خودافشایی به معنای گفتن چیزی دربارهی خود رابطه است. مانند «این مسأله نگرانم میکند». خودافشایی نشان دهندهی قاطعیت در روابط است و تنها در این صورت است که حل مسائل امکانپذیر میشود. یک فن مؤثر در برابر افراد سطهگر است. خودافشایی رابطه را سازندهتر میکند.
افشا و تجارب آسیبزا:
برای اغلب ما بیان افکار و احساسات یک تجربه لذتبخش و توام با یادگیری است. اعتراف به اعمالی که مغایر ارزشهای ما هستند اضطراب و استرس ما را پایین میآورند. متکلم بودن در یک جمع میتواند خوشایند باشد اما آشکار کردن افکار و احساسات فروخورده میتواند رهاییبخش باشد. رویارویی با افکار و احساسات اثرات بازداری آن را از بین میبرد و سبب بازنگری در رویدادها میشود.
گاهی تجارب ما به قدری آسیبزا هستند که از صحبت کردن اجتناب میکنیم. اما این تجارب دردناک در قالب افکار تصاویر و احساسات ما بدون تمایل وارد میشوند و تلاش ما برای فرو نشانی آنها اثر ندارد و بازداری باعث نشخوار ذهنی تغییرات فیزیولوژیک سلامت فرد را به خطر می اندازد، تواناییهای فکری را تحت تاثیر قرار می دهد.
ترس از افشای خود و تماس اصیل، کم کم منجر به شکل گیری تاکتیکهایی میشود که از یک ارتباط اصیل پیشگیری میکند. به قول اریک برن بازی و یا از نظر دوانلو دفاعهای تاکتیکی، باعث میشوند فرد به سمت ابراز غیر مستقیم نیازها روی آورد که در پایان رابطه با احساس نارضایتی طرفین همراه است.
پادزهر بازیها و تاکتیکها، خودافشایی است.
- انسانها کم و بیش ظرفیتهای محدودی برای گوش کردن دارند و خیلی اوقات بیان یک تجربهی منفی آن هم برای یکی از نزدیکان ممکن است منجر به مخدوش شدن رابطه شود بر همین اساس و با توجه به میل انسان به بازگویی داستان تجارب خود، شکل گیری خدمات مشاورهای رواندرمانی در راستای پاسخ به چنین نیازی در انسانها است.
- در شرایط آرمانی ما میتوانیم تمامی افکار و احساسات خصوصی خود را با دیگران در میان بگذاریم اما این امر عملاً صادق نیست اصول زیر را در زمان خودافشایی در نظر بگیرید.
- اصل اول: اعتماد. فردی را بیابید که به او کاملاً اعتماد دارید.
- اصل دوم: گوش دادن بدون قضاوت شنونده. شنوندهای را بیابید که قضاوت ارزشی نکند.
- اصل سوم: شنوندهای را بیابید که توصیه و نصیحت نکند.
بهینهسازی خودافشایی:
- افشا ممکن است شکل دوستیها را تغییر دهد.
- شنیدن آسیبهای شما ممکن است برای شنونده خود یک آسیب باشد و شنونده را مجبور کند این آسیب را با فرد دیگری در میان بگذارد.
- انتظارهای شنونده ممکن است محتوای افشای شما را تحت تأثیر قرار دهد.
- انگیزهی افراد برای افشای امور خصوصیشان همیشه خالص و مفید نیست.
- گاهی گفتن مشکلات ممکن است جایگزین نامناسبی برای عمل کردن باشد.
- فراموش نکنید با تمام فوایدی که افشا افکار و احساسات عمیق خود به شخص دیگر دارد، هیچ گاه نمیتواند جایگزین مشاوره و روان درمانی شود.
-بدیهی است یکی از کارکردهای مهم مشاوره و روان درمانی، افشا افکار و احساسات عمیق است که سبب ترجمه تجارب به زبان و دستیابی به بینش جدید نسبت به مسائل خود میشود. و در سایه این عمل مقابله سازنده با مشکلات امکانپذیر میشود.
منبع: خلاصه کتابسبکها و مهارتهای ارتباطی
|