سطح پردازش (level of processing)در واقع معرف حافظههاي گوناگون است. اطلاعاتي كه پردازش نميشوند تنها يك تأثير حسي موقتي بر جاي ميگذارند (حافظهی حسي)، اطلاعاتي كه فقط تكرار ميشوند يعني بهطور سطحي پردازش ميشوند براي چند ثانيه قابل دسترسي هستند (حافظهی كوتاهمدت) و اطلاعاتي كه بيشتر پردازش ميشوند به (حافظهی درازمدت) راه مييابند.
در واقع نظريهی سطوح پردازش رقيب نظريهی حافظههاي سه گانه است.
* نظريهی حافظههاي سهگانه كه به نظريهی اتكيسيون –شيفرين معروف است، معتقد است كه محركات يا دروندادها از زمان دريافت توسط گيرندهاي حسي تا زماين كه بهصورت ياديگري درميآيند از سه حافظهی نسبتاً مستقل گذر ميكنند.
* برخلاف نظريهی فوق، پيروان نظريهی سطوح پردازش از جمله كريك، لاكهارت و كرين، به جاي حافظههاي گوناگون، به سطوح گوناگون پردازش اطلاعات باور دارند. به اعتقاد آنها، محركها يا درون دادههاي محيطي در چند سطح مختلف پردازش ميشوند نه اينكه از چند حافظهی مختلف ميگذرند.
هر قدر كه ما بيشتر به جزئيات يك محرك توجه كنيم، از لحاظ ذهني بيشتر آنرا پردازش ميكنيم؛ بنابراین احتمال اينكه بعدها آنرا به ياد آوريم نيز بيشتر است (به سخن ديگر، حافظه يا يادآوري به عمق پردازش وابسته است).
* نظريهی ديگري كه به نظريهی سطوح پردازش نزديك است و واضع آن پايويو است (نظريهی رفردوگانه dual- code) است. در اين نظريه گفته ميشود كه اطلاعات يا بهصورت تصاوير ذهني يا بهصورت كلامي در حافظه درازمدت ذخيره ميشوند.
اشيا يا رويدادهاي عيني مثل گربه، گوسفند، تجاربت تعطيلات نوروزي و ... بهصورت تصاوير ذهني و امور انتزاعي مثل عدالت حقيقت از اين قبيل بهصورت كلامي ذخيره ميشوند(بعضي امور كه داراي هر دو ويژگي عيني و انتزاعي هستند مانند «خانه» احتمالاً به هر دو صورت كلامي و تصويري ذخيره ميشود).
بنابر نظريهی رفردوگانه، اطلاعاتي كه قابل رفرگرداني به هر دو صورت كلامي و تصويري هستند آسانتر آموخته ميشوند. شايد به همين دليل است كه توضيح كلامي مطالب همراه با شكل و نمودار هب يادگيري و يادآوري آن مطالب كمك بیشتر ميكند.
* برانفورد (1979) در تكميل نظريهی سطوح پردازش و رفردوگانه، نظريهی پردازش منطبق بر انتقال(transfer – appropride- processing) را وضع كرده است. طبق اين نظريه، نيرومندي و طول مدت حافظه نه تنها به عمق پردازش، بلكه همچنين به شباهت بين شرايط يادگيري و شرايط يادآوري وابسته است.
|