در بیشتر فرهنگها مرد مسئول تأمين معاش خانواده است و توان و نيروي بيشتري را در برابر مشكلات زندگي و مبارزه با آنها دارد و نيروي كار مرد به زندگي پايداري ميبخشد. زن نيز محيط خانه را گرم و صميمي نگه ميدارد، عاطفه و محبت را زن تأمين ميكند و نيز تنظيم هزينهی زندگي، با توجه به درآمد و آيندهنگري براي تأمين نيازهاي اساسي زندگي به عهدهی او است. فرزندان نيز براي رشد رواني سالم خود به وجود مادري با محبت، با عاطفه و با انرژي و شاد نياز دارند.
دختري كه براي علم ارزش زيادي قائل است بهتر است با فرد ثروتمندي كه علم لازم را ندارد ازدواج نكند و در مقابل، افرادي با تفكرات مادي اگر با اهل علم ازدواج نكنند، راحتتر خواهند بود. علاوه بر جوانب اجتماعي و مادي باليني مسئوليتهاي آن شغل همانند شيفتهاي شبانه، مأموريتها و سفرها نيز براي فرد مقابل روشن شود تا بعد از ازدواج موردي براي شكوه و شكايت از كار و شغل مرد وجود نداشته باشد.
اين مورد بايد قبل از ازدواج روشن شود؛ زيرا تغيير ديدگاه بعد از ازدواج امكان ندارد.
نكات مثبت شغل زن: آگاهي و شناخت اجتماعي –شناخت مشكلات كسب درآمد و نيز پشتوانهاي براي زن در هنگام بيماري و فوت و يا جدايي همسر و جلوگيري از استثمار شوهر به دليل نيازهاي مادي زن.
نكات منفي كار كردن زن: فخر فخروشي زن –قبول نكردن مسئوليتهاي خود به فراموش كردن وظايف حساس مادرانه به دليل خستگي ناشي از كار. ضربه پذير بودن در بعضي از مشاغل كه ميتواند موجب بروز حوادث و خطرات جسمي براي زن باشد.
ازدواج دختر و پسر تناسب لازم حالات عاطفي بين دو نفر است. زماني كه يكي از سرشار از عاطفه و ديگري سرد و خشك و دچار كمبود عواطف باشد، فاصلهی زيادي بين زن و شوهر ايجاد ميشود و دلسردي و نا اميدي جايگزين رابطه صميمي ميگردد.
ثروت و مال براي ادامهی زيست و رفاه از ضروريات است، اگر اين امر عامل مؤثر كلي در زناشويي به حساب آيد، بهتدريج عوامل مؤثر ديگر در زندگي آشكار خواهد شد و مشكلات بروز خواهد كرد.
در نظر گرفتن آداب و رسوم و نحوهی معاشرت خانوادگي و روابط اجتماعي هر طرف مهم است؛ زيرا عقايد و نظرات افراد به سادگي قابل تغيير نيست.
معمولاً تفاهم در برنامهريزيها، تصميمگيريها و داشتن رابطهی كلامي قابل فهم و حتي رابطه غير كلامي ارتباط مستقيم با ميزان تحصيلات دو نفر دارد. معمولاً تفاوت تحصيلي دو تا چهار سال مشكلات كمتري ايجاد ميكند.
ميزان پايبندي به اعتقادات ديني و مذهبي، حتي دين و مسلك مشترك در سرنوشت زندگي تأثير دارد. تفاوت در هر كدام از اين موارد موجب كشمكش در زندگي ميشود.
درصدي از موارد جداييها را مسائل جنسی تشكيل ميدهد. بهخصوص مردان ناتوان در امور جنسي كه نميتوانند همسران خود را ارضا كنند، عامل مهم در بدبيني مردان نسبت به همرانشان است.
براي رسيدن به اين شناخت برخي موارد را بايد در نظر داشت:
الف) مدت زمان آشنايي(دوران نامزدي) شش ماه تا يكسال ضروري به نظر ميرسد.
ب) عدم مخفيكاري و ظاهرسازي: بايد صداقت و راستگويي در معاشرت رعايت شود.
ج) جلوگيري از وابستگي عاطفي: تا در صورت به توافق نرسيدن براي ازدواج مشكل بعدي ايجاد شود.
د) نقش خانواده: دخالت و اظهارنظر غير منطقي خانواده باعث ميشود فكر دختر و پسر از موارد يا مسائل اساسي منحرف شود.
عدم رضايت خانواده موجب عصبانيت آنها و عدم حمايت مادي و معنوي از زوج است.
چنين ضمانتي نميتواند براي حفظ و تعالي زندگي زن و شوهر مردها و يا كافي باشد. اما زناني كه احساس كنند در صورت جدايي سرنوشت مبهمي خواهند داشت ضمانت مادي واجب و ضروري است.
سن ازدواج به عوامل زير بستگي دارد:
بلوغ جسمي و جنسي و عقلي و فكري –ميزان علاقهی فرد به تحصيلات توانايي شروع به كار و داشتن درآمد در مردان و آگاهي به مفهوم ازدواج و احساس نياز به داشتن زندگي مشترك.
در حال حاضر سن ازدواج براي دختران 22 تا 26 سالگي به بعد است. اگر مرد چند سالي از زن بزرگتر باشد بهتر است.
هر زندگی مشترك بايد هدفدار و داراي انگيزههايي باشد كه هر دو نفر از آن آگاه باشند و نيز هر كدام از انتظار است و خواسته هاي ديگري اطلاع داشته باشند.
معاينات ضروري عبارتند از:
- آزمايش ادرار و خون
–معاينات و آزمايشهاي مربوط به بيماريهاي عفوني و مسري
–معاينات و آزمايشهاي مربوط به قلب و عروق مربوط به عقيم بودن مرد يا زن و يا نارساييهاي جنسي
–معاينات مربوط به سيستم اعصاب
–معاينات و بررسيهاي رواني و اختلالات شخصيتي
–آزمايشهاي مربوط به انواع اعتياد.
مشاورهاي ژنتيكي بهويژه در ازدواجهاي فاميل و آزمايشهاي مربوط به آن.
منبع: نقش بهداشت روان در ازدواج، زندگي زناشويي،طلاق؛ دكتر حسين عسگري؛ انتشارات گفتوگو
|