همه ما به طور دايم در زندگي خودمان تصميمهاي کوچک و بزرگ ميگيريم. برخي از اين تصميمها اهميت کمتري دارند مثل رنگ لباس، نوع وسيله مصرفي و ... ولي بعضي از تصميمها مهم هستند و انتخاب هر تصميم تمام زندگي ما را متأثر خواهد ساخت. مثل ازدواج، شغل، رشته تحصيلي و ....
تصميمگيري خوب هميشه آسان نيست و در بسياري از مواقع ترجيح ميدهيم در مورد برخي از مسائل تصميم گيري نکنيم، چون:
الف) هر تصميم پيامد خوب يا بد دارد و ما ترجيح ميدهيم در خصوص مسائلي که مطمئن نيستيم، تصميم نگيريم.
ب) لازمهی تصميم گيري مسئوليتپذيري است. و خيلي از مردم براي فرار از مسئوليت تصميمهاي خود را به ديگران واگذار ميکنند. در نهايت ما مجبوريم در مورد برخي از مسائل زندگي از قبيل ادامه تحصيل، شغل، ازدواج و ... تصميم بگيريم.
سؤالي که مطرح ميشود اين است که: آيا تصميم ما درست است؟ ميتوان مهارت تصميمگيري را آموخت و به کار بست. به مراحل مهارت تصميمگيري توجه کنيد. براي تصميمگيري مؤثر ما نيازمند داشتن اين مهارتها هستيم: مهارت حل مسأله، مهارت تفکر خلاق، مهارت تفکر انتقادي، مهارت جمعآوري اطلاعات، مهارت تجزيه و تحليل خطرات احتمالي و پيامدهاي مثبت و منفي
عوامل مؤثر در تصميمگيري
تصميمگيري مستلزم سه عامل اساسي است:
1- خصوصيات مشکل يا موقعيتي که درباره آن لازم است تصميم گرفته شود؛
شامل ميزان دشواري مشکل، ميزان مشخص بودن مشکل، و ميزان قطعيت پيامدهاي مشکل.
2- عوامل شخصي مؤثر در تصميمگيري
مثل اعتماد به نفس فرد تصميمگيرنده، استقلال فکري، آمادگي براي پذيرش مسئوليت تصميمهاي اتخاذ شده، قدرت ريسک فرد، ارزشها و باورهاي فرد، دانش و اطلاعات درباره مشکل يا موقعيت، آمادگي براي مشورت با ديگران و انعطافپذيري.
3- عوامل فرعي مؤثر بر تصميمگيري
مثل
الف) آگاهي و اطلاعات: بايد هنگام تصميمگيري مؤثر درباره مسأله مورد نظر اطلاعات کافي و دانش لازم را کسب کنيم. مثلاً: براي تصميمگيري در مورد رشته تحصيلي بايد اطلاعات لازم درباره رشتههاي مختلف تحصيلي را داشته باشيم.
ب) فشارهاي اجتماعي: ديدگاهها و ارزشهاي اطرافيان، خانواده، دوستان، و وسايل ارتباطي مثل تلويزيون و ... بر افکار و تصميمهاي ما تأثير ميگذارند.
ج) موقعيتها: انسانها ممکن است در يک موقعيت يک تصميم بگيرند و در موقعيت ديگر تصميمي متفاوت با تصميم قبلي بگيرند. مثلاً نوجواني که اصلاً تمايلي به مصرف سيگار ندارد ممکن است در جمعي براي لجبازي و اثبات ترسو نبودن خود اقدام به مصرف سيگار کند.
روشهاي معمول در تصميمگيري
1- تصميمگيري احساسي:
فرد بر اساس احساسات خود و پيشداوريهاي ذهني خود تصميمگيري ميکند.
2- تصميمگيري آني:
فرد در يک لحظه و بدون تفکر زياد تصميم ميگيرد و در مورد پيامد تصميم خود فکر نميکند.
3- واگذاري تصميمگيري به ديگران:
فردي که هميشه نيازمند کساني است که براي او تصميم بگيرند يعني به خاطر فرار از مسئوليتپذيري و ترس از شکست مسئوليت تصميمهاي خود را به ديگران واگذار ميکند.
4- پشت گوش انداختن:
فردي که تصميمگيري را مرتب به تعويق مياندازد تا زماني که مجبور به تصميمگيري شود.
5- تصميمگيري تقديري:
تصميم ميگيرد و نتايج و مسئوليت و عواقب آن را به شانس و تقدير نسبت ميدهد.
6- تصميمگيري منطقي:
اين نوع تصميمگيري بر اساس تجزيه و تحليل موقعيت (مشکل) و بررسي مزايا و معايب راههاي مختلف انجام ميشود.
مراحل تصميمگيري منطقي
1- مرحلهی بازشناسي:
اين مرحله شامل درک و بازشناسيِ نياز به تصميمگيري در يک موقعيت خاص است. معمولاً يک موقعيت يا مشکل ما را وادار ميکند که نياز به تصميمگيري را درک کنيم. گاهي اوقات ما موقعيت را ناديده ميگيريم و در نتيجه ضرورت تصميمگيري را احساس نميکنيم. بنابراين اولين مرحله تصميمگيري شناخت موقعيت يا مسأله خاصي است که ميخواهيم درباره آن تصميم بگيريم.
2- مرحلهی جمعآوري اطلاعات:
در اين مرحله بايد تمام اطلاعات مربوط را در مورد موقعيت يا مشکل موردنظر گردآوري کنيم. رجوع به افراد آگاه، کتابها و ... در اين مرحله مهم است.
3- مرحلهی ارزيابي:
در اين مرحله مزايا و معايب انتخابهاي مختلف و کل موقعيت را مورد ارزيابي قرار داده، پيامدهاي مثبت و منفي هر تصميم را در نظر ميگيريم.
4- مرحلهی انتخاب:
از بين راههاي مختلف يکي را انتخاب ميکنيم.
5- مرحلهی اجرا:
تصميم موردنظر را اجرا ميکنيم.
دقت کنيد: تصميمگيري مهارت انتخاب است نه حل مشکل.
|