عقبماندگی ذهنی اختلالی است که با عملکرد هوشی زیر حد طبیعی و اختلال در مهارتهای انطباقی مشخص میگردد. سن شروع عقبماندگی ذهنی زیر ۱۸سال است و منظور از مهارت های انطباقی انجام کارهایی است که در هر سن خاص به طور معمول از فرد انتظار میرود.
با اقدامات آموزشی و اجتماعی میتوان یک زندگی طبیعی در خارج از بیمارستان را برای این افراد فراهم کرد که شامل مدارس ویژه، انجام کارهای خانهداری و صنایع دستی و حمایت از این افراد و خانوادهی آنان است.
سببشناسی عقبماندگی ذهنی
۱- عوامل قبل از تولد:
عوامل قبل از تولد، بیشتر شامل تأثیرات ژنتیک و تغییرات کروموز میشود. ضمن اینکه عفونتهای رحمی و ابتلای به بیماری سرخچه و توکسوپلاسموز ( بیماری خطرناکی که از طریق گربه منتقل میشود ) نیز در بروز عارضه نقش دارند.
آنچه مسلم است بیشترین علل عقبماندگی ذهنی همین عوامل قبل از تولد است که از نظر پیشگیری نیز اهمیت دارند؛ به ویژه عوامل کروموزومی مانند سندرم داون و عوامل عفونی مثل سرخچه و توکسوپلاسموز مادرزادی. در این بین عوامل حین تولد مثل زایمان مشکل و خونریزی جمجمه و اشکالات تنفسی حین زایمان و ..... نیز مؤثر هستند.
۲- عوامل پس از تولد:
شامل ضربات شدید به جمجهی کودک (یرقان ) سیانوز (سیاه شدن )، عفونتهای دوران نوزادی به همراه تب و تشنج، کم کاری تیرویید و .... است که با مواظبت از کودک به خصوص قبل از سن چهارسالگی میتوان از بروز عقبماندگی ذهنی تا حدی جلوگیری کرد.
۳- عوامل محیطی اجتماعی:
تأثیرات محدودتری در بروز عقبماندگی ذهنی دارند و شامل فقر، تغذیه، ناپایداری خانواده، وضعیت اقتصادی –اجتماعی بد، محرومیتهای فرهنگی و استرسهای مکرر و فوق تحمل در محیط زندگی کودک است.
مشکلات جنسی
شایعترین آن استمناء در معرض عموم است. برخی مثل بچهها در مورد بدن سایرین کنجکاو هستند که ممکن است از آن تعبیر جنسی شود. بسیاری از عوامل عقبماندگی ذهنی ارثی نیست و آن دسته که ارثی است باعث ناباروری نیز میشود؛ بنابر این نگرانی اصلی از مقاربت این افراد تولد کودکان عقب مانده نیست بلکه توانایی آنان به عنوان یک پدر یا مادر برای نگهداری یک کودک طبیعی است. استفاده از روشهای جلوگیری مفید است.
بیماریهای جسمی
شایعترین حالت در موارد شدید و بسیار شدید عقبماندگی ذهنی دیده میشود که بیشتر، ناتواناییهای حسی یا حرکتی و یا صرع دارند. فقط یک سوم این افراد تحرک دارند و یک چهارم به دیگران وابسته هستند. مشکلات شنوایی و بینایی مانع دیگری برای توانایی شناختی است. ناتوانیهای حرکتی که شایع نیز هستند عبارتند از: اسپاستیسیتی-اتاکسی-آتتوز
اثر عقبماندگی ذهنی بر خانواده
به محض تشخیص عقبماندگی ذهنی در نوزاد والدین دچار دیسترس میشوند. برخی کودک را نمیپذیرند. گرچه این طرد کردن مدت طولانی دوام ندارد. معمولاً تشخیص پس از سال اول گذاشته میشود. والدین مجبورند امیدها و انتظارات خود را تغییر دهند که گاهی باعث افسردگی طولانی والدین همراه با احساس گناه و شرم و خشم میشود. تعداد کمی کودک را نمیپذیرند. در حالی که بقیه در مورد مشخصات سایر فرزندان به شدت احساس میشوند. سرانجام بیشترِ والدین تطابق پیدا میکنند. این والدین نیازمند حمایت طولانیمدت هستند.
مشکلات هیجانی و رفتاری
واکنشها به وقایع استرسزا
واکنش آنان مشابه افراد عادی است. با این حال آنان دیسترس را بیشتر در رفتار خود نشان میدهند تا در کلمات. تحریکپذیری، آژیتاسیون ترس یا رفتار های دراماتیک ممکن است نشانهی یک اختلال حاد استرس باشد. همیشه باید این نکته را در نظر داشت که گاهی این واکنش به یک بیماری جسمی تشخیص داده نشده است.
مشکلات رفتار
این مشکلات، نسبت به کودکان عادی در سنین بالاتری رخ داده و بیشتر طول میکشند؛ گرچه طی زمان بهبود می یابند. بسیاری از عقبماندگان ذهنی، پرفعالیت و حواس پرت تکانشی (impulsive) هستند.
مشکلات جدیتر عبارتند از خود آزاری و رفتارهای اوتیسمی( مثل فعالیتهای تکراری بیهدف و استرئو تایپی خم شدن به عقب جلو کوبیدن سر به دیوار). این مشکلات جدی در عقبماندگان ذهنی شدید شایعتر است( ۴۰%کودکان و ۲۰%بزرگسالان). در تعداد کمی از بیماران رفتارهای تهاجمی به حدی شدید است که احتمال آسیب به خود بیمار و مراقبت وی وجود دارد که به آن رفتارهای چالشیبرانگیز (challenging) میگویند.
تظاهرات بالینی
نمای کلی عبارت است از کاهش کارآیی در همهی انواع کارهای هوشمندانه مثل یادگیری، حافظهی کوتاه مدت، استفاده از مفاهیم و حل مشکل. گاهی یک عملکرد بیشتر از بقیه مختل میشود مثل زبان.
انواع
عقبماندگی ذهنی بر اساس میزان بهرهی هوشی، از خفیف تا بسیار شدید ( عمیق ) وجود دارد. جدول زیر تقسیمبندیهای مربوط به عقبماندگی ذهنی را با توجه به نوع و مهارت مورد نظر نشان میدهد:
مهارت مورد انتظار
|
نوع
|
بهره هوش
|
آموزشپذیر
|
خفیف
|
۵۰-۷۰
|
تربیتپذیر بالا
|
متوسط
|
۳۵-۵۰
|
تربیتپذیر پایین
|
شدید
|
۲۵-۲۵
|
کمتر از 25
|
عمیق
|
ایزوله، نیازمند نگهداری در مؤسسه
|
در حالی که بهرهی هوش طبیعی در محدوده ۹۰- ۱۱۰قرار میگیرد، به فاصلهی بین ۷۱- ۸۴هوش مرزی اطلاق میشود که این افراد عقب ماندهی ذهنی نیستند اما از نظر پیشرفت تحصیلی موفقیت چندانی ندارند. خوشبختانه کمترین تعداد این بیماران را عقب ماندهی ذهنی نوع شدید و بسیار شدید که عمدتاً نیازمند نگهداری و پرستاری دائم در مؤسسات مربوطه هستند تشکیل میدهند. شیوع این اختلال در حدود ۱درصد جمعیت است که در جنس مذکر حدود ۵/۱برابر جنس مؤنث است.
|