- تصویرسازی ذهنی هیجانی EOTIVE IMAGERY
استفاده از تصویرهای ذهنی هیجانی که مانع از اضطراب میشوند (یعنی تصویرهایی که باعث برانگیخته شدن احساس غرور، شایستگی ،وقار، محبت، لذت، ابراز وجود و سربلندی میشوند)، توسط لازاروس و آبراموویتس (1962) اجرا شد.
این شیوهی درمانی که به ویژه در مورد کودکان مبتلا به خوبی مفید است شامل مراحل زیر است:
1- سلسله مراتبی از موقعیتهای مختلف تهیه میشود.
2- شخص بالینی، ماهیت تصویرهایی را که کودک از قهرمان در ذهن دارد و تخیلات همراه با آنها را درمییابد.
3- به کودک داستانی گفته میشود که شباهت زیادی با زندگی روزمرهی او دارد تا آنکه در نظرش باورکردنی جلوه کند. در این داستان، قهرمان مطلوب کودک یا فرد جانشین او، رفتاری شجاعانه را سرمشق میدهد و حمایت و دلگرمی فراهم میکند.
4- کودک باید گام به گام در کار تجسم قهرمان مورد علاقهاش، خود را در حال مواجهه با موقعیتهایی تصور کند که در او ؟ ایجاد میکنند.
- تعویض نقشROLE REVERSAL
تعویض یا تغییر نقش، برنوعی موقعیت بازی نقش دلالت دارد که در آن ،مراجع نقش فرد مقابل خود را تمرین یا بازی میکند.
تعویض نقش نوعاً پس از آنکه مراجع ابتدا در یک صحنه و در مواجهه با شخص دیگری که نقش فرد مقابل او را بازی میکند، نقش خود را ایفا کرد، اجرا میشود.
تعویض نقش به مراجع کمک میکند تا از دیدگاههای خود آگاه شود و دریابد که آن شخص موقعیت را چگونه میبیند.
- تغییر عبارتهای درونی SELF – STSEMENT MODIFICATION
عبارتهای درونی یکی از اشکال تفکر خودکار است که در آن، جملههایی که در اصل به صورت آشکار بیان میشدند به طور پنهانی در ذهن بیان میشوند و سپس معمولاً بدون هوشیاری آگاهانه، حذف میشوند.
تغییر عبارت درونی در سه مرحله رخ میدهد:
1) مشاهدهی خود که در آن، فرد از آنچه به خود میگوید، آگاه میشود.
2) تولید آنگونه عبارتهای درونی که با گفتارهایی که حذف آنها مورد نظر است، ناهمسازند و نیز تولید عبارتهای درونی جانشین گفتارهای اولیه.
3) ارزیابی شخص از عبارتهای درونی جدید خود و نشان دادن واکنش نسبت به آنها و تغییرات بعدی در آنها.
تغییر عبارتهای درونی در درماه گونههای مختلف اختلالهای عاطفی مانند اضطراب، افسردگی، ترس و تکانشی بودن به کار رفته استم
- تغییر عادت HABIT REVERSAL
به نظر میرسد که شیوهی تغییرعادت در مورد حذف عادتهای عصبی و بخش مهمی از تیکها، بهترین و معتبرترین شیوه است. منطق این رویکرد آن است که عادتهای عصبی یا تیکهای اساساً به عنوان واکنشهایی به هنجار آغاز شوند اما به تدریج بروز بیشتری پیدا میکنند.
تغییر عادت شامل دو روش است:
1) مراجع آموزش ببیند تا از هر رخداد عادت خود آگاه گردد و پاسخ بدنی ضد آن را ظاهر سازد تا آنکه پس از آن، رفتار عادتی از زنجیرهی حرکات به هنجار او خارج گردد.
2) شناسایی اشخاص یا موقعیتهایی که موجب رفتار تیک میشوند، آموزش تن آرامی، توجه روزانه به مرور رفتار تیک در خود، و حمایت اجتماعی اعضای خانوادهی فرد از او به خاطر عدم ابراز رفتار تیک.
تیکهای زیر با این شیوه درمان شدهاند:
انگشت مکیدن، کج کردن سر(گردن کجی انقباض)، بالا کشیده بازو، بالا کشیدن شانهها، ناخن جویدن، بیرون آوردن زبان، پلک زدن شدید و کندن مو (تریکوتیلومانیا).
- برای مثال: برای فردی که مژههایش را میکند، پاسخ متضاد اشیاء را برای مدت کوتاهی (از یک تا سه دقیقه) با دو دست بگیرد.
- فردی که سرش را کج میکند، پاسخ متضاد انقباض ایزومتریک عضلهی خم کنندهی گرده از طریق حرکات چانه به داخل و خارج.
- فردی که پلک زنی غیرقابل کنترل دارد، پاسخ متضاد خیره شده به اشیاء انتخاب شده، بدون پلک زدن به مدت 3 ثانیه. سپس پس از شمردن از ا تا 3 یکبار پلک بزند.
پاسخ متضاد باید تا حد امکان به صورت نامشهود اجرا شود.
این روش در مورد بیماران دارای انگیزه، پس از چند جلسهی محدود، به نتایج اساسی و فوری منجر میشود.
- تقریب متوالیSUCCESSIVE APPROXIMATION
تعریف متوالی یکی از مفاهیم کلیدی در فرآیند شرطی کردن عامل برای شکل دهی پاسخهای جدید در خزانهی رفتاری است.
در جریان شکل دهی، تقویت متوالی در جهت رفتار پایانی مورد نظر، به طور منظم تقویت میشود.
- تقویت از سوی خانواده HOME BASED REINFORCEMENT
تقویت از سوی خانواده به تمامی روشهایی گفته میشود که در آنها، به خاطر انجام آن دسته رفتارهای اجتماعی که در مدرسه، مهد کودک یا دیگر موقعیتهای مشابه ارزشمند شمرده میشوند، در خانه فرد را مورد تقویت قرار می دهننند.
از لحاظ بازبینی، یه نظر میرسد که استفاده از تقویت از سوی خانواده زمانی بسیار موفق است که در آن رهنمودهای زیر رعایت شود:
1) کارت گزرش روزانه باید به طور مشخص یک، دو یا سه رفتاری را که به ویژه مورد نظرند، مشخص سازد. توصیف این رفتارها باید برای معلم روشن باشد و نیز نه خیلی مبهم و نه خیلی خاص باشند.
رایجترین شکل معلم در کاربرد کارتهای گزارش روزانه در نظر گرفتن ملاکی بسیار پایین برای دادن پاسخ " بلی " بر یک طبقه رفتاری است در اینصورت معلم باید در صورتی علامت " بلی " را ضربدر بزند که در آن طبقه رفتاری نسبت به عملکرد گذشتهاش، به نحو بهتری عمل کند و بعد از آن در صورتی که پیشرفت بیشتری لازم باشد، معلم به تدریج، سطح کلاسها را بالا میبرد.
2) مسئولیت تمام کسانی که در این نظام مشارکت دارند باید کاملاً مشخص گردد.
مسئولیت مشاور، کارتها را پر از مشورد با والدین و معلم آماده سازد. از آن نسخههایی به مقدار مورد لزوم تهیه کند و این نظام را باز بینی کند.
مسئولیت والدین: هر روز یک کارت به کودک میدهند، عصر آنها را پس بگیرند و پیامدهای مناسب را فراهم کنند.
مسئولیت معلم: رفتار کودک را ارزشیابی کند و در پایان روز بر روی کارت علامت مناسب بگذارد.
مسئولیت کودک: کارت را به مدرسه ببرد. هر روز از معلم بخواهد تا آنرا علامت بزند، آنرا به خانه بازگرداند و به والدین بدهد.
3) در صورتی که کودک در طول روز بیش از یک معلم داشته باشد، میتوان کارت را به صورتی تهیه کرد که هر معلم بتواند طبقههای رفتاری را درجه بندی کند و علامت بزند. اما بهبر است در آغاز کار، کارت گزارش روزانه به یک یا دو معلمی محدود شود که رفتار کودک برای آنها مشکلآفرین است.
4) مهمترین جنبهی نظام تقویت از سوی خانواده، اعمال پیامدهای پاسخ توسط والدین است. رعایت رهنمو.دهای زیر الزامی است:
الف) باید به والدین گفت که هیچ گاه یباید در مورد کارتهای بد، از تنبیه استفده کنند. از صرف وقت زیاد بر روی کارت بد و نشان دادن " توجه " و " دلواپسی " زیاد که میتواند کودک را برای رفتار نامناسب تقویت کند، بپرهیزد.
ب) والدین باید پیامدهای مثبت را بدون " زخم زبان " برای کودک فراهم کنند. پیامدهای مثبت باید همراه با تعریف و تمجید مختصری ارائه شوند (عالی است –آفرین)
ج) پیامدهای مثبت باید پرتوان باشند و به آسانی ارائه شوند. نمونههایی از پیامدهای مثبت مؤثرعبارتند از: پول، خوراکیهای تفنّنی پس از مدرسه، تماشای تلویزیون، گذراندن وقت با یکی از والدین و امتیازهایی که میتوان آنهار را جمع کرد و با آنها جایزهی بزرگتری گرفت.
د) وقتی رفتار تا حدود مناسبی بهبود پیدا کرد، کارتها را باید به تدریج کنار گذاشت. یک راه مؤثر برای انجام این کار این است که (پس از 2 یا 3 هفته رفتار قابل قبول)، کارتهای روزانه را به کارتهای هفتگی تبریل کنند. در صورتی که نظام هفنگی موفقیت آمیز باشد (برای بیش از 2 هفته) آنگاه باید به کودک بگوییم که او دیگر حق دارد که به صورت کامل از این نظام خارج شود.
اگر رفتار کودک بدتر شود، میتوان او را بار دیگر به نظام هفتگی یا روزانه برگرداند.
ه) لازم است که والدین مراقب باشند تا کودکان به ویژه کودکان بزرگتر تقلب نکنند. به این دلیل هر گزارش باید تاریخ داشته باشد و به صورت کامل توسط معلم امضاء شود.
تجربهی بالینی در مورد کودکان دبستانی که به مشکلات رفتاری و یادگیری ضعیف دچار بودهاند حاکی ازآن استکه معمولاً پس از 2 تا 10 روز اجرای متوالی این شیوه، پیشرفتی در حد متوسط یا بسیار زیاد رخ میدهد.
تقویت از سوی خانواده، زمانی تأثیر منفی دارد که والدین بی ثبات باشند یا به ویژه با کودک بدرفتاری میکنند.
فرهنگ شیوههای رفتار درمانی، نوشتهی: آلن اس.بلاک –مایکل هرسن، ترجمهی: دکتر فرهاد ماهر- دکتر سیروس ایزدی، چاپ اول: تهران، 1378، انتشارات رشد
|