نظريهی پياژه
در حدود 11 سالگي تواناي تفكر انتزاعي آغاز ميشود؛ يعني نوجوان راهحل جستوجو ميكند و از طريق تأمل دروني به قواعد منطقي كليتري پي ميبرند. اين مرحله مرحلهی عمليات صوري است. ويژگي آن اين است كه نوجوان در اين دوره،قابليت استدلال فرضي –استنتاجي كسب ميكند؛ يعني او وقتي با مسألهاي روبهرو ميشوند عوامل احتمالي كه ممكن است بر نتيجه تأثير بگذارد را بررسي ميكند و از فرضيهها و پيشبينيها نتيجهگيري ميكند. مسألهگشايي با احتمال شروع و به واقعيت ختم ميشود.
در مقابل كودكان، در مرحلهی معيني هستند. آنها با واقعيت شروع ميكنند و نميتوانند به گزينههاي ديگر فكر كنند و قادر به حل مسأله نيستند.
تفكر گذارهاي
نوجوان ميتواند منطق كلامي را بدون مراجعه به شرايط دنياي واقعي، ارزيابي كند. اما كودكان منطق اظهارات را فقط با در نظر گرفت آنها در شواهد عيني در دنياي واقعي ارزيابي ميكنند.
گرچه پياژه اعتقاد دارد كه زبان نقش مهمي در رشد شناختي كودكان ندارد، اما به اهميت بيشتر آن در نوجواني واقف بود. تفكر انتزاعي به سيستمهاي بازنمايي زباني نياز دارد كه به اشياء واقعي وابسته نباشد؛ مثل سيستمهايي كه در رياضيات عالي وجود دارد. دانشآموزان دبيرستانی اين سيستمها ار در جبر و هندسه بهكار ميگيرند. تفكر عمليات صوري، استدلال كلامي دربارهی مفاهيم انتزاعي را نيز شامل ميشود.
آيا كودكان قادر به تفكر انتزاعي هستند؟
نوجوانان خيلي بيشتر ميتوانند اصول علمي را درك كنند اما كودك دبستاني نميتواند مسائلي را كه در يك زمان با سه متغير يا بيشتر رابطه دارد، حل كند.
توانايي كودك دبستاني در تفكر گزارهاي نيز محدود است؛ يعني آنها به سختي ميتوانند طبق فرضهايي كه با واقعيت يا عقايد شخصي آنها مغاير است، استدلال كنند.
آيا همهی افراد به مرحلهی عمليات صوري ميرسند؟
حتي بزرگسالان تحصيلكرده، در استدلال انتزاعي مشكل دارند. در حدود 60-40 درصد دانشجويان نميتوانند مسائل عمليات صوري پياژه را حل كنند. علت اين است كه افراد درموقعيتهايي به صورت انتزاعي فكر ميكنند كه تجربهی زيادي در آنها داشته باشند. پس تجربه در اين نوع استدلال نقش مهمي دارد.
در برخي جوامع روستايي، افراد اصلاً در تكاليف عمليات صوري تسلط نمييابند. پياژه تصديق كرد به خاطر فقدان فرصت حل كردن مسائل فرضي، تفكر انتزاعي در برخي جوامع وجود ندارد.
ديدگاه پردازش اطلاعات در مورد رشد شناختي نوجوانان:
نوجوان توجه عميقتر دارد و با ضرورتهاي تكاليف سازگارتر ميشود. راهبرده، كارآمدتر ميشود. دانش افزايش مييابد و به كارگيري راهبردها و روشها را راحتتر ميكند. نوجوان داراي فراشناخت (آگاهي از تفكر) ميشود. نوجوان به علت تأثير مشترك رشد مغز و عوامل ياد شده توانايي پردازش اطلاعات را پيدا ميكند.
«استدلال علمي» RN – B2
(دينا كوهن)
كودكان غالباً شواهد را با نظريه اشتباه میگیرند و بهصورت يك بازنمايي ذهني «نحوهاي كه چيزها هستند» در نظر ميگيرند. در حالي كه در دورهی نوجواني توانايي متمايز كردن شواهد از نظريه و بهكار گرفتن قواعد منطقي در بررسي رابطهی آنها در موقعيتهاي چند متغيري بهبود مييابد.
رشد استدلال علمي:
پردازش اطلاعات كه امكان مقايسه كردن نظريه يا اثرات چندين متغير در يك زمان را فراهم ميآورد امري حياتي است و عملكرد آن شديداً تحت تأثير سالهاي تحصيلات قرار دارد. رشد استدلال علمي، در طي تكاليف و گسترش فراشناخت نوجوان گام به گام پرورش مييابد و برخلاف باور پياژه حاصل متغير ناگهاني نيست، بلكه بهتدريج و در نتيجه تجربيات خاص پرورش مييابد و نوجوان را وادار ميسازد تفكر خود را ارزيابي كند.
پيامدهاي تفكر انتزاعي RN – B3 (page 1)
تفكر انتزاعي نوجوانان پيامدهايي در بر دارد از جمله:
●جرّ و بحث: با والدين بهخاطر اختلافنظرها كه در صورتي كه بر ضوابط اخلاقي متمركز باشد و به دعوا نيانجامد ميتواند به رشد نوجوان كمك كند.
●خودآگاهي و تمركز بر خود: نوجوان در مورد افكارش تأمل ميكند.
●دو تصور تحریف شده در اين دوران وجود دارد:
1-تماشاگران خيالي –نوجوان خود را روي صحنه ميپندارد.
2- افسانهی شخصي: خود را بينظير و استثنايي احساس ميكند. كه اين ميتواند باعث مخاطرهجويي نوجوان شود.
البته اين دو تصور تحريف شده در دورهی انتقال به عمليات صوري شديدترند و با تثبيت تفكر انتزاعي، كاهش مييابند.
RN – B3 (page 2)
●آرمانگرايي و انتقاد: تفكر انتزاعي باعث ميشود نوجوان از دنياي واقعي فراتر رفته و به احتمالات فكر كند و دنياي آرماني و كمال بر روي او گشوده شود.
●اختلاف نگرش بزرگسالان و نوجوانان «شكاف بين دو نسل» در اين دوران وجود دارد. بهدليل آگاهي نوجوانان از خانوادهی عالي و مقايسه والدين و خواهر و برادرها با اين آرمان.
●برنامهريزي و تصميمگيري در اين دوران به دليل گزينههاي بيشتر نوجوان براي انتخاب، دشوار ميشود. هر چه نوجوان با تجربهتر شود، با اطمينان بيشتري تصميم ميگيرد.
تفاوتهاي جنسي در توانايي عقلي
دخترها و پسرها از نظر هوش عمومي تفاوتي ندارند.
دخترها در نوجواني برعكس دوران كودكي، برتريشان در توانايي كلامي بسیار ناچيز است.
پسرها در استدلال رياضي- انتزاعي بهتر عمل ميكنند.
يادگيري در مدرسه
* انتقال مدرسه در نوجواني ميتواند باعث استرش شود.
* دخترها بيشتر دچار مشكلات سازگاري ميشوند؛ زيرا ساير تغييرات زندگي در دوران بلوغ مانند قرار ملاقات همزمان روي ميدهد.
* فرزندپروري به روش با اقتدار و همراهي والدين در فعاليت تحصيلي نوجوانان به پيشرفت آنها كمك زيادي ميكند.
* طبقات كم درآمد، والديني كه ديپلم نگرفتهاند، والدين بيكار و يا طلاق و همچنين تنبيه و خشم زياد والدين نسبت به نمرات ضعيف نوجوان، ميتواند ترك تحصيل را بهدنبال داشته باشد.
منبع: روانشناسی رشد
|