مشخصات کودکان پرنیاز:
شاید دیده باشید که در یک خانوادهی آرام کودکی بهانهجو و پرتوقع متولد میشود که ظاهراً آرامش زندگی را برهم میزند. نگرانی پدر و مادر خصوصاً مادر در این است که چه چیزی باعث چنین رفتاری در کودک شده است. اما پس از مدتی بررسی متوجه میشویم که این بیقراری اکتسابی نیست بلکه فطری و ذاتی است. برخی بچهها به طور طبیعی بیقرارند و والدین هیچ نقشی در این بیقراری ندارند پس بهتر است نام این کودکان بهانهجو را به پرنیاز تغییر دهیم.
خصوصیات فرزند پرنیاز:
1-بسسیار حساس: زودرنج، به سهولت خشمگین میشوند، به سختی آرام میشوند، زودرنجی باعث میشود به سختی نتوانند خود را با محیطهای مختلف و افراد مختلف وفق بدهند.
2-حساس و پرانرژی: انرژی زیاد صرف میکنند با صدای بلند گریه، خنده کنند، به موقع غذا نمیخورد، عصبانی میشود.
3-اصلاً نمیتوان آنها را از مادر جدا کرد: برای آنها زانوان مادر صندلی و قفسهی سینهی او رختخواب است. مانند سایر کودکان که به تنهایی در رختخواب میخوابند، نیستند.
4-فعالیت بیش از حد: تعویض لباس، تعویض پوشک با حرکت صورت میگیرد.
5- نیاز به مراقبت مستمر: زمان و جدول در برنامهشان قرار نمیگیرد، احتیاج به پرستاری با دو ماراتن دارند.
6- غیرقابل پیشبینی: روشی که امروزه برای آرام کردنشان به کار میرود فردا بیفایده است.
7- بیدار شدنهای مکرر در شب: بسیار هوشیار و کم خواب هستند.
8- توقع: توقعیکی از ویژگیهای اصلی این کودکان است. برآوردن توقعات آنها مستلزم پرستاری و توجه مداوم پدر و مادر است.
به طور کلی کودکان پرنیاز دارای احساسات ضد و نقیضی هستند. پدر و مادر مجبورند روش زندگی خود را با این احساسات منطبق سازند و سرانجام با او خو بگیرند و با کلماتی از قبیل کودکی، جانب، مبارز، باهوش ثمربخش او را توصیف کنند.
خلق و خوی کودک خود را درک کنید
خلق و خو، هم اکتسابی است و هم وراثتی. نوزاد پس از تولد تلاش میکند برای هماهنگی با شرایط جدید. اما کودکان پرنیاز نسبت به تغییرات محیط بسیار حساسند و نیازهای زیادی دارند، باید والدین این کودکان جنبههای مثبت خواستههای فرزندشان را در نظر بگیرند و توجه داشته باشند که این نیازها برای ادامه حیات آنان ضروری است. اگر کودک نیازش را بیان نکند زندگی او به خطر میافتد چون نمیتواند میزان مراقبت خود را در برابر نیازش افزایش دهد.
اگر خواستهاش برآورده نشود هرگز به طور کامل سرکوب نمیشود بلکه فشارهای درونی آن دیر یا زود موجب بروز رفتارها نابهنجاری از قبیل خشم، پرخاش، کنارهگیری، وازدگی میشود؛ کودک بدرفتاری میکند؛ پدر و مادر کمتر لذت میبرند؛ فاصله بین پدر و مادر و فرزند؛ کودک احتیاجش را بیان نمیکند؛ رابطه تیره و تار میشود؛ رفتارهای نابهنجار بروز پیدا میکند.
پس: درک حد نیاز در پرورش کودک اهمیت زیادی دارد.
نکتهی مهم: کودک ذاتاً بهانهجو است و والد نقشی در آن ندارد و تنها علتش هماهنگی با محیط است.
چند نمونه از انواع همانندی فرزند و مادر:
1- کودک ملایم- مادر عاطفی:
رابطهی خوبی است. نتایج خوبی دارد، کودک ملایم زیاد نیاز ندارد. مادر عاطفی به اندازهی کافی صحبت میکند.
- آیا کودک باید زیاد گریه کند؟
- گریهی کودکان پرنیاز: کودکان پرنیاز از سایر کودکان بیشتر گریه میکنند؛ چرا که بیشتر نیاز دارند، حال باید اجازه دهیم ساعتها بگریند و به این گریه پاسخی ندهیم.
حقیقت این است که هر چه به گریهی این کودکان زودتر پاسخ داده شود سریعتر آرام میشوند. والدین به هیچ وجه نگران لوس شدن، وابسته شدن و... کودک نباشید. اگر هنگام خواب نیاز به آغوش گرفتن یا نوازش شما دارد، بهتر از خرس عروسکی یا بازی با گوشهی پتوی نرم و مکیدن دست است. ما به عنوان والد نوازش کردن، محبت کردن را به کودک آموزش میدهیم.
مسألهی بد عادت شدن فقط توجیه بیعاطفه بودن ما است.
- هنگام گریهی کودک:
1- نسبت به گریهی کودک واکنش مناسبی داشته باشید.
2- فکر نکنید و عمل کنید.
3- احساس خود را پس از گریه بیازمایید. مادری میگفت یک شب حدود ساعت 3 پسرم گریان برخاست، تصمیم گرفتم صبر کنم تا آرام بگیرد اما پس از مدتی حالت دیوانهواری را به خود گرفته بود و دیگر تصمیم گرفتم هرگز این تجربه را تکرار نکنم.
4- نیاز کودک را قبل از شروع پیشبینی کنید. نیاز کودک را قبل از اینکه او درخواست کند بشناسید، پیشبینی کنید و برآورده سازید.
5- با تعیین وقت قبلی به کودک غذا ندهید. هرگاه کودک گرسنه شد و نیاز به غذا پیدا کرد به او غذا بدهید چرا که گرسنگی خود عامل گریه کردن و بهانهجویی کودک است.
در آغوش بستن نوزاد:
در فرهنگهایی که اطفال آرامتری را پرورش میدهند اساسیترین عامل آرام بودن نوزاد رسم در آغوش بستن آنهاست. چگونه و چرا در آغوش بستن نوزاد، خلق و خو رفتار او را منظم میسازد؟
کودک متولد شده از نظر فیزیکی نامتعادل است. بی هدف و لرزان است و پای خود را حرکت میدهد، علایم صوتی او بیمنظور است. تپش قلبش نامنظم است.
در اینجا مادر حکم یک نظمدهنده را دارد. تمام مدت که کودک به آغوش مادر بسته است نوعی نظم فیزیکی برقرار میشود. چگونه؟
راه رفتن موزون مادر که در 9 ماه کودک به آن عادت کرده است نوزاد را به یاد زندگی داخل رحم میاندازد.
2- کودک ملایم با مادری میانهرو:
رابطهی زیاد مناسبی نیست. کودک ملایم نیاز ندارد مادر میانهرو کمتر صحبت میکند و کودک به حال خود رها میشود با این خیال که زیاد نیاز به محبت ندارد.
3- کودک پرنیاز با قدرت ارتباط با مادری عاطفی:
بهترین نوع ارتباط است هر کدام سعی میکنند بهترین باشند، مادر خوب مادری میکند و فرزند یاد میگیرد که خوب ارتباط برقرار کند و کمکم با دیگران ارتباط برقرار کند.
4- کودک پرنیاز با ضعف ارتباط برقرار کردن و مادر عاطفی:
اینگونه کودکان را بیزار از آغوش ظاهراً آرام به نظر میآیند اما پرنیاز در قالب کودکی آرام که برای مادری عاطفی این کودکان ایدهآل نیستند.
5- کودک پرنیاز پرستار جدی:
رابطهی بسیار بدی است. کودک مهارتهای تکامل زیادی را به دست آورد که مادر در پرورش آنها ناموفق است. والدین امروزه تصور میکنند چنانچه تسلیم خواستههای کودک خود باشند او را به خود وابسته کردهاند. اما این نکته لازم است که بدانند چنانچه از شنیدن نیاز کودک و پاسخگویی به آن بهراسند کودک فرصت پیشرفت مهارتهای اجتماعی را از دست میدهد و در نتیجه در خلق و خوی او آثار نامطلوبی به جا میگذارد.
به همین دلیل هر نوع مزاحمتی موجب بیقراری آنها میشود.
متوجه شدیم که در مسألهی زندگی جدید بعد از تولد و حد تحریکپذیری کودک پرنیاز باعث ناآرامی او میشود که بهترین راه برای آرام کردن کودک در آغوش گرفتن مادر است حتی در آغوش گرفتن مادر دردهای کولیک نوزاد را هم آرام میکند.
کولیک چیست؟ کودک کولیکی کیست؟
گاهی کودکی زیاد گریه میکند ممکن است کولیکی باشد و با کودک پرنیاز فرق دارد. اگر کودکی از فشار درد فریاد بزند و گریه کند او را کولیکی مینامیم. اما اگر چنانچه به علت خلق و خوی ناآرام بگیرد او را بیقرار یا بهانهجو پرنیاز مینامیم. اگر در تشخیص اینکه فرزند شما کولیکی است یا ناآرام مشکوک هستید به این نکته توجه کنید:
گریههای اطفال کولیکی آن قدر نافذ و خردکننده هستند که کودک زجر میکشد، گریهی کودک کولیکی ناگهانی و همراه با تشنج است اما بچههای ناآرام تمام روز را با گریه و ناراحتی سپری میکنند و حفظ آرامش کودک پرنیاز در تمام روز مشکل است. اما کودک کولیکی فقط در هنگام درد ناآرامی میکنند.
تغذیهی کودک بیقرار:
سینه یا شیشه؟ آیا تفاوتی دارند؟ مسلماً تغذیهی نوزادان ناآرام از سینهی مادر بهترین روش است که دستیابی به دو هدف اصلی را امکانپذیر میسازد:
1) ملایم ساختن خلق و خوی نوزاد
2) افزایش احساسات مادر
شیر دادن، ساعات خواب نوزاد بیقرار و مادر خسته را مرتب میکند.
در واقع مادر آنچه را که با مهر مادری میبخشد با لطف خدا به صورتی کاملتر دریافت میکند. اخیراً طی آزمایشهای پیدرپی نوعی پروتئین خوابآور در شیر مادر مشاهده شده است. زمانی که نوزاد سینهی مادر را میمکد در واقع هورمون آرامبخش پرولاکتین را به بدن مادر تزریق میکند و مادر کودک را میخواباند و فرزند کمک میکند که مادر به خوابی شیرین فرو رود.
همچنین این مادهی خوابآور موجود در شیر مادر ساعت خواب نوزاد را تنظیم میکند؛ چرا که شیر در ساعات خاصی به کودک داده میشود.
دستور تغذیهی کودک بیقرار:
1- غذاهای اشباعکننده: سیر کردن کودک قبل از خواب با غذاهایی مثل حبوبات، غلات و... .
2- صدای تپش آرام و دلنشین قلب مادر صدای آشناست که با صداهای داخل رحم در ذهن نوشته است.
3- تنفس موزون مادر را احساس میکند.
4- گرمی بدن مادر.
5- مادر به عنوان تنظیمکنندهی گریه گریهی کودک با تحریک هورمونهای تنظیمکننده، موجب رشد غدههای فوق کلیوی و سیستم عصبی در بدن نوزاد میشود.
6- در آغوش بستن نوزاد سیستم دهلیزهای گوش کودک را هم تنظیم میکند. بدن نوزاد قبل از تولد سیستم دهلیز حساسی دارد که دائماً با حرکت مادر تحریک میشود؛ چون نوزاد در حال حرکت است در آغوش بستن نوزاد او را به یاد حرکات متعادل و مداوم و آرامبخش داخل رحم میاندازد و سریعتر تعادل خود را به دست میآورد.
حال اگر به نوزاد در دوران بحرانی و مشکل تطابق با دنیای جدید به اندازهی کافی کمک نشود و او را از نعمت در آغوش بودن محروم کنید چه اتفاقی میافتد؟
اگر کودک به حال خود رها شود عادات رفتاری غلطی از قبیل کولیک، گریههای شدید، لرزش حرکات مداوم بدن، مکیدن شست، تنفس نامنظم و بیخوابی در رفتار کودک افزایش مییابد.
پس کودک پرنیاز را به هیچ وجه نباید تنها گذاشت تا بدون کمک مادر تسکین یابد تحقیقات نشان داده زمانی که کودک از مادر جدا میشود رفتارهای نامتعادلتری از خود نشان میدهد. همچنین تحقیقات نشان داده کودکانی که بیشتر روز را در آغوش پدر و مادر به سر میبرند روابط متقابل مادر و فرزند افزایش مییابد و کودک چگونه انسان بودن را میآموزد و خوی انسانی میگیرند.
چرا کودک ناآرامی میکند؟
1- دلتنگی برای زندگی قبل از تولد: رحم مادر خانهای در نهایت آرامش و آسایش است. درجهی حرارت این خانه بسیار مناسب و مطبوع است. احساس گرسنگی، تشنگی، سرما، گرما وجود ندارد. پس کودک وارد شده به دنیای جدید و پرهیاهوی برای آن محیط دلتنگی میکند.
2- حد تحریکپذیری: حد تحریکپذیری یکی از دلایل بیقراری است. بیشتر کودکان توانایی خو گرفتن با محیطهای شلوغ و پر سر و صدا را دارند. اما حد تحریکپذیری کودک پرنیاز نفوذناپذیر است و چیزهایی که آرامش آن را برهم میزند، نمیتواند بپذیرد و به آن عادت کند.
. مشکلات زایمان که باعث جدایی مادر و کودک میشود.
. عدم تفاهم در خلق و خوی مادر و نوزاد.
. ناسازگاری زن و شوهر و تصور اینکه تولد نوزاد همهی مشکلات را حل میکند.
. مادری که بسیار تحریکپذیر و مضطرب است.
. مادری که فعالیتهای خارج از منزل او بسیار زیاد است.
. مشکلات اقتصادی خانواده.
. بیماری مادر، نوزاد، پدر.
. کودکان زیادی که فاصلهی تولد آنها کمتر از 2 سال باشد.
وجود چند عامل از عوامل فوق موجب پیدایش ناتوانی در مادر میشود که در روابط زناشویی هم تأثیر دارد و مادری که خود را ناتوان میبیند دیگر نمیتواند همسری پر از عشق و عاطفه باشد.
شناسایی زنگهای خطر:
اولین: احساس میکنید از فرزند خود لذت نمیبرید، یعنی بین شما و فرزندانتان هماهنگی وجود ندارد.
دومین: اعتماد به نفس شما دچار تزلزل شده و با خود میگویید من مادر خوبی نیستم.
سومین: بیخوابی، از کاه کوهی ساختن، فراموشی و بیعلاقگی به بهداشت فردی در شما ایجاد شده.
توصیههای حیایی:
1- در دوران حاملگی خود را آماده سازید تا نوزاد را آنچنان که هست بپذیرند.
2- هر چه زودتر پدر را هم به بچهداری وادار کنید.
3- تواناییهای خود را بشناسید. مادران از نظر توانایی با هم متفاوتند. بعضی از مادران قدرت تحمل زیادی دارند و برعکس. اگر کودک شما جزء گروه پرنیاز است و شما توانایی تحمل ناآرامیها و بیقراریهای او را ندارید مشکل خود را بشناسید.
4- روش وابستگی مادرانه را آزمایش کنید. وابستگی پدر و مادری به شما کمک میکند تا بتوانید به آسانی با فرزندتان هماهنگی ایجاد کنید. حد پذیرش خود را بالاتر ببرید. در مورد انتظارات خود واقعبینتر باشید. به فرزندتان اعتماد داشته باشید.
5- آماده کردن یک بطری شیر برای شب.
6- پرهیز و دوری از غذاها و نوشیدنیهایی که خواب را مختل میکند؛ مانند کافئین و کوکائین که از طریق شیر مادر به کودک انتقال پیدا میکند و در خواب و رفتار او تأثیر مخربی دارد.
7- مصرف نیکوتین توسط مادر شیرده در این کودکان تأثیر زیادی میگذارد.
8- پرهیز از مصرف الکل.
9- غذاهای کنسرو شده که قند و رنگ مصنوعی زیادی دارد خواب کودک را مختل میسازد.
10- استفاده بیشتر از غذاهایی که خواب را تنظیم میکند و حاوی خوابآورهای طبیعی ال- تریپتوفان است که در پنیر، تخم مرغ، شیر و گوشت گوساله دیده میشود، استفاده کنند.
اجتناب از ناتوان شدن:
ناتوان شدن یعنی از دست دادن انرژی. زمانی پدر و مادر ناتوان میشوند که خواستههای کودک بیش از حد تحمل باشد و آنها نتوانند به بهترین وجه انجام دهند. اما ناتوانی به معنای بیکفایتی یک مادر نیست. تجربه نشان داده که بهترین و با تجربهترین مادرها هم گاهی احساس ناتوانی میکنند.
- علل ناتوانی:
علت اصلی ناتوانی مادران «افسانهی مادر برتر» است. در جوامع متمدن برای مادری که تازه فرزندی به دنیا آورده خدمتکاری استخدام میکنند و تمام مسئولیتهای منزل را به عهدهی او میگذارند تا مادر انرژی لازم را برای انجام وظایف مادری خود ذخیره کند و تمام وقت در اختیار نوزادش باشد.
اما در فرهنگ ما از مادران خواسته میشود که نقش خود را به عنوان همسری مهربان، آشپزی ماهر، نظافتچی بدون نقص، میزبانی میهماندوست و تنظیمکنندهی اقتصاد خانواده به خوبی ایفا کنند.
به طور کلی عوامل زیر مادر را ناتوان میسازد:
. بروز احساسات متضاد در دوران حاملگی به خصوص در مورد تغییراتی که این نوزاد در روش زندگی والدین ایجاد میکند.
. دوران طولانی آزادی قبل از مادر شدن
. تحمل دوران بسیار سخت حاملگی با فشار عصبی
. عدم آمادگی مادر برای حاملگی
. سختی و سنگینی دوران بارداری
. افرادی آشنا و محلی مأنوس به کودک اطمینان خاطر میدهد و باعث میشود با آرامش بیشتری بخوابد.
. مادران بهتر میخوابند، با شریک شدن در یک رختخواب مادران بهتر میخوابند و در یک کلمه میتوان آن را در واژهی هماهنگی خلاصه کرد.
|