در کنترل بیرونی فرض بر این است که چنانچه ما احساس ناخرسندی می کنیم خود مسئول چنین احساسی نیستیم، بلکه این دیگران و حوادث خارج از کنترل ما هستند که مقصرند و یا مغز ما از لحاظ ساختاری یا شیمیایی به نحوی است که بدون این که ما بخواهیم، این مشکل را ایجاد می کند. در این فرضیه هرگز نحوه انتخاب اعمال ما، علت بدبختی مان شناخته نمی شود.
در دیدگاهِ «کنترل بیرونی» مشکل ، تقصیر طرف مقابل است و نه ما لذا هیچ تلاشی برای تغییر خودمان انجام نمی دهیم.
هدف عادت تخریب گر خصلت کنترل بیرونی
1) عیب جویی یا انتقاد
2) سرزنش
3) شکوه و گلایه
4) نق و غرر
5) تهدید
6) تنبیه
7) دادن حق حساب یا باج برای تحت کنترل درآوردن دیگری
نظریه جدید «انتخاب» برای مقابله با «کنترل بیرونی»
این نظریه به ما می آموزد که آنچه انجام می دهیم و احساس می کنیم، از جمله بدبختی هایمان حاصل انتخاب خودمان است. چنانچه با دیگران مشکل داریم، برای حل آن باید دقت بیشتری به رفتارهای خودمان توجه کنیم.
برای شاد بودن باید گذشته زجرآورمان را رها کنیم و هیچ کس را سرزنش نکنیم حتی خودمان را.
همه ی انسان ها برای ارضای پنج نیاز اساسی که ریشه در ژن های ما دارند، تلاش می کنند.
این پنج نیاز عبارتند از:
1) نیاز به بقاء (مشکلات زندگی زناشویی با مسائل اقتصادی گره خورده اند)
2) نیاز به عشق و محبت (هسته ی ژنتیکی یک ازدواج)
3) نیاز به قدرت ( که با مورد احترام واقع شدن مان، ارضا می گردد)
4) نیاز به آزادی (ازدواج را به چالش می کشد)
5) نیاز به تفریح (یادگیری فعالیت های جدید و کم کردن کنترل بیرونی)
جایگزین کردن هفت عادت مهرورزی در تئوری انتخاب به جای هفت عادت مخرب در تئوری کنترل بیرونی.
1) گوش سپردن
2) حمایت
3) تشویق
4) احترام
5) اعتماد
6) پذیرش
7) گفتگوی همیشگی بر سر اختلافات
رابطه جنسی بعد از ازدواج
طبق تحقیقات انجام شده پس از گذشت ده سال، روابط جنسی سیر نزولی دارند که به اعتقاد ما علت کاهش اشتیاق جنسی بعد از ازدواج، کاربرد کنترل بیرونی از سوی یک یا هر دو زوجین در مقابل همسر خود می باشد.
چنانچه زوجین بخواهند به کمک خلاقیت زندگی ملال آور و فاقد روابط جنسی خود را نشاط بخشند در ابتدا باید خود را از شر کنترل بیرونی رها کرده و سپس با استفاده از هوش و ذکاوتشان تغییر مسیر دهند.
جهان کیفی:
این دنیا شامل تصاویری از فعالیت هایی است که بیش از هر عمل دیگری برایمان لذت بخش و تأمین کننده نیازهایمان است و منبع تمامی انگیزه های خاص زندگی ماست. تصاویری که دائماً در حال تغییر است، موضوعات دیگر مانند اموال گرانبها و نظام باورها و عمیق ترین، مقدس ترین عقاید مذهبی را نیز شامل می شود که به آن جهان کیفی می گویند.
جهان کیفی عشق ما را تحکیم می کند.
از آن جا که جهان کیفی، حاوی تصاویری از تمایلات ماست، وظیفه ماست که راهی برای تطبیق این تصاویر با واقعیت بیابیم در غیر این صورت رنج زیادی خواهیم برد. اما جهان کیفی، برای ما مقدس است زیرا برآن کنترل تام داریم و می توانیم هرگونه تغییر یا اصلاحی در جهان کیفی مان انجام دهیم.
یکی از آزمون های عشق زوجین این است که تا چه حد هر یک تمایل دارند دیگری را در جهان کیفی شان شریک کنند.
اگر زمانی که شادی از زندگی رخت می بندد، زن و مرد از جهان های کیفی یکدیگر آگاهی داشته باشند، با این آگاهی می توانند زندگی شان را بهبود بخشند. چنانچه زوجی توافق کردند به تصویری بهتر از زندگی مشترک دست یابند باید بتوانند در مورد مشخصات آن با یکدیگر به توافق برسند و به تعهدات آن عمل کنند. همچنین بپذیرند که عمل به تعهدات شخصی به عمل کردن یا نکردن دیگری به تعهدات خودش بستگی ندارد. هیچ یک سعی نمی کند دیگری را کنترل کند. زیرا در واقع آن ها این اعمال را به خاطر دیگری انجام نمی دهند بلکه برای کمک به زندگی مشترکشان انجام می دهند چرا که زندگی مشترکشان بر خواسته های شخصی شان اولویت دارد.
شدت نیازهای ما برابر است با هسته ژنتیکی شخصیت ما
پنج نیاز نهفته در ژن می توانند هم بر روابط پیش از ازدواج و هم بر زندگی زناشویی اثر بگذارند. این مشکل عدم سازگاری ژنتیکی است.
ما معتقدیم که عوامل ژنتیکی قوی تأثیر زیادی بر شخصیت افراد دارد. میتوان با الگو یا نیم رخ، شدت و ضعف پنج نیاز اساسی را در یک نمودار ترسیم کرد. در اکثر زوج ها دو یا سه نیاز مشابه وجود دارد و نشان می دهد تمامی جوانب رابطه شان دچار ناسازگاری نشده است و تنها باید به تفاوتهایشان توجه کنند. همه زوج هایی که تفاوتهایی در شدت نیازهایشان دارند باید مشکل را دقیقاً مشخص کرده و بر راه های رسیدن به سازگاری بیشتر تمرکز کنند.
ترسیم نیم رخ بر اساس شدت پنج نیاز:
پنج نیاز پایه عبارتند از: بقاء – عشق و محبت – قدرت – آزادی – تفریح، برای هر یک از این نیازها درجاتی از 1 تا 5 به شرح زیر مشخص می کنیم.
برای بسیار کم عدد 1، کم عدد 2، متوسط عدد 3، زیاد عدد 4 و بسیار زیاد عدد 5 را اختصاص می دهیم. نیم رخ شما می بایست عددی پنج رقمی بدست آید. شما می توانید بر اساس نیم رخ های خود و همسرتان تفاوت هایتان را پیش بینی کرده و درباره آن ها گفتگو کنید، زیرا مواجهه ی غیر منتظره با ناسازگاری زناشویی بیشتر به کنترل بیرونی و اِعمال هفت عادت مخرب می انجامد.
رفتار کلی:
سومین قسمت تئوری «انتخاب» رفتار کلی است. قسمت اول نیازهای پایه، قسمت دوم جهان کیفی و قسمت سوم و آخر تئوری خلاقیت است که هر قدر آگاهی شما به این تئوری عمیق تر باشد بهتر می توانید به یک ازدواج موفق دست یابید.
رفتار کلی چهار جزء دارد:
رفتار کلی دارای چهار جزء است به این صورت که:
رفتار در واقع یک اقدام است، اما اگر این اقدام انتخابی باشد پس همراه با فکر است بنابراین فکر کردن دومین جزء رفتار است. از آن جایی که همیشه به هنگام هوشیاری چیزی را حس می کنیم پس احساس کردن سومین جزء رفتار کلی است.
و در آخر بدن ما در طول مدتی که زنده ایم همیشه در حال انجام کاری است . بنابراین آنچه در بدن ما همراه با اقدام، فکر و احساس رخ می دهد چهارمین جزء رفتار کلی یعنی فیزیولوژی می باشد.
بنابراین چهار جزء هر رفتار کلی عبارتند از:
اقدام، تفکر، احساس و فیزیولوژی (ساز و کار بدن) است که با سه جزء اول در ارتباط است.
اگر چه کنترل ما همیشه مؤثر نیست، اما کنترل زندگی همیشه در دستان خود ماست.
آنچه که ما می توانیم تغییر دهیم شیوه عمل و تفکرمان است. بنابراین باید این تغییر را اعمال کنیم از آن جا که ایجاد تغییر در هر یک از اجزاء رفتار کلی الزاماً کل رفتار را تغییر می دهد، اگر اقدامات و افکار بهتری را انتخاب کنیم، از نظر عاطفی احساس بهتر و فیزیولوژی سالمتر و البته ازدواج موفق تری خواهیم داشت.
درماندگی چیست؟ و چرا آن را انتخاب می کنیم؟
درماندگی جزء احساس گروهی از رفتارهای کلی رایج است که اکثر ما هنگامی که با رابطه نامطلوبی رو به رو می شویم، انتخاب می کنیم و رایج ترین نوع آن افسردگی است.
گزینه های دیگر، گوشه گیری، شکوه، گلایه، دیوانگی، استفاده از مواد مخدر و یا نگرانی، اضطراب ، ترس، وسواس و بیماری است و به طور کلی دامنه ی وسیعی از رفتارهای رایج وجود دارد که وقتی می بینیم ازدواجمان طبق انتظارات و مطابق تصاویر جهان کیفی مان پیش نمی رود، آن ها را پی می گیریم، عصبانیت اصلی ترین و تنها رفتار است که ریشه در ژن های ما دارد.
دلایل روی آوردن فرد به افسردگی در مواقع احساس ناکامی:
1) برای مهارکردن عصبانیتش چون می داند وضعیت را وخیم تر می کند.
2) به عنوان حربه ای جهت جلب کمک از همسر یا هر فرد دیگری.
3) به عنوان راه فراری برای اجتناب از سایر راه های مؤثرتر.
تعارض:
تعارض زمانی پیش می آید که دو تصویر مغایر در جهان کیفی تان وجود دارد و هیچ راهی برای هماهنگ کردن آن ها وجود ندارند. زمانی که شما نه می توانید بروید و نه بمانید. به غیر از تلاش برای مهار کردن عصبانیت، هر رنج دیگری که انتخاب کنید (به عنوان مثال انتخاب افسردگی) بیهوده است.
هنگام تعارض، راه دیگری وجود دارد که می توانید به آن اعتماد کنید، خلاقیت شما.
تعریف تئوری انتخاب از خلاّقیت:
نیاز به خلاّقیت، یک جزء از رفتار کلی محسوب می شود. خلاقیت می تواند یک فعالیت جدید، فکر جدید، یک احساس جدید یا یک احساس فیزیولوژیک جدید یا ترکیبی از هر یک از آن ها باشد.
برای دسترسی آسان تر به خلاقیت، ذهن خود را به این نگرش مجهز کنید که دیگر خواهان راه های قدیمی نیستید، می خواهید تنوع ایجاد کنید و بعد صبر کنید.
اگر ذهن خود را به روی این سیستم خلاق باز کردید و افکار احمقانه و بی ارزش به شما هجوم آورد خودتان را سرزنش نکنید . مخصوصاً عیب جویی از خود، این سیستم را از کار می اندازد.
صبور باشید، اگر عادات مخرب را در مورد خودتان بکار نبرید، سیستم خلاقتان شروع به کار خواهد کرد.
نکاتی برای داشتن یک ازدواج موفق و خلاق:
· حضور یکدیگر را چندین بار در روز جنش بگیرید. احوالپرسی های پرهیجان، مکالمات تلفنی پرشور، «دوستت دارم» های مکرر، خواندن آواز در وصف یکدیگر
· همیشه با هم قرار بیرون رفتن بگذارید حتی در سال های بچه داری و در دوره های مشغله های کاری
· از یکدیگر پشتیبانی کنید. به دنبال راه هایی باشید تا از یکدیگر به لحاظ جسمی و روحی حمایت کنید.
به عنوان مثال، غذای مورد علاقه همسرتان را بپزید. به هنگام هوای نامساعد یکدیگر را با ماشین به محل کار برسانید، درباره کار با یکدیگر مشورت کنید ، حین دیدن تلویزیون یکدیگر را ماساژ دهید.
· جسارت گفتن خواسته هایتان را داشته باشید و بگوئید که چه می خواهید.
· بی قید و شرط به یکدیگر عشق بورزید . در مورد میزان محبتی که به هم ابراز می کنید، انتظار و چشمداشت جبران نداشته باشید. عشق و محبت باید آزادانه نثار شود.
· به همسرتان آزادی بدهید تا خودش باشد . تفاوت ها را بپذیرید به مرزهای موجود میان یکدیگر احترام بگذارید.
· به یکدیگر به چشم بهترین دوست بنگرید، هر روز با یکدیگر همانند دو رفیق فکر و عمل کنید.
· بدانید که چگونه با یکدیگر بخندید، شوخ باشید و شادی کنید.
· رابطه جنسی تان را زنده نگه دارید و همیشه اعمال توافقی و دو طرفه را تجربه کنید.
· همراه یکدیگر آرزوهایتان را ترسیم کنید و لذت ببرید.
|