برای اینکه بتوان خود را برای یک زندگی مشترک آماده کرد، باید در زمینههای مختلف به بلوغ و رشد کافی رسید. رشد به سلسله تغییرات کمی و کیفی در ابعاد جسمی، روانی، فکری، اجتماعی و اخلاقی اطلاق میشود تا از طریق این تغییرات، فرد در حالت تعادل بتواند در مسیر کمال گام بردارد. به همین دلیل متخصصان علم خانواده، برای اقدام به ازدواج ویژگیهایی را لازم میدانند.
یکی از این بلوغها، رشد عقلی است که به مجموعه فعالیتهای فرد اطلاق میشود که به ادراک، فهم، تشکیل مفاهیم، بررسی معانی، تفکر و تعقل، پیشبینی و استنتاج، برنامهریزی، تعیین هدف، انتخاب راهکارهای رسیدن به هدف و توانایی حل مسأله منجر میگردد.
این رشد بيانگر مجموعه فعاليتهايی است كه درك و بررسي مفاهيم، برنامهريزي و انتخاب راهبردهاي رسيدن به هدف را دربر ميگيرد. انديشه و نگرش فرد به زندگي، جنبهي عقلاني شخصيت وي را ميسازد. رشد عقلي پس از بلوغ جسماني رو به تكامل مينهد. فرد پس از بحرانهاي بلوغ، تواناييها و امكانات محيطي خود را بهتر ميشناسد و نسبت به شخصيت خود آگاهي مييابد، در نتيجه تصميماتش بيشتر از عقل نشأت ميگيرد تا احساسات.
فردي كه به رشد عقلي رسيده است با درك درست مسائل و موضعگيري اصولي در برابر مشكلات، توانايي خود را در حل مسأله نشان ميدهد و با نگاهي هدفمند و انتظاراتي واقع بينانه به برنامهريزي در زندگياش ميپردازد و با شناخت صحيح از خود و اطرافيانش نسبت به رفتار خويش مسئوليتپذير است.
جوانان وظیفه دارند این بلوغ را در خود ایجاد کنند تا بتوانند ازدواج موفقی داشته باشند. امام علی (ع) میفرمایند: «مهمترین نشانهی عقل این است که با عقل، رهایی از آلودگی و گناه حاصل میشود و در سایهی آن آیندهنگری صورت میگیرد و در کارها و اقدامات، دقت و بررسی همهجانبه صورت میپذیرد. »
در بیان علوی عقل نیرویی است كه گمراهي را از خوشبختي بازميشناسد و عاقل كسي است كه هركاري را در جاي خود انجام ميدهد.
فردی كه از رشد عقلی برخوردار است، این ويژگیها را دارد:
1- از مسائل درك و فهم بهتری دارد؛ برای مثال میداند كه چرا ازدواج میكند.
2- در زندگی دارای هدف است.
3- برای رسيدن به اهداف خود در زندگی برنامهريزی میكند.
4- در تصميمگيریهای خود بيشتر از عقلش تبعيت میكند تا از احساساتش.
5- انتظاراتش از خود و ديگران واقعبينانه است.
6- توانايی حل مسأله دارد؛ يعنی دربارهی هر مسألهای میانديشد و راهحلهای آن را مورد ارزيابی قرار میدهد.
7- از خود و محيطش شناخت دارد.
8- در مواجهه با مشكلات، موضعگيریهای صحيح و اصولی دارد؛ يعنی به جای فرار از مشكلات و يا ناديده گرفتن آنها، سعی میكند با آنها برخورد اصولی كند.
9- فردی مسئوليتپذير است و مسئوليت اعمال، رفتار و تصميماتش را بر عهده میگيرد.
10- بر رفتار كودكانهی خويش غلبه كرده است و مطابق سن و رشد خود عمل میكند.
توجه به این توصیهها میتواند در زمینهی رشد عقلانی مفید واقع شود:
1. وقتی نمیتوانیم در کوچکترین و ابتداییترین امور، تصمیمگیری صحیح، بدون تزلزل و وابستگی داشته باشیم، چطور میخواهیم در تصمیمهای کلان زندگی مثل ازدواج موفق باشیم؟ برای رهایی از تزلزل و وابستگی در تصمیمگیری، شروع کردن از تصمیمهای کوچک راهی منطقی به نظر میرسد.
2. بهتر است در کارها با افراد آگاه و با تجربه مشورت کنیم. در این صورت تصمیمی منطقی و عقلانی خواهیم گرفت.
3. از سرزنش دیگران، ضررهای احتمالی و پشیمانی نترسیم و با شجاعت تصمیم عاقلانه بگیریم.
4. اهداف خود را در زندگی مشخص کنیم و برای رسیدن به آنها راهبردهای مناسبی پیش بگیریم. لازمهی این کار داشتن یک برنامهی حساب شده است که ما را از سردرگمی و دورشدن از اهداف رهایی میبخشد.
5. خوب است بدانیم تنشها، آسیبهای روانی و برخوردها، بیشتر در زندگی افراد بیبرنامه است. اگر خواهان آرامش هستیم، برنامهریزی صحیح و اصولی داشته باشیم.
6. وقتی میبینیم از دیگران انتظاری داریم که قادر به برآوردنش نیستند، احتمال بدهیم که شاید بعضی از انتظاراتمان نامعقول باشند؛ پس سعی کنیم آنها را متعادل و منطقی سازیم.
7. بهتر است به تجزیه و تحلیل عقلانی و منطقی انتظاراتی که از خود و دیگران داریم بپردازیم تا درگیریها و سوءتفاهمهای ناشی از انتظارات نامعقول را کاهش دهیم.
8. پا فشاری بر افکار و اجازهی شنیدن نظریات دیگران را به خود ندادن، میتواند بیانگر عدم رشد عقلانی ما باشد.
9. با شناخت تواناییها و استعدادهدی خود، هدفهای دور از دسترس، انتظارات نامعقول و آروزها را به حداقل خواهیم رساند.
10. در برخورد با مشکلات زندگی اینگونه عمل کنیم :همهی جوانب کار را بسنجیم، شرایط را خوب درک کنیم و بدانیم با تجزیه و تحلیل خوب و موضعگیری صحیح و اصولی، از نتیجهی انتخابمان راضی خواهیم بود. انتخاب درست، حمایت و تشویق دیگران را به دنبال خواهد داشت که باعث دلگرم شدن هر چه بیشتر میشود.
11. یاد بگیریم در قبال پیامد رفتارها و کردارهایمان مسئولیتپذیر باشیم.
12. در قبال رفتارها و کردارهایمان، پاسخهای قابل قبول و قانعکنندهای داشته باشیم.
13. فراموش نکنیم که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد؛ پس سنجیده و با توجه به اقتضای شرایط رفتار کنیم و سخن بگوییم؛ یعنی یاد بگیریم هر حرفی را کجا بزنیم و با هر فردی چگونه رفتار کنیم.
14. بهتر است قبل از اینکه سخنی را به زبان بیاوریم کمی دربارهی آن فکر کرده و با درایت بیشتری صحبت کنیم که در واقع با کنترل زبان خود از پشیمانیهای احتمالی جلوگیری کنیم.
15. مواظب باشیم در شادیهای زندگی، خیلی مغرور و در مصائب زندگی خیلی غمگین و ناامید نشویم، بلکه آنچه عاقلانه به نظر میرسد این است که حد اعتدال را رعایت کنیم.
16. برای بالا بردن توان سازگاری، خودمان را جای دیگران بگذاریم. آنگاه است که آنها را درک میکنیم و میتوانیم با دیگران کنار بیاییم.
17. سازگاری را با سازشکاری یکسان مپنداریم؛ سازگاری کنار آمدن با اطرافیان است و سازشکاری کنار آمدن با دشمن.
18. یادمان باشد که عاقل بودن را نباید با بعضی از زرنگیها، زد و بندها و حیلهگریها اشتباه گرفت.
19. با افرادی که بلوغ فکری و علمی لازم را دارند و فهیم و رشدیافته هستند، ارتباط داشته باشیم.
|