مکانیزم های دفاع روانی

• شما با تغییر سمت و سوی رفتارهایتان، عواطف، تکان هها، یا تمایلات (اعمال روانی) خود را به فرد مقابل نسبت میدهید.

• شما به کمک کارکردهای ایگو تصویری از فرد دیگر در ذهن خود می سازید، تا به محض دیدن آن شخص، به خاطر بیاورید که خودتان چگونه شخصی هستید، سپس تصورات و خاطرات خود را براساس این تصاویر سازماندهی می کنید . (هیات روانی) که بر این اساس شکل می یابند ممکن است آماج تخیلات و عواطف و ما واقع شوند . هیات درونی شده غالبا محتوای (ساختار روان) را تشکیل می دهد. تصور می رود کودک درطی اولین سال زندگی خود چهره آرام بخش و مراقبی همچون مادر را در جذب (درون فکنی) می کند. کودک چهره ای را که از مادر خود درون فکنی کرده است در موقعیت های مختلف زندگی به عنوان ظرفیتی برای تسلی خاطر شخصی خود به کار خواهد گرفت.

• این اصطلاح در سه شکل رایج کاربرد دارد: فرافکنی بخش اعظمی از رفتارهای خود به فرد دیگر و تحریف گسترده او، تحریک شخص دیگر با رفتار ها نگرش ها، و عواطفی که وجود آنها را در خود دوست ندارید. تحریک شخص دیگر با رفتارها نگر شها، و عواطفی که وجود آنها را در خود دوست ندارید، به انضمام عمل کردن شبیه شخصی که عواطف غیرضروری را در شما برانگیخته است.

• به شیوه ای از کار روان اطلاق می گردد که در آن واقعیت نادیده گرفته میشود. وقتی می گوییم فرد واقعیتی را انکار کرده است. به این معنی است که شخص با استفاده از این دفاع دیگر مجبور نخواهد بود با واقعیت روبرو شود. در اینجا باید بین دو دسته از افراد یعنی کسانی که در آزمون واقعیت اختلال دارند و کسانی که قادر به دیدن و درک واقعیت هستند، تفاوت قایل شد زیرا دسته دوم با غالب شدن تعارض از واقعیت روی گردان می شون .

• حاشا کردن یک واقعیت علیرغم وجود شواهد فراوان از واقعیت داشتن آن. معمولا در بسیاری از کلینیک ها به طور شایع با مکانیسم دفاعی انکار مواجه میشویم. الکلی های افراطی اغلب نه تنها شدت اعتیاد خودشان را کوچک جلوه می دهند، حتی ممکن است این اجازه را به دیگران ندهند که اصطلاح معتاد را در مورد آنها به کار ببریم.

• اقدام به عملی که به طور نمادین می خواهیم بگوییم : واقعیت های ناگوار حقیقت ندارند.

• اصرار بر حفظ باوری غلط به منظور مواجه نشدن با واقعیت های وحشتناک. به طور مثال اعتقاد به اینکه هر کسی در درون خود خوبی هایی دارد حتی اگر آن شخص به دختر ۵ ساله ای تجاوز کرده و او را به قتل رسانده باشد، مستحق کمک است! انکار با عباراتبا استفاده از عبارات جادوی خاص، خود را از بابت نادرست بودن یک واقعیت قانع می سازید.

• شما چیزی را به شکل وارونه ی آن تبدیل می کنید.معمولا برای شما خیلی بهتر است که نتوانید به خودتان بگویید عصبانی هستید.

• شما احساسی علیه فردی مشخص دارید، اما در عمل این احساس را به شخص یا موقعیت دیگری تخلیه می کنید.

• بلات این مکانیسم را چنین تعریف میکند: ادراکی که در آغاز صحیح بوده اما به تدریج به خاطر گسترش بی دلیل، غیر منطقی، بزرگ منشانه بودن آن، جزئیات کش دار و مزاحمت تداعی های مختلف، اعتبار خود را از دست می دهد.

• شما محتویات فکری یک عاطفه را به قسمت ناخودآگاه می رانید (همواره به خاطر داشته باشید که عواطف دو جز دارند : احساس و تفکر). شما متوجه نیستید که چه چیزی را واپس زده اید. در حالیکه برعکس، اگر تعداد رویدادی را فراموش کرده باشید، آنگاه باید گفت سرکو بی رخ داده است. به عبارت دیگر آنچه در خوداگاه جولان می دهد احساس ناخوشایند اضطراب است، اما از افکاری که رهاساز احساسات هستند مطلع شوید. فروید به این نتیجه رسید که واپس زنی، حاصل فراموشی آن دست افکار جنسی است که جامعه آنها را پست می شم رد، اما در عوض این اشتیاق جنسی تغییر شکل یافته و تبدیل به اضطراب می شود.

• فکر کردن درباره خاطرات قدیمی، شما را از فکر کردن درباره افکار متعارض زمان حاضر بر حذر می دارد. در نتیجه، افکاری را در سر میپرورانید، یا به گونهای صحبت می کنید، و یا طوری عملی می کنید که شبیه آن را در مراحل قبلی رشد انجام داده اید. شکل ساده تر مکانیسم بازگشت زمانی را در افرادی می توان دید که در آغاز مصاحبه های سنجشی تاکید فراوانی به رویدادهای ناگوار دوران کودکی خود دارند.

• به جای اینکه به یک موسیقی گوش دهید به خواب و رویا پناه میبرید. به عبارت روزی با چهار تن از دانشجویان رزیدنت روانپزشکی بحث داغی درباره اعمال خشونت آمیز و قتل و کشتار پیش آمد. دراین حین یکی از رزیدنت ها به خواب رفت! او بعدها به من گفت که شدید ا با (موضوع کشتن) مشکل دارد.

• شما به طور هدفمند تلاش می کنید تا به فراموشی بسپارید: افکار نهفته در یک عاطفه یا عواطف و احساسات نهفته در افکار را وایلنت این دفاع را به این دلیل که اغلب سازشی است در زمزه (دفاع های پخته) قرار می دهند. بلاس متوجه شد حرفهایی که مردان انتخاب می کنند در شکل عادی آن متاثر از فرایند جدایی فرزند پسر از پدر در اواخر دوره نوجوانی است.

• شما به جای شخص دیگر خود را در معرض صدمه دیدن قرار می دهید، یا اجازه این کار را به دیگران می دهید تا به شما آسیب برسانند. شما این کار را به خاطر نجات یافتن و یا خلاص شدن از خشم یا گناهان خود انجام می دهید.

دفاع های روانی (بخش اول)

دفاع های روانی (بخش دوم)

دفاع های روانی (بخش سوم)

دفاع های روانی (بخش چهارم)