده تقاضا میکند که در یک موقعیت ساختگی مشابه موقعیت واقعی، مجدداً هر کسی نقش خود را بازی کند.
«ایفای نقش» هم به عنوان یک فن کمکی برای مصاحبه با خانواده به کار میرود و هم باعث تشخیص بهتر مشکل میشود و هم موجب یادگیری مجدد و بهتر نقش که اعضای خانواده به نحوی در مشکل دارند میشود.
در این روش معمولاً تمام افراد یا خانوادههایی که به نحوی میتوانند در شکلگیری مشکل خانواده تأثیر داشته باشد، حاضر میشوند. شبکه خانواده، شامل نظام خویشاوندی، همسایگان و دوستان خانواده و افراد مهم دیگر است. این روش دارای چند مزیت است:
- نمیتوان اعضای غایب خانواده را مقصر و عامل اصلی مشکل معرفی کرد؛ زیرا همه حضور دارند.
- نقطه نظر و آرای افراد سالم به فرآیند درمان اضافه میشود.
- قید و بندهای مختل شده بین اعضای خانواده مجدداً شکل میگیرند.
تحلیل ویدیویی، ایفای نقش، درمان شبکهای و یا روشهای عملی دیگر مانند مجسمهسازی خانوادگی، درمان چند خانوادهای درمان برداری و ... به پشتوانهی تئوریک آن چنان مستحکمی استوار نیستند.
خانواده درمانگری باید با آشنایی با مکاتب خانواده درمانی صورت گیرد. این کار آمیزهای از هنرمندی، یادگیری و تجربه است.
منبع: خانواده و آسیبشناسی آن، منصور بیرامی، انتشارات آیدین.
|