عبور از سد كنكور و پذيرفتهشدن در دانشگاه به نوبه خود تحولي بزرگ در زندگي يك جوان ايراني است و چنانچه اين مسئله با غيربوميبودن فرد همراه گردد؛ يعني اينكه شخص براي ادامه تحصيل ناگزير به ترك خانواده، جلاي وطن و اقامت در يك خوابگاه دانشجويي شده باشد به احتمال زياد دوران زندگي دانشجويي وي بسيار پيچيده، سرشار از تجربه و چالشانگيز خواهد بود.
در ابتداي امر تعلقگرفتن خوابگاه به يك دانشجو، شايد اندكي احساس سرخوشي و غرور ايجاد نمايد و ممكن است شما با خود فكر كنيد: «از امروز من مستقل از خانواده زندگي ميكنم؛ من بزرگ شدهام!» به تعبير ديگر شما احساس ميكنيد كه از اين پس راحتتر ميتوانيد هويت مستقلي از خويش ارائه دهيد. اما احتمالاً ديري نميپايد كه پس از مواجهه با مشكلات مختلف زندگي در خوابگاه، احساس سرخوشي و غرور جاي خود را به دغدغه نحوه چالش با مسايل زندگي جديد ميدهد:
«هيچوقت فكر نميكردم زندگي خوابگاهي اينقدر مسئله داشته باشد.، كاش در كنار خانواده خودم بودم!»
دير يا زود شما با فرهنگها و افراد گوناگون آشنا ميشويد. عليرغم اينكه اين مسئله از يك نظر ميتواند بسيار جذاب بوده و به افزايش شناخت و تجربه از ساير اقوام و فرهنگها كمك نمايد، ليكن از زاويهاي ديگر ميتوان گفت كه يكي از مشكلات زندگي خوابگاهي، همين مواجهه ناگهاني با فرهنگها و ارزشهايي متفاوت از ارزشهاي شخصي ماست. ارزشهاي ما بيشتر در خانواده شكل گرفته و از فرهنگ شهر و ديارمان متأثر است در حاليكه اكنون شما در معرض ارزشهايي قرار گرفتهايد كه شايد از نظر شما آنها به نوعي ضدارزش محسوب شوند. لذا ممكن است شما در مواجهه با آنها دچار نوعي شوك فرهنگي شويد. در اين حالت، چنانچه ارزشهاي شخصي شما عميقاً دروني نشده و همراه با شناخت كافي نباشند، باورهاي ارزشي شما كمكم رنگ ميبازد و جاي خود را به پذيرش فرهنگي ديگران ميدهد.
ضمناً حالا تقريباً حريم خصوصي شما كمتر شده و ناچاريد اتاق خود را با چند نفر ديگر شريك شويد و به مسايلي چون نظافت اتاق، رعايت زمان خاموشي، تحمل سروصدا و تنظيم وقت رفت و آمد مهمانانتان بينديشيد.
در واقع خوابگاه، آوردگاهي است كه توانايي و مهارت شما در مسايل مختلف از قبيل توان زندگي مستقل و جدا از خانواده، برقراري ارتباط با افراد و قبول مسئوليت هرچه بيشتر و مديريت زندگي خودتان به بوته آزمايش گذاشته ميشود.
عليرغم اينكه داشتن تعهد به هماتاقي، مشخصكردن نحوة مشاركت در لوازم اتاق، فضا و نيز مسايل مالي، نظافت اتاق و پخت و پز، داشتن مهمان و زمان استراحت و مطالعه معمولاً ميتواند قدري از سردرگمي و آشفتگي شما را كم كرده و روابط شما را شفافتر و داراي ساختار نمايد، ليكن گاهي اوقات با وجود توافق درباره قواعد زندگي خوابگاهي، ممكن است قوانين فوق رعايت نشوند و شما در ارتباط با هماتاقي خود دچار مشكل شويد.
در چنين مواردي بهترين كاري كه ميتوانيد انجام دهيد چيست؟
بهترين شيوه در چنين مواردي، برخورد مستقيم است. صريحاً با هماتاقي خود دربارة اينكه مثلاً نوبت كاري خود را در شستن ظروف رعايت نكرده است صحبت كنيد و از او بخواهيد كه نوبت كاري خويش را رعايت نمايد. تقاضاي شما نبايد عذرخواهانه و يا با سرزنش و خشمگينانه باشد. زيرا موجب واكنش دفاعي در طرف مقابل ميگردد پس:
منظور خود را روشن بيان كنيد، به حرفهاي او گوش فرادهيد و به نظر او احترام بگذاريد. شايد كاري انجام دادهايد كه او قدري ناراحت شده و با اين رفتارهاي عجيب و غريب واكنش نشان داده است. گاهي اوقات، چيزي كه ارتباط ما با يك هماتاقي را مختل ميسازد وجود پارهاي افكار غيرمنطقي است. مثلاً: هماتاقي من خودش بايد بداند كه چگونه رفتار كند، من نبايد به او تذكر دهم.
شما نبايد توقع داشته باشيد كه هماتاقي شما يا هركس ديگري دقيقاً بداند شما چه ميخواهيد يا چه فكر ميكنيد. مردم توانايي ذهنخواني ندارند. براي نيل به نتيجه مطلوب بايد قاطعانه ارتباط برقرار كنيد. احساسات و نيازهاي خود را ابراز كنيد و روي حقوق خود پافشاري نماييد.
ضمناً بايد بتوانيد تمايلات و نيازهاي ديگران را نيز در نظر بگيريد و به حقوقشان احترام بگذاريد. چنين كاري باعث ميشود كه سايرين نيز به نحو مطلوبي به شما پاسخ دهند.
چنانچه قاطعانه عمل نكنيد، يك روش جانشين، روش منفعلانه است يعني از رفتار بد هماتاقي خود نزد دوستانتان گلايه كنيد، به وي گوشه و كنايه بزنيد و يا با سردي با وي برخورد كنيد. شايد هم ظروف نشسته را بشوييد در حاليكه زير لب غرولند ميكنيد.
يك چيز مشترك در تمامي شيوههاي منفعلانه و غيرمستقيم وجود دارد: شما با انجام آنها به هيچ جايي نميرسيد، باز هم كارها انجام نشده باقي ميمانند و شما يك ناكامي عميق را تجربه ميكنيد.
روش جانشين ديگر، حمله و پرخاشگري است. ممكن است به او بدو بيراه بگوييد (تو خيلي خودخواه و بيعاري)، تهديد كنيد (اگر يكبار ديگر اين كار را تكرار كني،آنوقت...) يا به او توهين كنيد (برخورد تو با ديگران هم خوب نيست، همه ميدانند كه تو خيلي لجبازي) يا ممكن است مقابله به مثل كنيد و مثلاً شما هم ظرف نشوييد يا ظروف او را بشكنيد. همه اينها ميتواند چند دقيقه شما را آرام كرده و دلتان را خنك كند. اما پس از مدتي ممكن است احساس گناه كنيد و احتمالاً مشكلات بيشتري در انتظار شما خواهد بود. زيرا پرخاشگري، پرخاشگري ميآورد. به زودي اتاق شما تبديل به يك منطقه جنگي خواهد شد. پس وقتي ناراحتيد، انفعال مؤثر نيست، پرخاشگري اوضاع را وخيمتر ميسازد. بهترين شيوه، موضع ميانه يعني جرأتورزي است: ابراز خواستها با آرامش به شكل مستقيم و منطقي و نيز گوشدادن به هماتاقي با ذهني باز و توأم با پذيرش.
ممكن است بگوييد بارها سعي كردهام اينگونه برخورد كنم. اما هماتاقي من سرِ من داد ميزند و اصلاً اجازه حرفزدن به من نميدهد. من در اين شرايط نميتوانم كاري كنم. بله، احتمالاً در اين شرايط نميتوانيد. زبان دوستانه و آرام معمولاً واكنش مشابه ايجاد ميكند، اما نه هميشه.
ممكن است هماتاقي شما نتواند بطور مناسب با درخواستهاي شما روبرو شود و يكباره حملهور شود. با اين حال شما بايد نگرانيهاي خود را ابراز كنيد. پرخاشگري نبايد شما را به سكوت و عقبنشيني وادار نمايد. اگر او داد ميزند و به شما حمله ميكند، شما بايد روش محافظت از خود را بدانيد. دو روش وجود دارد (كه البته استفاده از آنها تنها به عنوان آخرين راهحل توصيه ميشود):
تكنيك صفحه خطافتاده (تكرا ر و پافشاري در بيان خواسته):
با حفظ آرامش و خونسردي نكات اصلي مورد نظر خود را تكرار كنيد بدون توجه به اينكه هماتاقي شما چه ميگويد يا با چه شدتي آنها را بيان ميكند. به نكات انحرافي كه از طريق انتقادهاي نابجا يا نكات نامربوط مطرح ميشوند، توجه نكنيد. مرتب به او بگوييد «من ميخواهم تو ظرفهاي نشسته را بشويي» طرف مقابل شما نميتواند در برابر اين شيوة دفاعي كاري دستكم در سطح كلامي انجام دهد.
عقبنشيني راهبردي:
مقابله با هماتاقي را به هنگام حمله او متوقف كنيد. به او بگوييد: «من وقتي آرامشت را به دست آوردي، درباره اين موضوع صحبت ميكنم» يا «من وقتي كه شما فرياد بزني دربارة اين موضوع حرف نميزنم.»
به اين ترتيب با آرامكردن فضا ميتوانيد فضايي براي حل تعارضات ايجاد كنيد.
اگر با وجود استفاده از تكنيكهاي فوق، شما همچنان با هماتاقي خود مشكل داريد شايد فراگرفتن ساير فنون ارتباطي يا كمكگرفتن از يك شخص ثالث مثلاً يك دوست بيطرف و يا يك مشاور بتواند به حل مشكل شما كمك نمايد.
در هر حال فراموش نكنيد كه تجربه زندگي خوابگاهي، بعدها تبديل به يكي از شيرينترين خاطرات زندگيتان خواهد شد.
|