آگاهی از نقاط ضعف يكديگر، شناخت آفتها، آماده كردن زمينه و فضاي مناسب براي رشد فرزند، سلامت و امنيت اجتماعي، ارضا جنسي همراه با آرامش، كسب استقلال و .... را میتوان از مهمترین آثار ازدواج برشمرد.
بررسيها نشان ميدهد بسياري از مشكلات زوجهاي جوان، حاصل بيتوجهي آنها نسبت به اهداف و مباني ازدواج است. انتظارات و توقعات و خواستههاي زوجين بايد با اهداف او هماهنگ شود.
باورهاي غلط در مورد ازدواج:
- هنگام مجرد بودن، اگر زندگي به خوبي نميگذرد با ازدواج همه چيز بهتر ميشود. در حاليكه ازدواج باعث غلبه بر مشكلات قبلي نميشود.
-تمامي يا بيشتر خوشيها از سيستم خانوادگي ناشي میشود. درحالي كه اين باوري رمانتيك و غير واقعي است و بسياري از رضايتهاي زندگي در خارج از موقعيت خانواده حاصل ميشود مانند موفقيتهاي شغلي، تحصيلي، اجتماعي.
- با هم بودن در همهی امور زندگي. در صورتي كه رضايتهاي زيادي در خارج از خانواده وجود دارد.
- زوجين بايد از نيازهاي شخصي خود چشم پوشيد. در صورتي كه اين افراد بعد از مدتي دچار خشم و افسردگي ميشوند.
-يك ازدواج پايدار آن است كه در آن چيزي تغيير نكند و مشكلي وجود نداشته باشد. در حالي كه ازدواج شامل تعامل لحظه به لحظه همراه با تغيير مداوم است.
-اگر يك ازدواج بهطور مناسبي پيش نرود داشتن به آن را نجات ميدهد. در حالي كه كودكان در اين موارد خود غالباً قرباني ناهماهنگي زناشويي ميشوند.
-زندگي زناشويي بد را بايد بهخاطر بچهها حفظ كرد. برخلاف تصور عامه بچهها در زندگي با يك والد طلاق گرفته نسبتاً راضيتر از زندگی در يك خانوادهی پرتنش و ناراحت هستند.
-بايد با لباس سفيد به خانهی شوهر رفت و با لباس سفيد از آن بيرون آمد. در حالي كه در ازدواجهاي پر تنش و ناموفق جدايي و طلاق ميتواند بيانگر يك مرحلهی مثبت باشد تا يك شكست براي زوجين.
باورهاي آرامشدهنده:
-خدايي هست كه ميبيند، ميشنود، قدرت دارد، حكيم است، رحيم و رئوف است، عزت و ذلت به دست اوست و به هر كه بخواهد، به اندازهاي كه بخواهد ميدهد. رنج و بلا امتحان است و ميتوانند مرا رشد دهند. حتي اولياء خاص خداوند هيچ وقت از رنج و بلا دور نبودهاند. من در محضر خدا هستم و خدا از رگ گردن به من نزديكتر است. به جز كافران كسي از رحمت خداوند نااميد نيست.
دانستن ضعفها و خطاها عيب نيست، تكرار خطاها و ضعفها عيب است. قرار نيست همه مرا تأئيد كنند و مرا دوست داشته باشند و همه چيز مطابق ميل من باشد. خوبيهايي كه من به آدمها ميكنم، در مقابل خوبيهايي كه خدا به من ميكند، فقط ذرهاي است در مقابل بي نهايت. هميشه از من بالاتر و از من پايينتر در هر زمينهاي وجود دارد.
تثبيت مرزها (تقويت بنيادها):
عوامل پاسدار روابط زناشويي عبارتند از: تعهد، وفاداري، اعتماد، تقرب، صميميت و ايمنی كه پيوندهاي عشق و محبت را حراست ميكنند. آنچه بيان ميشود بخشي از جزئيات شكلدهندهی بنيانهاي ازدواج است.
-اگر زن و شوهر بخواهند به تيرگي روابط زناشويي خود پايان دهند، بايد نيروهاي مثبت درون خود را براي رهايي از تفرقههاي ناشي از تضاد عقايد فعال سازند.
زن و شوهر در هر شرايطي، در بيماري و در سلامت، در قبال آسايش، ناراحتي، ثروت و فقر يكديگر مسئولاند.
-واقعيت اين است كه هيچ كس وجود ندارد كه در همهی لحظات قابل اعتماد باشد. هر حادثه و هر موقعيت اشكال گوناگون دارد كه به حكم ضرورت بايد در برخورد با آنها بعضيها را انتخاب و از كنار برخي بيتفاوت عبور كرد.
-زن و شوهر بايد هر دو حسن نيت داشته و يار و ياور يكديگر باشند، ارتباطهاي نادرست و ذهن خوانيهاي اشتباه ميتواند حسن نيت را از ميان برده و زن شوهر ا نسبت به يكديگر بدبين كند.
-انتظار صداقت صد در صد در ازدواج ميان دو انسان كه هر كدام حساسيتها، غرورها و جنبههاي تدافعي متفاوت دارند، كار صددرصد درستي نيست. پذيرفتن توضيحات همسر در موارد شك و ترديد در بسياري از موارد سودمند است.
-با اين مفهوم كه زن و شوهر خواستههاي يكديگر را به خواستهها و منافع ديگران ترجيح بدهند. بدين معنا كه زن و شوهر بتوانند به طور دائم روي حمايت همسر خود حساب كنند. در شرايط برابر، جانب همسر را گرفتن بهتر از قضاوت بيطرفانه است.
منبع: ديروز من، امروز ما (دانستنيهاي مفيد براي يك زندگي سالم)، گردآورندگان: گروه مؤلفين: غلامحسن خدائي و ... [ديگران]، مركز گسترش مديريتPHC–دانشگاه علوم پزشكي مشهد با همكاري انتشارات سخن گستر.
|