چه طرز تفکر و رفتارهایی را کاهش دهیم؟
برای دلگرم کردن فرزندان و کمک به افزایش عزتنفس در آنها باید الگوهای رفتاری و نحوهی برقراری ارتباط با او را تغییر دهیم.
1) توقعات منفی:
وقتی باور داریم که کودکمان کاری را نمیتواند انجام دهد و توقع داریم موفق نشود، این باور را به نحوی به او منتقل میکنیم و کودک در مورد تواناییهای خود دچار تردید شده و در نتیجه موفق به انجام کار نمیشود.
2) معیارهای بالای نامعقول:
گاهی معیارهایی برای فرزندانمان در نظر میگیریم که با توجه به سن و تواناییهای کودک، قادر به انجام آنها نیست. از این طریق به او میفهمانیم که آنچه انجام میدهد، به آن خوبی که ما انتظار داریم نیست و این سبب کاهش عزتنفس کودک میشود.
3) افزایش رقابت بین خواهران و برادران:
این رقابت را کاهش دهید تا آنان سعی نکنند با یکه تازی و زیرپا گذاشتن دیگران جایی برای خود باز کنند.
4) جاهطلبی زیاد:
جاهطلبی زیاد والدین به کودکان میآموزد که کاری را انجام ندهند مگر به بهترین نحو، به این ترتیب، کودکان از انجام کارهایی که احتمال شکست داشته باشد اجتناب میکنند. در این خانوادهها، والدین و فرزندان، خود را کامل میدانند.
5) معیارهای دوگانه:
گاهی والدین خود کاری را انجام میدهند و یا توقعی دارند، در حالیکه آن را در مورد فرزندان خود نمیپذیرند و دوگانه رفتار میکنند.
مثلاً پدری شکایت دارد که از صبح تا شب کار میکند و نباید در امور خانه کمک کند، در صورتی که از فرزندان میخواهد که پس از بازگشت از مدرسه، به امور خانه بپردازند و فراموش میکند که تحصیل در مدرسه و بازی کار کودکان است.
روشها و طرز فکرهایی که در افزایش اعتماد به نفس کودکان مؤثر است:
- فرزندانتان را آنطور که هستند بپذیرید و مرتب کمبودهایشان را متذکر نشوید. ما باید به کودک ثابت کنیم بدون توجه به اینکه چگونه عمل میکند، برای او به عنوان یک فرد ارزش قائلیم.
- خبرچینی کودک را ندیده بگیرید. صرفنظر کردن از رفتارهای بد باید با توجه به رفتارهای مثبت کودک همراه باشد. مثبت باشید، از دخالت کردن، هنگامی که کودک مشغول انجام کار یا حل مشکلی است، بپرهیزید.
- دخالت کردن، یعنی انتقاد مخفی «تو نمیتونی کارو خودت انجام دهی». نظرتان را به صورت پیشنهاد مطرح کنید نه دستور و ارائهی فرمول. به کودکان ایمان داشته باشید، بر مساعدتها، محاسن فردی و نقاط قوت کودکان تمرکز کنید. به کودکان دلگرمی و جرأت بدهید.
- اگر رفتار تشویقآمیز با فرزندانتان داشته باشید، او میآموزد خود را با سایرین مقایسه کند و فقط برای نفع شخصی بکوشد، در عوض دلگرمی دادن به فرزندان یاد می دهد که به خود اعتماد داشته باشند و از طریق مساعدت با دیگران احساس مفید بودن کند.
به جای تمجید به کودکان دلگرمی و جرأت بدهید
تمجید بر پاداش بیرونی تکیه دارد، اما دلگرمی بر نقاط مثبت و قوت کودک، هرچند جزئی، به عنوان وسیلهای که باعث پیشرفت او میشود، تمرکز دارد. هدف از دلگرمی این است که کودک احساس کند با ارزش است. دلگرمی حتی میتواند زمانی که کودک با شکستی مواجه است، به عمل آید. در عوض تمجید یک روش کنترل اجتماعی است. دلگرمی بر مساعدت تمرکز دارد.
بعضی کودکان، از اینکه توسط دیگران کنترل شوند، ناراحت میشوند و وقتی والدین سعی کنند از طریق پاداش دادن آنها را کنترل کنند، آنها از اجرای رفتار خواسته شده طفره میروند و همکاری نمیکنند.
برای مثال جملهی «تو پسر خوبی هستی» تمجیدی است که انتظارات فراوانی را از کودک طلب میکند. در مقابل این تمجید، کودک باور ندارد که مستحق تمجید است و احساس میکند نیاز دارد عدم ارزشمندی خود را به ثبوت برساند.
زبان ویژهی دلگرمی
از به کار بردن کلمات ارزشی مثل خوب، عالی، ماه و ... در صحبتهایمان خودداری کنیم. در عوض میتوانیم کلمات تحسینآمیزی را که معانی ویژه دلگرمی را دارند، به کار ببریم.
عباراتی که نمایشگر پذیرش هستند:
« از نحوهی انجام آن کارت خوشم میآید.»
«از نحوهی برخوردت با مشکلات خوشم میآید.»
«خوشحالم که از یادگرفتن لذت میبری.»
«نظرت دربارهی آن چیست؟»
این عبارات از دسته عباراتی هستند که موجب دلگرمی کودکان میشوند.
عباراتی که نمایشگر اعتماد هستند:
«تا جایی که تو رو میشناسم، اون کار رو خوب انجام میدهی.»
« از عهدهاش برمییای.»
« من به قضاوت تو اعتماد دارم.»
این جملات باعث ایجاد دلگرمی در کودک میشوند.
عباراتی که بر محاسن فردی و قدردانی تمرکز دارند:
«متشکرم، خیلی به من کمک کردی.»
«ممنونم، کار مرا خیلی ساده کردی.»
« من در آن مورد به تو احتیاج دارم.»
این عبارات نیز مثالهایی از عباراتی هستند که زبان ویژهی دلگرمی در کودکان هستند.
عباراتی که کوشش و پیشرفت را مشخص میکنند
« به نظر مییاد که واقعاً روی آن موضوع کارکردی.»
« به نظر مییاد که کلی وقتت را صرف فکر کردن دربارهی آن موضوع کردهای.»
« ببین، عجب پیشرفتی کردی.»
این نوع عبارات، نیز عبارات دلگرمکننده هستند.
هشدارهایی در مورد زبان دلگرمی:
توجه داشته باشید که کلمات دلگرمکننده اگر به منظور جامهی عمل پوشاندن به خواستههای دل والدین مبنی بر ایجاد رفتار خوب دائمی باشد یا طرز تفکر « من که بهت گفته بودم که . . .» باشد، دلسردکننده میشود. به عبارت دیگر از به کار بردن مستقیم عبارات پنددهنده بپرهیزید.
جملاتی مثل:
«به نظر میآید که آن کار را خیلی خوب انجام دادهای ... ولی چرا این کار رو همیشه نمیکنی؟!»
«حالا وقتش است ببین وقتی سعی میکنی چطور میشود؟»
|