شیوه ای که شما فکر می کنید (شناخت های شما) باعث افسردگی می شوند. برخی از این نوع شناخت ها در زیر آمده اند:
1- افکار خودکار منفی یا ناکارآمد: افکار خودکار افکاری هستند که خودبخودی وارد آگاهی می شوند و به ظاهر قابل قبول و باورکردنی اند؛ اگرچه که آن ها بازتاب ادراکات تحریف شده ی ما می باشند و معمولا همراه با احساسات منفی و ناخوشایند غمگینی؛ اضطراب؛ نگرانی وناامیدی اند. برای مثال تعدادی از این نوع افکار در زیر آمده اند:
- ذهن خوانی: او فکر میکنه که می بازنده ام.
- برچسب زدن:من یک شکست خوردام. او یک احمق است.
- پیش گویی: من طرد خواهم شد پس من یک کودن خواهم بود.
- تفکر دوقطبی(قانون همه یا هیچ): من در همه زمینه ها شکست خوردهام.من از هیچی لذت نمی برم. هیچ کاری برای من پیدا نمی شه.
- به حساب نیاوردن مثبت ها: فرد دست آوردهاش رو به حساب نمی آورد زیرا معتقدکه هر کسی می تواند آن را انجام دهد.
2- فرض های ناکارآمد: این نوع شناخت ها عقایدی هستند مربوط به آنچکه شما فکر می کنید باید آنها ار انجام داد.
آنها قواعد وقانون های افسرده کننده ای هستند به این خاطر که افراد آنها را اجبارها و باید های زندگی می دانند. بعضی از نمونه های آن عبارتند از:
- همه مردم باید من را تایید کنند.
- اگه برخی افراد من را دوست نداشته باشند؛ پس من دوست داشتنی نیستم.
- هرگز چیزهایی که من بدست می آورم نمی تواند من را خوشحال کند.
- اگه من در بعضی زمینه ها شکست بخورم پس من آدم شکست خورده ای خواهم بود.
- من بخاطر شکست هایم باید خودم رو دایما سرزنش کنم.
- اگه من برای مدتی طولانی درگیر مشکلی باشم پس نمی توانم شرایطم رو تغییر بدم.
- من نباید افسرده بشم.
3- تصورات یا عقاید منفی نسبت به خود: افرادی که افسرده اند اغلب روی نقاط ضعفشان و اغراق آمیز کردن آنها تمرکز و توجه می کنند. همچنین نقاط مثبت را کوچک نمایی کرده و یا درنظر نمی گیرند. آنها ممکن به خودشون به چشم دوست نداشتنی؛ احمق؛ ضعیف؛ زشت وحتی اضافی و مضر نگاه کنند.
|