مقالات آموزشی

جانان محبوبی - سمانه خمسه ای

محمد رضا صنم یار- عطیه تقوی

جانان محبوبی - سمانه خمسه ای 

محمد رضا صنم یار

سمانه خمسه ای- سعیده باقری

 عطیه تقوی - سارا خواجه افضلی

مریم مرواریدی- هانیه میر

 

مشاورین حاضر در کلینیک
زهره قره داشی
سیده زهره حسینی
الهام میرزایی
محبوبه دهقان نیری
آتنا سادات میررجائی
آزاده امیر
فاطمه قانعی مطلق
مریم مرواریدی
عطیه تقوی
مینا شعبان زاده
هانیه میر
جانان محبوبی
سمانه خمسه ای
سعیده باقری
سارا خواجه افضلی
محمدرضا صنم یار
دکتر روزبه شمسا
سیما سیفی
رشد جسمانی در نوجوانی
4-کودک و نوجوان 2-نوجوان 2-روانشناسی رشد نوجوانرشد جسمانی در نوجوانی
ارسال شده در تاریخ: 1 دی 1393

 "اصطلاح adolescence(نوجوانی) از کلمه‌ی لاتین adolescereمشتق شده است که به معنای رسیدن به بزرگسالی است.  (ماسن، کیگان، هوستون، کانجر، 1386 ص 635(.

تغییرات دوران بلوغ بسیار واضح است به طوری که در مدت چند سال بدن یک کودک همانند بدن یک فرد بزرگسال تغییر شکل می دهد(برک، 1386).  زمانی بلوغ جنسی ظاهر می‌شود که ترشح هورمون‌ها زیادتر می‌شود و تغییرات ظاهری در اندام‌های بدن بر اثر ترشح هورمون‌ها دیده می‌شود.  مانند بزرگ شدن پستان‌ها در دختران و بزرگ شدن آلت و بیضه در پسران مشخص می‌شود.

بلوغ جنسی معمولاً با افزایش سریع قد و وزن همراه است و غالباً چهار سال ادامه دارد(ماسن و همکاران، 1386).  شروع بلوغ جنسی در دختران دو سال جلوتر از پسرها است(برک، 1386).

تأثیرات هورمونی در رشد بدن

غده‌ی هیپوفیز که در پایه‌ی مغزقرار دارد نقشی حیاتی در تنظیم رشد دوران بلوغ بر عهده دارد و با رشته‌های عصبی در ارتباط است.  وقتی سلول‌های هیپوتالاموس به حد کمال رشد کردند،  علامت‌هایی را به هیپوفیز می‌فرستند تا هورمون هایی را که قبلاً ترشح نمی‌کرد، ترشح کند(ماسن و همکاران، 1386).

هورمون‌های ترشح شده از هیپوفیز غدد جنسی را تحریک می‌کند تا هورمون‌های‌شان را که باعث بلوغ جنسی می‌شود آزاد کنند(کارلسون، 1387).  این هورمون‌ها شامل: آندروژن(هورمون‌های مردانه) استروژن(هورمون‌های زنانه) پروژسترون(هورمون حاملگی) است(ماسن و همکاران، 1386).

آندروژن‌ها خود شامل دو دسته اند:

1- تستوسترون که محل تولید این هورمون در بیضه‌ها است و اثرات آن بر روی بدن شامل:

 رسش اندام تناسلی مردانه، تولید اسپرم، رشد مو بر روی صورت-زیر بغل و موی زهار، رشد عضلانی، بزرگ شدن حنجره و توقف رشد عضلانی است.

2- اندروستندیون: محل تولیدش غده های فوق کلیوی است. در زن‌ها باعث رشد موی زهار و زیر بغل می‌شود و نسبت به تستوسترن در مردها اهمیت کمتری دارد(کارلسون، 1387).

استروژن باعث می‌شود: پوست حالتی نرم و صاف پیدا کند اما از پوست کودک ضخیم‌تر است. تسریع رشد قد، رشد پستان‌ها و تغییر در ذخایر چربی.

پروژسترون: آماده کردن رحم برای جایگزینی تخمک بارور شده، تغذیه‌ی تخمک بارور شده، حفاظت از بافت زهدان(گایتون و هال، 1381).

در ابتدا گمان می‌رفت که هورمون‌های زنانه فقط در زنان و هورمون‌های مردانه فقط در مردان وجود دارد. اما مشخص شد که این هورمون‌ها در هر دو جنس وجود دارد(گاتپا، اتاناسیو، راف، 1975؛ مارشال، 1978 به نقل از ماسن و همکاران، 1386) و تفاوت آن‌ها در مقدار ترشح هورمونی در هریک از دو جنس است. در دختران هر قدر که به بلوغ نزدیک می‌شویم نسبت سطح ترشح استروژن به تستوسترون زیاد و در پسرها کم می‌شود(ماسن و همکاران، 1386).

رشد بدن

جهش نموی به میزان ازدیاد سریع قد و وزن که با بلوغ جنسی توأم است اطلاق می‌شود"(ماسن و همکاران، 1386 ص 636). افزایش قد و وزن از کودکی به کودک دیگر فرق می‌کند. در هر دو جنس جهش نموی حدود چهار سال و نیم طول می‌کشد. اوج رشد دخترها معمولاً یازده سالگی است و اوج رشد پسرها معمولاً سیزده سالگی است. جهش نموی معمولاً تا پانزده سالگی کامل می‌شود و گاهی هم ممکن است تا هفده سالگی ادامه پیدا کند.

در دختران جهش نموی معمولاً دو سال زود تر شروع می‌شود و دو سال زود تر هم به پایان می رسد. بعد از این آهنگ رشد کندتر می‌شود و تا چند سال بعد از این که جهش نموی کامل شد ادامه می‌یابد(فاوست، فاکنر و تانر، 1978 به نقل از ماسن وهمکاران، 1386).

میزان مصرف مواد غذایی در دوره‌ی رشد سریع نوجوانی به خصوص در پسرها زیاد می‌شود به طوری که والدین‌شان اظهار می‌کنند که نوجوانان‌شان هر آن‌چه در خانه هست را می‌خورند. میزان مصرف مواد غذایی از فردی به فرد دیگر متفاوت است و بستگی به جثه و فعالیت دارد. مثلاً دختری که جثه‌ی بزرگ‌تر و فعالیت بیشتری  نسبت به پسری که جثه‌ی کوچک‌تر و فعالیت کمتری دارد به غذای بیشتری نیاز دارد به همین ترتیب آن‌هایی که دیرتر بالغ می‌شوند از آن‌هایی که  زودتر بالغ می‌شوند و در همان سن قرار دارند به کالری کمتری نیاز دارند(ماسن و همکاران، 1386).

تناسب بدن

در نوجوانی دست‌ها و پاها سریع‌تر از تنه رشد می‌کنند و همین به ما کمک می‌کند تا بفهمیم چرا نوجوانان معمولاً بدقواره و از نظر هیکل نامتناسب هستند. نوجوانان ممکن است احساس کنند که بیشتر قسمت بدن‌شان از پا تشکیل شده(برک، 1386؛ماسن و همکاران، 1387).

در این دوران به میزان چربی دست‌ها و پاها و تنه‌ی دختران افزوده می‌شود در مقابل چربی دست‌ها، پاها و تنه‌ی پسران کاهش می‌یابد. کفل دخترها بزرگ‌تر از کفل پسرها و استخوان پسرها کلفت‌تر و بزرگ‌تر می‌شود. بافت عضلانی‌شان بیشتر و شانه‌هایشان پهن‌تر می‌شود.

افزایش عضلات در پسرها باعث می‌شود که عضلات مخطط، قلب و ریه بزرگ‌تری را داشته باشند و در مقایسه با دختران دارای فشار خونی سیستولی بالاتر و توانایی بیشتر در انتقال اکسیژن به خون دارند و هنگام استراحت ضربان قلب‌شان آهسته‌تر از دختران است. همین‌طور پسرها در مقایسه با دخترها مقاومت شیمیایی بیشتری در مقابل خستگی ناشی از ورزش دارند(فوربز، 1978؛تانر، 1970 به نقل از ماسن و همکاران 1386؛ برک، 1386).

تغییر حالت‌های انگیختگی

در دوران نوجوانی نظم خواب به هم می‌خورد. خواب از ده ساعت اوایل کودکی به هفت ونیم تا هشت ساعت کاهش می‌یابد با این حال نوجوان تقریباً به 9/2 ساعت خواب نیاز دارد. نوجوان اغلب علاقه دارد تا دیر وقت بیدار بماند در حالی که صبح قبل از این که خوابش کامل شود باید برای رفتن به مدرسه بیدار شود. با این حال او از این که تا دیروقت بیدار است لذت می‌برد ولی از خواب‌آلودگی در طول روز شکایت دارد. نوجوانانی که کمبود خواب دارند در درس پیشرفت نمی‌کنند و اغلب خلق افسرده دارند و این خواب‌آلودگی مشکلات رفتاری آن‌ها را بیشتر می‌کند(برک، 1386).

رسش جنسی در دختران

اولین نشانه‌ی بیرونی بلوغ در دختران ظاهر شدن موهای زهاری صاف و کم رنگ است اما ممکن است رشد پستان‌ها قبل از آن آغاز شده باشد. رشد پستان‌ها با ظهور موهای صاف و کمرنگ زیر بغل و ازدیاد ترشح استروژن همراه است. در سال بعد رحم و واژن به سرعت رشد می‌کنند و فرج و کلیتوریس بزرگ‌تر می‌شود.

شروع قاعدگی در توالی رشد معمولاً دیرتر است و شروع آن معمولاً بعد از کند شدن آهنگ جهش نموی است(فاوست، 1977؛تانر، 1970 به نقل از ماسن و همکاران، 1386).

نگرش دختران نسبت به قاعدگی

قاعدگی برای یک دختر نوجوان معنایی بیش از یک سازگاری فیزیولوژیکی دارد. قاعدگی نماد بلوغ جنسی است؛ نماد موقعیت آینده‌ی یک دختر به عنوان یک زن است(گریف و آلمن، 1982؛رابل و بروکس- گان، 1982 به نقل از ماسن و همکاران، 1386).

دیدگاه دختران نسبت به قاعدگی به مسائل مختلفی در تجارب اولیه اش بستگی دارد به همین دلیل برای آن‌که نگاه مثبتی به قاعدگی داشته باشند تجارب اولیه باید به صورت مثبت و خوشایند باشد. بسیاری از دختران امروزه با آرامش بیشتری به بلوغ نگاه می‌کنند و خود را برای زن شدن آماده می‌کنند(ماسن و همکاران، 1386).

در بسیاری از مطالعات(باکسروپیترسن، بروکس- گان و رابل، 1982، 1984؛گریف و اولمن، 1982 به نقل از ماسن و همکاران، 1386) معلوم شد که دیدگاه دختران آمریکایی به قاعدگی منفی است یا نسبت و به آن بی‌تفاوت هستند و اغلب اظهار می‌کنند که " قاعدگی چیزی است  که یک زن باید  با آن بسازد".  

مثبت‌ترین جنبه‌ی آن را نشانه‌ی بلوغ و جنبه‌ی منفی آن را دردسری می‌بینند که باید برای آن آماده شوند(رابل و بروکس- گان، 1982 به نقل از ماسن و همکاران، 1386).

یکی از دلایلی که دختران به این امر نگرش منفی دارند این است که دیگران به این موضوع واکنش منفی نشان می‌دهند وچنان رفتار می‌کنند که گویی می‌خواهند با او به خاطر دردسری بزرگی که دچارش شده همدردی کنند و این حدثه را بدبختی برای او می‌دانند.  

شاید یکی دیگر از دلایل آن ناراحتی‌های جسمانی مانند سر درد، پشت درد، دردهای معده‌ای و گرفتگی عضلات که هنگام قاعدگی روی می‌دهد باشد. استفاده از داروهایی مانند آسپرین که جلوی ماده‌ی اولیه‌ی شیمیایی مسبب درد را می‌گیرد و همین‌طور ورزش، رژیم غذایی مناسب(اجتناب از نمک، شکر و کافئین زیاد) و استراحت کافی می توانند در کاهش درد مؤثر باشند(ماسن و همکاران، 1386).

اگر والدین برخورد خوبی نسبت به قاعدگی دخترشان داشته باشند کمک زیادی می‌کند تا بار منفی آن کم شود(بل، 1980 به نقل از ماسن و همکاران، 1386). کارهایی که والدین می توانند انجام دهند تا دخترشان قاعدگی خوبی را شروع کند عبارتند از:

برای دوری از تأثیرات روانی و جسمانی شدید به پزشک مراجعه کنند، به او توضیح دهند که این یک پدیده‌ی طبیعی است و به او نشان دهند از این که او دختری بزرگ شده است احساس غرور و افتخار می‌کنند(ماسن و همکاران، 1386)واردل پومروی که از روان‌شناسان بالینی است در مورد پدری می‌گفت که " قاعدگی دخترش را با خریدن گل برای او جشن گرفت و به این ترتیب دختر هم احساس غرور و افتخار کرد چون پدرش در واقع این واقعه را که او زن جوانی شده بود جشن می‌گرفت "(پومروی، 1969، ص 47).

قاعدگی

دوران بلوغ با افزایش تدریجی ترشح هورمون‌های گونادوتروپیک به وسیله‌ی هیپوفیز در حدود سن هشت سالگی شروع می‌شود و معمولاً در سن یازده تا شانزده سالکی (به طور متوسط سیزده سالگی)به شروع قاعدگی می‌انجامد(گاتون و هال، 1381). دوازده تا هجده ماه بعد از نخستین قاعدگی تخمدان ها معمولاً تخمک بالغ تولید نمی‌کنند اما این دوره ی موقت نازایی در همه یافت نمی‌شود و نمی توان برای جلوگیری از حاملگی روی آن حساب کرد(برک، 1386).

دوره‌ی قاعدگی به طور معمول یک سیکل بیست و هشت روزه است که در افراد مختلف ممکن است متفاوت باشد. در این سیکل بیست و هشت روزه رحم برای حملگی احتمالی آماده می‌شود. قطر دیواره‌ی رحم زیادتر و رگ‌های خونی بیشتری شکل می‌گیرد.  اگر در پایان این دوره حاملگی روی ندهد دیواره‌ی رحم بر اثر تغییرات هورمونی تخریب می‌شود و خون ریزی اتفاق می‌افتد.

رسش جنسی در پسرها

اولین نشانه‌ی بلوغ جنسی در پسران بزرگ شدن اندازه‌ی کیسه‌های بیضه است که با تغییر رنگ و بافت همراه است(ماسن و همکاران، 1386). در همان زمان که آلت مردی شروع به بزرگ شدن می‌کند موهای زهار پدیدار می‌شوند(گرابر، پترسن و بروکس- گان ، 1996 به نقل از ماسن و همکاران، 1386). اوج جهش جنسی در چهارده سالگی روی می‌دهد که با بزرگ شدن بیضه آلت مردی تقریباً کامل می‌شود.

 موهای زیر بغل بعد از مدتی ظاهر می‌شود. موهای صورت و بدن نیز بعد از اوج رشد بدن نمایان می‌شود و به تدریج تا چند سال افزایش پیدا می‌کند. به خاطر بزرگ شدن حنجره و طویل شدن تارهای صوتی صدا کلفت می‌شود و معمولاً در اوج جهش رشد صورت می گیرد و تا پایان بلوغ جنسی کامل نمی‌شود. غده‌ی پروستات و کیسه‌های منی که با هم منی را تولید می‌کنند (مایعی که در آن اسپرم قوطه ور است) نیز بزرگ می‌شود. پسرها نیز مانند دخترها برای مدتی کاهش باروری را دارند(برک، 1386).

نگرش پسران نسبت به نعوظ، انزال و احتلام شبانه 

نعوظ کنترل نشده و اولین انزل در پسرها ممکن است نگرانی آن‌ها را به دنبال داشته باشد. هر چند تحریک آلت می‌تواند برای کودک مانند تحریک دیگر قسمت‌های بدن لذت‌بخش باشد اما نعوظ و تحریک آلت جنسی معمولاً بعد از بلوغ بیشتر می‌شود.

 آلت جنسی مردانه ممکن است به سادگی و به طور ناگهانی تحریک شود یا هر عامل دیگری ممکن است باعث تحریک آن شود(ماسن و همکاران، 1386).  مثلاً منظره‌ها، صداها، بوها و کلمات تحریک کننده یا هر عامل دیگری ممکن است نوجوان را تحریک کند.  نوجوان در دنیایی زندگی می‌کند که تقریباً هر عاملی می‌تواند برای او معنای جنسی داشته باشد(استون و چرچ ، 1973، ص424 به نقل از ماسن و همکاران، 1386).

ممکن است نوجوان از این که کنترلی روی انزال خود ندارد دچار نگرانی شود و ممکن است به همین خاطر از ایستادن در کلاس درس نگران باشد و با خود فکر کند که آیا سایر نوجوانان نیز در کنترل کردن خود ناتوانند بل، 1980؛کانجرو پیترسون، 1984 به نقل از ماسن و همکاران، 1386).   

بلوغ در دخترها و پسرها

اگر چه ممکن است نوجوانان از نظر توالی  مراحلی که منجر به بلوغ جسمی وجنسی می‌شود تفاوت داشته باشند که این تفاوت‌ها کاملاً بهنجار است اما به طور معمول پسران به ترتیب،  این مراحل را می گذرانند:

1. بیضه‌ها و کیسه‌های بیضه ای بزرگ‌تر می‌شود.

2. وی زهاری ظاهر می‌شود.

3. جهش نموی نوجوانی شروع می‌شود.

4. همچنان که سیب آدم بزرگ تر می‌شود صدا هم بم‌تر می‌شود.

5. موهای زیر بغل و پشت لب‌ها ظاهر می‌شود.

6. تولید اسپرم زیاد می‌شود و احتلام(خارج شدن منی به هنگام خواب)واقع می‌شود.

7. جهش نموی به نقطه‌ی اوج می‌رسد؛ موهای زهاری مجعد می‌شود.

8. غده‌ی پروستات بزرگ می‌شود.

9. تولید اسپرم به اندازه‌ای می‌رسد که قابلییت بارور کردن پیدا می‌کند؛ آهنگ رشد کند می‌شود.

10. قدرت جسمانی به اوج می رسد.

 و دخترها نیز معمولاً این مراحل را می گذرانند:

1. جهش نموی آغاز می‌شود.

2. موهای صاف و کمرنگ زهاری ظاهر می‌شود.

3. پستان‌ها شروع به رشد می‌کند و کفل هم گرد می‌شود و این همراه است با رشد مو های صاف در زیر بغل.

4. رحم و واژن و نیز فرج و کلیتوریس بزرگ می شوند.

5. موهای زهاری به سرعت رشد می‌کند و کمی موجعد می‌شود.

6. رشد پستان ها بیشتر می‌شود؛رنگ نوک پستان تغییر می‌کند.

7. جهش نموی به اوج میرسد و بعد کاهش می یابد.

8. قاعدگی آغاز می‌شود.

9. رشد موهای زهاری کامل می‌شود و به دنبال آن رشد پستان ها و رشد موهای زیر بغل کامل می‌شود.

10. دوره‌ی نازایی نوجوانی پایان می‌گیرد و دخترها می‌توانند حامله شوند(یک یا چند سال بعد از قاعدگی.

بلوغ زودرس و دیررس در پسران  

پسرانی که بلوغ زودرس دارند معمولاً نسبت به همسالان‌شان آرمیده، مستقل و متکی به نفس هستند. آنان برای این‌که از همسن و سالان هم جنس‌شان جثه‌ی بزرگ‌تری دارند معمولاً با دختران هم سن‌شان که فرق چندانی با آنان ندارند ارتباط برقرار می‌کنند. والدین و اطرافیان با پسری که بلوغ زودرس دارد مانند یک فرد 17-18 ساله برخورد می‌کنند. پسری که از لحاظ جسمانی نسبت به همسالانش پیشرفته‌تر است در ورزش نیز موفق‌تر می‌شود و در مدرسه مقام‌های رهبری متعددی کسب می‌کند(برک، 1386؛ماسن و همکاران، 1386).

اما با پسران دیررس طوری رفتار می‌شود که گویی هنوز بچه هستند. آنان بازیگوش، محبت‌خواه و پر چانه هستند، محبوبیت کمتری در میان همسالان دارند و تعداد کمی از آنان رهبر بوده‌اند، به سختی می‌توانند در ورزش و سایر فعالیت‌های بدنی بر دیگران برتری یابند و به این فکر می‌کنند که آیا به بلوغ جسمانی و جنسی خواهند رسید؟

با توجه به مطالب فوق به نظر می‌رسد پسرانی که بلوغ زودرس دارند وضع بهتری نسبت به پسرانی که بلوغ دیررس دارند، داشته باشند. اما تحقیقات نشان می‌دهد پسران دیررس از لحاظ ذهنی کنجکاوتر، اهل کاوش و بیشتر آغازگر روابط اجتمائی هستند(پسکین، 1967؛لیسون و پسکین، 1980 به نقل از ماسن و همکاران، 1386). ولی پسران زودرس محتاط تراند، از موقعیت‌های تازه و حل مسائله اجتناب می کنند مگر این که مجبور شوند، ترجیح می‌دهند مطابق قواعد عمل کنند و از دیگران تقلید کنند(لیوسون وپسکین، 1980 ص73 به نقل از ماسن و همکاران، 1386).

تحقیقات پیگیری روی این افراد در سن سی و هشت سالگی انجام شد و نشان داد که تفاوت‌های بین پسران زودرس و دیررس تا دوران بزرگسالی هم ادامه می‌یابد(کلاسن، 1975؛جونز، 1976؛لیسون و پسکین، 1980 به نقل از ماسن و همکاران، 1386).

مردانی که بلوغ زودرس داشتند بیشتر احساس مسؤلیت می‌کردند، همکاری بیشتری داشتند، اجتماعی‌تر و بیشتر به خود متکی بودند اما خصوصیاتی از این قبیل هم داشتند: سنتی همرنگ جامعه، اخلاقی و کمتر شوخ‌طبع بودند و پیوسته مراقب بودند که بر دیگران تأثیر مثبت بگذارند. مردانی که بلوغ دیررس داشتند:کمتر بر خود مسلط بودند، احساس مسؤلیت کمتری می‌کردند، پر جرأت‌تر و خلاق‌تر بودند و می‌توانستند با ابهام موقعیت‌های تازه کنار بیایند(لیسون و پسکین، 1980، ص71 به نقل از ماسن و همکاران، 1386).

والدین و معلمان برای کاهش تغییرات بلوغ دیررس می توانند با آن‌ها رفتاری مطابق با سن‌شان داشته باشند و می‌توانند به او توضیح دهند که بلوغ کند او طبیعی است و بزرگ می‌شود و به اندازه ی همسالانش رشد طبیعی می‌کند. می توانند به او کمک کنند تا کارها یا ورزش های را انجام دهد که مطابق با جثه ی اوست مثلاً به جای فوتبال به ژیمناستیک روی آورد.

والدین و دیگران می توانند به پسر زودرس یاداوری کنند که: به خاطر ظاهر جسمانیش از خود انتظاراتی بیش از سنش نداشته باشد و می‌توان آنان را تشویق کرد که عجله ای برای وارد شدن به دنیای بزرگسالان نداشته باشند(ماسن و همکاران، 1386).

بلوغ زودرس ودیررس در دختران

دخترانی که زود بالغ می شوند در بین همسالان‌شان از جذابیت و محبوبیت کمتری برخوردارند، اعتماد به نفس ندارند، گوشه‌گیر هستند، خیلی زود تحت فشار آشفته می شوند، بی‌قرارند، مقام های رهبری کمتری کسب می‌کنند، مدام گله و شکایت می‌کنند و رفتارهای منحرف مانند مست کردن و شرکت در فعالیت جنسی پیش از موقع نیز در آن‌ها بیشتر است(بلیت و دیگران، 1981؛فاوست، 1960، 1977؛پسکین، 1973؛پیترسن، 1988 به نقل از ماسن و همکاران، 1386؛گی، کانگر، و الدر، 1996؛جونز و ماسن، 1958 به نقل از برک، 1386).

جامعه‌ی آمریکایی تأکید زیادی بر بلند قد و باریک بودن دختران دارد به همین دلیل دختران زودرس که بزرگتر، چاق‌تر و سنگین تر از همسالانشان هستند رضایت کمتری نسبت به خودشان دارند. در صورتی که دختران دیررس اجتماعی‌تر، پر جرأت‌تر و فعال ترند و میان همسالانشان محبوبیت بیشتری دارند و تصور بهتری از بدن خود دارند. در مدرسه مشکلات رفتاری کمتر و انتظارات تحصیلی بالاتری دارند (فاوست، 1960، 1940؛پیترسن، 1988؛پسکین، 1973؛سیمونز و دیگران؛استولز و استولز، 1985 به نقل از ماسن و همکاران، 1386). این نگرش در اواخر نوجوانی تغییر پیدا می‌کند.

دختران زودرس در مقایسه با دختران دیررس  

دختر زودرس در مقایسه با دختر دیررس در میان همسالانشان محبوبیت بیشتری پیدا می‌کنند، سازگاری بیشتری نشان می‌دهند و از لحاظ شناختی، اجتماعی و عاطفی خود رهبرتر می‌شوند( فاوست، 1960، لیسون و پسکین، 1980 به نقل از ماسن و همکاران، 1386).

چرا بلوغ زودرس برای پسران مطلوب‌تر از دختران است؟

جامعه‌ی بلوغ زودرس را برای پسران بهتر می‌پذیرد تا برای دختران. بلوغ زودرس در پسران یعنی بالا رفتن نیروی جسمانی و توانایی رفتار جنسی فعالانه. در جامعه‌ی آمریکا دختر زودرس در معرض اشارات جنسی قرار دارد ولی در پسر زودرس این‌گونه نیست. والدین نباید دختر زودرس را به دلیل بالغ شدن مستعد رابطه‌ی زناشویی بدانند آنان باید برای او توضیح دهند که همسالان او نیز به زودی هم قد و هیکل او می‌شوند.

والدین دختر دیررس نیز باید به او بفهمانند که عجله ای در کار نیست و از لحاظ جسمی و جنسی  مانند همسالانش می‌شود

(کانجر، 1979، زیر چاپ به نقل از ماسن و همکاران، 1386).

تاریخ آخرین ویرایش: 16 اسفند 1393 - 16:42:43
اقدام کننده: واحد تولید محتوای کلینیک روان درمانی صبا
تعداد مشاهده: 4865