مقالات آموزشی

جانان محبوبی - سمانه خمسه ای

محمد رضا صنم یار- عطیه تقوی

جانان محبوبی - سمانه خمسه ای 

محمد رضا صنم یار

سمانه خمسه ای- سعیده باقری

 عطیه تقوی - سارا خواجه افضلی

مریم مرواریدی- هانیه میر

 

مشاورین حاضر در کلینیک
هانیه هژبری
زهره قره داشی
سیده زهره حسینی
الهام میرزایی
محبوبه دهقان نیری
آتنا سادات میررجائی
آزاده امیر
فاطمه قانعی مطلق
مریم مرواریدی
عطیه تقوی
مینا شعبان زاده
هانیه میر
جانان محبوبی
سمانه خمسه ای
سعیده باقری
سارا خواجه افضلی
محمدرضا صنم یار
دکتر روزبه شمسا
سیما سیفی
روابط خواهرها و برادرها
4-کودک و نوجوان 1-کودک 2-اختلالات رایج کودکان 14-کودکان ناآرامروابط خواهرها و برادرها
ارسال شده در تاریخ: 18 اسفند 1393

وقتی که به بررسی روش زندگی خواهر، برادرهای گذشته می‌پردازیم متوجه می‌شویم که روابط خواهر برادرها می‌تواند تأثیر بسزایی در دوران کودکی افراد داشته باشد و احساسات قوی، مثبت و یا منفی را در افراد برانگیزد و این‌که همان احساسات می‌توانند در بزرگسالی بر این روابط اثر بگذارد و حتی از نسلی به نسل‌های بعدی منتقل شود.

بعضی از خواهر برادرها مسئولیت بزرگ کردن کوچک‌ترها را به عهده می‌داشتند؛ طوری که بزرگ‌ترها در نگرشی که امروز کوچک‌ترها نسبت به خود دارند مؤثر بوده‌اند. عده‌ای برای خواهر و برادر خود نقش ریاست را داشته‌اند و همان‌طور در شخصیت آن‌ها باقی مانده. عده‌ای این احساس را داشته‌اند که با برادر خود رقابت کنند و هنوز حس رقابت وجود دارد. عده‌ای به خاطر مشکلات پدر و مادر به یکدیگر وابسته می‌شوند که در زندگی آینده‌ی آن‌ها تأثیر می‌گذارد.

بروز احساسات ناخوشایند

بهتر است برای درک روابط بین خواهر و برادرها و بدجنسی‌هایی که بین آن‌ها برقرار می‌شود مثالی بزنیم یا تمرینی انجام دهیم:

«تمرین»

اگر که مرد هستید خود را به جای «شوهر» و اگر خانم هستید خود را به جای «زن» بگذارید. تصور کنید که همسرتان در حالی که ابراز دارد خیلی دوست‌تان دارد به شما می‌گوید: تو آن‌قدر محشری که تصمیم گرفتم همسر دیگری مثل تو را بگیرم. واکنش شما چیست؟

هنگامی که همسر جدید وارد زندگی شما می‌شود متوجه می‌شود که او خیلی شیرین و دلنشین است وقتی با تازه وارد بیرون می‌روید مردم با احترام به شما سلام می‌کنند اما ابراز می‌دارند که او زیاد دوست‌داشتنی نیست و بعد از شما می‌پرسند که چقدر دوستش داری.

واکنش شما

همسر جدید لباس می‌خواهد همسرتان به سراغ لباس‌های شما می‌رود و می‌گوید از وقتی کمی اضافه وزن پیدا کرده‌ای این‌ها برایت تنگ شده و... واکنش شما؟

او هر روز باهوش‌تر می‌شود شما روز مشغول راه‌اندازی کامپیوتر جدیدی که شوهرتان برای‌تان خریده بودید که او از شما می‌خواهد او هم از آن استفاده کند اما شما اجازه نمی‌دهید «واکنش شما؟»

او گریه‌کنان به نزد شوهرتان می‌رود چند لحظه بعد با او برمی‌گردد چهره‌اش غرق اشک است شوهرتان می‌گوید چه اشکالی دارد که بگذاری او هم استفاده کند چرا نمی‌توانی با کسی شریک شوی؟ «واکنش شما؟»

خرده‌گیری:

والدین در تربیت کودک پرنیاز با خرده‌گیری اطرافیان مواجهه شوند که ممکن است اعتماد به نفس مادر دچار تزلزل شود.

توصیه‌ی ما به این والدین این است که چند مورد را در نظر بگیرند:

- این نوزاد متعلق به شماست نه دیگران: این واقعیتی است که والدین باید بپذیرند. برای ایجاد هماهنگی کامل با کودک باید روش زندگی خود را با نیازها و خلق و خوی تازه وارد کاملاً تطبیق دهیم. روش زندگی والدین با نصیحت‌کنندگان متفاوت است. برای آن‌که بتوانید خرده‌گیری‌های آن‌ها را تحمل کنید کافی است فکر کنید آن‌ها والدین نسل پیشین هستند. با روش مراقبتی که انتخاب کرده‌اید با اطمینان و رضایت برخورد کنید.

با والدینی که با شما همفکر  هستند معاشرت کنید. اعتماد به نفس شما را افزایش می‌دهد.

- چگونه کودکان پرنیاز تعدیل می‌شوند؟

روش مراقبت با وابستگی را توصیه کردیم برای همیشه روش وابستگی را نمی‌توان اجرا کرد اما کودکانی که با روش وابستگی تربیت شده‌اند مانند پدر و مادر خود دارای خصوصیات جالب توجهی هستند این خصوصیات عبارتند از:

حساسیت:

مهم‌ترین خصوصیت کودکانی که با روش وابستگی پرورش یافته‌اند، حساسیت است.

علت: آن‌ها در محیطی مملو از احساس و تأثیرپذیری رشد و نمو کرده‌اند و چون خانواده و مادر آن‌ها نسبت به احتیاجات‌شان بسیار حساس بوده، آن‌ها نیز نسبت به نیازهای دیگران حساس شده‌اند. از ناراحتی کودکان دیگر ناراحت می‌شوند، به حقوق و نیازهای دیگران احترام می‌گذارند.

بخشش:

این دریافت‌کننده‌های کوچک بخشنده‌های بزرگی خواهند شد؛ زیرا در محیطی مملو از بخشش رشد کرده‌اند. یاد می‌گیرند دیگران را در سهم خود شریک کنند.

نظم خوب:

زمانی که کودکان در شرایط جسمی خوبی به سر می‌برند عصبانی نیستند و می‌توانند به دیگران اعتماد کنند پس نظم را راحت‌تر می‌پذیرند. مراقبت به شیوه‌ی وابستگی عاطفی در مورد کودکی پرنیاز که به طور طبیعی در خطر تبدیل به کودکی بی‌اراده قرار گرفته لازم و ضروری است.

احساسی که بیش از هر چیز همگان را برانگیخت میل شدید به صدمه زدن به رقیب بود. آن‌ها می‌خواستند که تازه وارد را دچار دردسر کنند و یا به او صدمه‌ی بدنی بزنند و مهم نبود که به خودشان یا همسرشان آسیب برسد. همچنین میل آسیب زدن به همسر که او را به خاطر ایجاد این بدبختی تنبیه کنند. در ادامه وقتی که عده‌ای از افراد را در چنین موقعیتی قرار دادیم و از آن‌ها پرسیدیم شما دوست دارید در چنین شرایطی همسرتان چگونه رفتار کند. همگی پاسخ دادند: او را رها کند.

حتی عده‌ای می‌گفتند اگر به خاطر خواست ما او را رها کند وحشتزده خواهم ش؛د چرا که ممکن است دوباره این کار را انجام دهد. او باید به من بگوید که مرا بیشتر از او دوست دارد و برای او ارزش قائل نیست. من همان لحظه حرفش را  قبول می‌کنم اما بعد دچار تردید می‌شوم چون ممکن است این حرف‌ها را در مورد من به او هم زده حتی فردی درخواست کننده این بود که هر حرف زشت یا انتقادی که می‌خواهم چه به حق و یا ناحق نثار او کنم.

هنگامی که همسر اول می‌گوید نمی‌خواهم دیگر او در خانه باشد، پاسخ همسران چیست؟

در یک همه پرسی که به همسرتان چه می‌گویید تا او بفهمد که او را درک کرده‌اید. بعضی می‌گفتند می‌گویم: نمی‌دانستم تو چنین احساسی داریم. نمی‌دانستم احساست تا این حد جریحه‌دار شده. تازه متوجه شده‌ام که چقدر تحمل این وضعیت برایت دشوار است. تا هر موقع که می‌خواهی می‌توانی درباره‌ی آن‌چه آزارت می‌دهد با من صحبت کنی.

این پرسش و پاسخ قطعاً برای همه‌ی ما وضعیت قابل درکی را به وجود آورده می‌بینید که حتی برای ما بزرگسالان، چقدر آرامش‌بخش است که کسی به احساسات منفی ما گوش بدهد. این امر در مورد کودکان نیز صادق است. آن‌ها هم احتیاج دارند که احساسات و آرزوهای‌شان را درباره‌ی خواهر و برادرهای‌شان بیان کنند؛ حتی احساس ناخوشایندشان را.

اشکالی که وجود دارد فرق بین کودک و بزرگسال است. بزرگسالان خویشتن‌دار هستند. کودکان ممکن است احساسات منفی را به فعل درآوردند.

نکته‌ی مهم:

مشخص کردن مرز، میان اجازه‌ی بیان احساسات و اجازه‌ی عمل به آن احساس است. ما به فرزندان‌مان اجازه می‌دهیم همه‌ی احساسات‌شان را بیان کنند اما اجازه نمی‌دهم به یکدیگر صدمه برسانند. آن‌ها باید خشم‌شان را بدون ایجاد زیان بیان کنند.

یک روز صدای خنده و شوخی همسرتان و زن جدید از اتاق او به گوش می‌رسد. ناگهان تلفن زنگ می‌زند و بعد او به شما می‌گوید کاری پیش آمده و باید برود و از شما می‌خواهد که با همسر جدید در خانه بمانید و مواظب او باشید تا به او بد نگذرد. «واکنش شما؟»

این‌جاست که پدر و مادرها درک می‌کنند که چقدر در زیر ظاهر محترم متمدن‌شان چه میزان توانایی تنگ‌نظری، بی‌رحمی، خشونت، فکر انتقام، قتل و شکنجه نهفته است. با این‌که این افراد به خود اعتماد داشتند حضور دائمی شخص دیگری تا چه حد احساس خشم و عدم امنیت در آن‌ها را برمی‌انگیزد.

نکته‌ای که در این‌جا باید طرح شود اجازه‌ی ابراز بروز احساسات به کودکان است. ابراز خشم کودکی به کودک دیگر خیلی مأیوس‌کننده است. اما اگر به این خشم اجازه بروز داده نشود این خطر وجود دارد که به گونه‌ای دیگر خواه به صورت بیماری‌های جسمی و خواه مشکلات عاطفی ظاهر شود. 

برای درک بهتر موضوع آن را در قالب مثال همسر جدید قرار می‌دهیم. تصور شود که معیار فرهنگی جامعه تغییر یافته و به علت کمبود مرد یا زن همسر دوم را قانون تأیید کرده. حال یک سال است که همسر جدید به خانه آمده. به جای عادت به حضور او احساس بدی که داشته‌اید شدیدتر شده. حتی  گاهی فکر می‌کنید در شما اشکالاتی وجود دارد.

در حالی که نشسته‌اید همسرتان به طرف اتاق رقیب می‌رود. پیش از آن‌که بتوانید خویشتن‌دار باشید بی‌مقدمه می‌گویید: دیگر نمی‌خواهم این شخص در خانه باشد وجودش آزار می‌دهد چرا خودت را از دستش خلاص نمی‌کنی. همسر شما ممکن است به راه‌های مختلف پاسخ بدهد.

1- چرند می‌گویی. حرفت بی‌معنی است هیچ دلیلی برای ابراز این احساسات نداری؟

2- وقتی این‌جوری صحبت می‌کنی عصبانی می‌شوم لطفاً این احساست را برای خودت نگه‌دار.

3- مرا در موقعیتی قرار نده که مجبور باشم کار غیر بکنم خودت می‌دانی که نمی‌توانم از آن بکشم.

4- چرا راهی برای کنار آمدن با او پیدا نمی‌کنی.

5- من تنها به خاطر خودم با او ازدواج نکردم فکر کردم تو هم تنهایی و احتیاج به هم صحبت داری.

6- در قلب من همیشه برای هر دو شما عشق و محبت وجود دارد.

این‌جاست که شما می‌بیینید احساس اشتباه، دیوانگی، شکست، ناتوانی، تنهایی از افراد سر می‌زند. بعضی از افراد وقتی در چنین موقعیتی قرارشان دادیم اقرار کردند احساس واقعی من قابل قبول نیست من باید آدم بدی باشم باید وانمود کنم از این وضعیت خوشحالم تا آن ذره محبت باقی مانده را برای خود حفظ کنم.

رفتار خشونت‌آمیز را متوقف سازید. نشان دهید که چگونه می‌توان با روش‌های بی‌خطر عصبانیت را ابراز کرد.

مادر: در حالی‌ که کودک بزرگ‌تر به کودک کوچک‌تر حمله کرده، خیلی با عصبانیت دست بزرگ‌تر را می‌گیرد و می‌گوید: این چه کار زشتیه که با این بچه می‌کنی! اون کاری نکرده فقط به اسباب‌بازی‌هات دست زد.

روش صحیح: مادر دستش را روی شانه‌ی کودک بزرگ‌تر می‌گذارد و می‌گوید: با حرفت به خواهرت بگو که چقدر عصبانی هستی نه با مشت و لگد.

سروری سریع:

خواهر و برادرها نیاز دارند که احساسات‌شان را  نسبت به یکدیگر بروز دهند. مثال:

کودک: من اونو می‌کشم. او کفش اسکیت نو منو برداشته.

با جملاتی که احساسات او را توصیف می‌کند: مادر توصیف کننده‌ی احساسات.

مادر: انگار عصبانی هستی. (با بیان آرزوهای کودک)

دلت می‌خواست قبل از این‌که وسایلت رو برداره، از تو اجازه می‌گرفت.

با ارائه‌ی نمادها یا فعالیت‌های سازنده: چطوره روی کاغذ بنویسی، «ملک خصوصی» و اونو به در اتاقت بچسبانی.

باید جلوی رفتارها زیان‌بار بچه‌ها را گرفت: این کارو نکن نباید آدما رو اذیت کرد. و به آن‌ها نشان داده شود که چگونه احساس عصبانیت‌شان را به طور قابل قبولی تخلیه کنند. به او بگو که عصبانی هستی به او بگو که نمی‌خواهی بدون اجازه‌ی تو به کفش اسکیت دست بزند.

پیام آخر:‌

اجازه‌ی بیان احساسات بچه‌ها نسبت به همدیگر مهم است. نشان دادن راه‌حل‌هایی برای بیان این احساسات طوری که آن‌ها را راهنمایی کنیم که به صورت کلامی یا نقاشی و یا نوشته یا با استفاده از عروسک و گل رس و اسباب‌بازی آن احساسات بیان کنند. تبدیل احساسات منفی بچه‌ها نسبت به یکدیگر به احساس‌های سازنده (عروسک).

ما به فرزندان‌مان اجازه می‌دهیم احساسات‌شان را بیان کنند اما اجازه نمی‌دهیم که به یکدیگر صدمه بزنند. ما آموزش می‌دهیم خشم را بدون آن‌که ایجاد زیانی به بار آورد بیان کنند.

هنگام بروز احساسات منفی نکات زیر را در نظر بگیرید:

- به جای رد احساسات منفی فرزندان‌تان این احساسات را بپذیرید.

مثال:

کودک اول: تو همیشه سرت به بچه گرمه.

پاسخ مادر: نه این طور نیست همین الان برات کتاب خوندم.

پاسخ درست: تو دوست نداری من این‌قدر وقتم را با او صرف کنم. (همدردی با کودک).

کودک اول: مامان برادرم گفت من احمقم.

پاسخ مادر: ولش کن به حرفش اعتنا نکن.

پاسخ صحیح: این حرف باید خیلی عصبانی‌ات کرده باشد (درک احساس کودک).

آن‌چه را که بچه‌ها در واقعیت ندارند در عالم خیال به آن‌ها بدهید. در واقع یعنی آن‌چه را که بچه امکان دارد آرزو کند برای او بیان کنید.

کودک بزرگ‌تر: بچه را برگردون سر جای اولش.

پاسخ مادر: منظورت اینه که دوستش نداری؟

پاسخ صحیح: دلت نمی‌خواد که او این‌جا باشه. بعضی وقتها آرزو می‌کنی که او به جایی که بوده برگردد (آرزوی بچه را بیان کنید.)

کودک: من شنیدم که اون و دوستاش به من می‌خندید.

مادر: خوب که چی؟ پسرها این جوری‌اند.

پاسخ صحیح: این کار احساست را جریحه‌دار می‌کنه دلت می‌خواهد با خواهرش مهربون‌تر باشد. (بیان آرزو)

به کودکان کمک کنید که احساسات خصمانه‌ی خود را از راه‌های سازنده و نمادین ابراز کنند.

در حالی که کودک بزرگ‌تر به کودک کوچک‌تر حمله کرده مادر می‌گوید: چکار می‌کنی می‌خوای بازوشو بشکنی. تو پسر بدی هستی.

رفتار صحیح: خواهرتو اذیت نکن می‌تونی این کار رو روی عروسکات انجام بدی.

کودک: اون بدجنسه هیچ وقت اجازه نمی‌ده که باهاش برم.

پدر (ناصحیح): بسه دیگه، کم غر بزن، می‌دونی که اون نمی‌خواد یک دختر بچه رو دنبال خودش بکشه.

پدر (صحیح): خیلی بده که تو رو این‌جور ول کنه و بره. می‌خوام برام یک نقاشی بکشی و بگی چه احساسی داری.

جایگزین کردن الگوی رفتاری مناسب برای جلوگیری از رفتارهای جنگ و دعوا و ناسزا گفتن به یکدیگر. بعضی از والدین عادت دارند بچه‌ها را با لقب‌های زشتی خطاب کنند. این یک الگو برای سایر اعضای خانواده می‌شود. اصلاح این رفتار به مسالمت‌آمیز کردن روابط خیلی کمک می‌کند.

تاریخ آخرین ویرایش: 17 فروردین 1395 - 10:20:05
اقدام کننده: واحد تولید محتوای کلینیک روان درمانی صبا
تعداد مشاهده: 1996