مقالات آموزشی

 

 

 

مشاورین حاضر در کلینیک
آتنا سادات میررجائی
آزاده امیر
فاطمه قانعی مطلق
مرضیه ذبیحی
میترا ضیایی عاقل
مریم مرواریدی
عطیه تقوی
محمدرضا سعیدی
محمد حسین سلمانیان
مینا شعبان زاده
هانیه میر
سمیه قاصری
حسین چم حیدری
جانان محبوبی
سمانه خمسه ای
محمدرضا ودادمفرد
سعیده باقری
سارا خواجه افضلی
محمدرضا صنم یار
سیما سیفی
حواس‌پرتي و انواع آن
1-تحصیلی 3-بهسازی حافظه 1-حافظه و انواع آنحواس‌پرتي و انواع آن
ارسال شده در تاریخ: 14 دی 1393

دو نوع حواس‌پرتي را مي‌توان نام برد که هنگام مطالعه، يادگيرنده را با مشکل مواجه مي‌سازند:

1-حواس‌پرتي دروني: اين نوع حواس‌پرتي شامل افکار و انديشه‌هايي است که هنگام مطالعه‌ی ذهن فراگير را به خود جلب مي‌کنند و مانع مطالعه‌ي او مي‌گردند؛ مثل نگراني در مورد مشکلات شخصي، شغلي، اقتصادي، اجتماعي و انواع خيال‌پردازي‌ها.

2-حواس‌پرتي بيروني: عواملي که از بيرون مزاحم يادگيرنده هستند؛ مانند سرو صدا در محيط، نور کم يا خيلي زياد، سردي يا گرمي نامناسب.

عوامل رفع حواس‌پرتي

براي رفع حواس‌پرتي، بايد انگيزه‌ي کافي نسبت به مطالعه داشت و براي رفع مسائل و مشکلات دروني، برنامه‌ريزي کرد؛ محيط مساعد و مناسبي را براي مطالعه انتخاب کرد؛ مانند محيط کتابخانه براي مطالعه، و حتماً بايد برنامه‌ريزي کرد. در اتخاذ تصميم و برنامه، بايد عواملي را مدنظر قرار داد تا به اهداف رسيد.

عواملي که مي‌توانند در اين زمينه راهگشا باشند عبارتند از:

الف. برنامه‌ريزي واقع‌بينانه: مدت زماني که براي انجام کاري در نظر مي‌گيريد مناسب باشد؛ مثلاً کار زيادي را براي وقت محدودي تنظيم نکند که بعدتر بر اثر کمي وقت نتوانيد آن را به انجام برسانيد و بعد هم نااميد شويد.

ب. پيش‌بيني امور غير‌منتظره: برخي مواقع ممکن است عوامل و کارهاي ناخواسته‌اي به وجود آيند که مانع تحقق اهداف فردگردند. بنابراين در برنامه‌ي مطالعه حتماً بايد پيش‌بيني عوامل غير‌مترقبه‌اي را کرد و وقتي را هم براي آن در نظر گرفت.

ج. تقسيم زمان: براي مطالعه از نظر زمان‌بندي، بايد دقت لازم را به عمل آورد و وقت مطالعه را تقسيم کرد مثلاً به جاي آن‌که شش ساعت در يک شب مطالعه کنيد، بهتر است در شش شب، هر شب يک ساعت مطالعه کنيد.

د. عدم مطالعه مطالب مشابه: با توجه به اصول يادگيري هرگاه مطالب مورد مطالعه به يکديگر زياد شباهت دارند، براي جلوگيري از اشتباه به خاطر شباهت مطالب سعي شود آن‌ها همزمان با يکديگر مطالعه نشوند.

ه. استفاده از وقت مناسب: براي ياديگري، بهتر است از ساعات استفاده‌ي بهينه شود مثلاً ساعات اوليه‌ي پس از استراحت، براي يادگيري مناسب‌تر است تا آخر وقت که فرد خسته است.

نکاتي براي به‌خاطر‌سپاري بهتر

1- داشتن هدف: اگر هدف يادگيرنده مشخص و معلوم باشد، مطالب بهتر آموخته مي‌شود؛ زيرا او مي‌داند چه مطلبي را براي چه هدفي مي‌آموزد. «هدف» به معناي نقطه‌ي پاياني يعني: غايت، نهايت، مطلوب، آرمان، آرزو، مقصد و مقصود مي‌باشد. حال اگر فردي که مطلبي را مي‌خواند هدف خاصي نداشته باشد خواندن او سطحي است مانند اين‌که روزنامه بخواند و زود رد شود.

ولي اگر آن مطالب را بخواهد امتحان بدهد و هدفش يادگيري باشد با‌دقت، توجه و تمرکز خاصي مطالب را مي‌خواند؛ زيرا هدفش امتحان دادن و موفق شدن است، پس مطالب را بهتر به ذهن مي‌سپارد.

2- آمادگي: فراگير براي آموزش مطلب بايد از نظر جسمي و رواني آمادگي لازم را داشته باشد. اين مسئله مورد تأکيد پياژه(Piaget)  و ثراندايک(Thordike) و ديگر روان‌شناسان است. ثراندايک قانون «آمادگي» را در کتاب ماهيت اصلي انسان به گونه‌ي ذيل بيان مي‌کند:

الف. وقتي که شخص آماده است تا عملي را انجام دهد، انجام آن عمل موجب خشنودي‌اش مي‌شود.

ب. وقتي که شخصي آماده است تا عملي را انجام دهد انجام ندادن آن عمل موجب ناخشنودي‌اش مي‌شود.

ج. وقتي شخصي آماده نيست تا عملي را انجام دهد، مجبور کردن او به انجام آن عمل، موجب ناخوشنودي‌اش مي‌شود.

بنابراين يک کودک عقب مانده آمادگي ذهني و رواني لازم را براي اين‌که رياضيدان شود، ندارد و تلاش در اين زمينه بيهوده است؛ چرا که آمادگي رواني مدّ نظر قرار نگرفته است. يا اين‌که يک نابينا بخواهد راننده‌ي ماهري شود، چون آمادگي جسمي لازم ندارد، اين خواسته‌اش قابل تحقق نيست. پس براي آموختن و به خاطر سپردن، به آمادگي جسمي و رواني نياز است.

3- انگيزه و علاقه: اگر فراگير براي يادگيري ميل و رغبت داشته و دقت، توجه و تمرکز بر روي مطالب داشته باشد، بهتر و سريع‌تر مي‌آموزد. در غير اين صورت اگر تمام امکانات تربيتي هم آماده باشند و او علاقه‌اي نداشته باشد چيزي آموخته نمي‌شود.

4- اصل «فعاليت»: فراگير براي آموختن مطالب بايد فعّال باشد و از حالت سستي، تنبلي و بي‌تفاوتي بيرون آيد. معلم بايد با فعال نگه‌داشتن دانش‌آموزان، آن‌ها را در فعاليت‌هاي کلاسي مشارکت دهد و نظام تدريس را از حالت معلم‌مدار به صورت متعلم‌مدار درآورد. حضرت علي عليه‌السلام مي‌فرمايند: «ايها الناس! اعلموا ان کمال الدين طلب العلم و العمل به» اي مردم! بدانيد کمال ايمان آموختن علم و بدان است. بنابراين اگر در آموختن مطالب، فعاليت و عمل کردن به آن‌ها وجود نداشته باشد مطالب فراموش مي‌گردند.

5- دقت و تمرکز: معلم بايد دقت دانش‌آموزان را مورد توجه قرار دهد و فراگير افکار خود را بر روي مطالب متمرکز سازد و حواس او معطوف به درس باشد. در غير اين صورت، شاگرد چيزي را به ذهن نسپرده و وقت او تلف گرديده؛ زيرا براي به خاطرسپاري تمرکز حواس لازم و ضروري است.

6- ارتباط مطالب: اگر مطالب درسي با يکديگر ارتباط داشته باشند فراگير مطالب را بهتر مي‌آموزد و اين انسجام منطقي بين دروس کمکي است تا دانش‌آموز شناخت بهتري را به دست آورد. همچنين سعي شود بين مطالب جديد با معلومات قلبي ارتباط برقرار شود.

7- تمرين و تکرار: هرقدر مطالب بيشتر مورد تمرين قرار گيرند بهتر در ذهن جاي مي‌گيرند و ديرتر فراموش مي‌شوند. قانون «تمرين و تکرار» يکي از قوانيني است که ثراندايک آن را مطرح نمود؛ زيرا تکرار مطالب موجب دوام و ثبات آموخته‌ها مي‌گردد.

8- اعتماد به نفس: براي رسيدن به اهداف در زندگي، بايد به موفقيت ايمان داشت؛ زيرا شک و ترديد نسبت به خود و بيان اين‌که «حافظه‌ام ضعيف شده»، «سنم بالا رفته است»، «حافظه‌ام ياري نمي‌کند» و مانند آن آغاز تنبلي و سستي است و شخص در اين صورت به خود تلقين مي‌کند که از عهده‌ي انجام کاري بر نمي‌آيد. بنابراين، اولين قدم «اعتماد به نفس است» تا حافظه تقويت گردد.

9-  استراحت: هنگامي که فرد مي‌خواهد مطلبي را بياموزد نبايد خسته باشد. از اين‌رو بسياري از افراد معتقدند:
وقتي از خواب بيدار مي‌شويم و ذهن استراحت لازم را کرده، بهترين وقت مطالعه است. البته تفاوت‌هاي زيادي بين افراد در اين زمينه وجود دارد، ولي استراحت را نبايد از ياد برد و حتي پس از مطالعه هم استراحت لازم است؛ زيرا يادگيري با فاصله طي تحقيقات به عمل آمده، بهتر از يادگيري فشرده و بدون استراحت است.

10- آرامش: براي به خاطر سپردن مطالب، دوري از تنش و اضطراب بسيار مهم است؛ زيرا اضطراب علاوه بر فراموشي، بهداشت رواني فرد را به خطر مي‌اندازد. بنابراين بايد به دور از هيجان به مطالعه پرداخت.

11- برنامه ريزي: براي اين‌که به مطالعه‌ي دقيق بپردازيم، بايد از قبل برنامه‌ريزي کنيم تا در وقتي مناسب و در مکاني مطلوب با دقت و تمرکز و آمادگي ذهني، اقدام کنيم. نظم در مطالعه موجب مي‌شود مطالب را بهتر به ذهن بسپاريم.

12- وسايل کمک آموزشي: با توجه به اين‌که عموماً يادگيري انسان از طريق دو حس «بينايي» و «شنوايي» صورت مي‌گيرد، به‌خصوص اين‌که حافظه‌ي بينايي بيشتر افراد از حافظه‌ي شنوايي قوي‌تر است، بدين روي مطلوب است از وسايلي که از طريق بينايي مطالب را به ذهن مي‌سپارند بيشتر استفاده گردد؛ مثل فيلم، تصوير، نقشه و مانند آن‌ها.

براي به‌خاطر‌سپاري مطلوب بايد شاگردان را تحريک و تهيج کرد. رسانه‌هاي کمک آموزشي بهتر موجب انگيزه و جلب توجه شاگردان نسبت به درس مي‌گردند. متعلمان با صرف شنيدن، مطالب درسي را خوب نمي‌آموزند؛ زيرا عوامل متعددي موجب حواس‌پرتي آن‌ها مي‌گردند.

بنابراين استفاده از وسايل و ابزارهاي کمک آموزشي اين امکان را به وجود مي‌آورد که شاگردان علاوه بر شنيدن سخنان مربي، به مشاهده‌ي عيني مطالب نيز بپزدارند.

بنابراين استفاده از وسايل کمک آموزشي موجب دوام و ثبات آموخته‌ها مي‌گردد.

آن‌چه يک ديدن کند ادراک آن
سال‌ها نتوان نمودن با بيان.

13- تصوير سازي ذهني: هنگامي که مطالب خوانده مي‌شوند بهتر است براي به خاطر سپردن آن‌ها از «تصويرسازي ذهني» استفاده گردد تا مدت‌هاي زيادي آن مطالب در ذهن باقي بمانند مثلاً وقتي مي‌خوانيم در جنگل حيوانات وحشي وجود دارند، تصور کنيم که در جنگل هستيم و يک حيوان وحشي را شکار نموده‌ايم و يا وقتي کلمه‌ي «شير» را به کار مي‌بريم شکل آن را در ذهن خود مجسم کنيم.

14- استفاده از حواس گوناگون: هنگامي که مي‌خواهيد مطالبي را بياموزيد، صرفاً از حسّ بينايي استفاده نکنيد. به کاربردن چند حس موجب دوام آموخته‌ها مي‌گردد مثلاً با چشم بخوانيم، مطالب را با صداي بلند تکرار کنيم و مطالب کليدي را يادداشت کنيم.

15- فهميدن به جاي حفظ کردن: اگر مطالب را خوب درک کنيم بهتر مي‌توانيم آن‌ها را به ذهن خود بسپاريم تا اين‌که به صورت حافظه‌ي طوطي‌وار بخوانيم آن‌ها را حفظ کنيم. از اين‌رو درک و شناخت مطالب موجب مي‌شود تا بهتر يادآوري شوند؛ زيرا رمزگرداني مطالب در حافظه‌ي بلند مدت به صورت معنايي است يعني هنگامي که معناي مطلب به خوبي درک نگردد به شکل درستي در حافظه‌ي بلند‌مدت، رمزگرداني و اندوزش نمي‌گردد و زود فراموش مي‌شود.

آزوبل(Ausubel) مي‌گويد: «مطالب معنادار» به مطالبي گفته مي‌شود که يادگيرنده بتواند بين آن‌ها و مطالبي که قبلاً آموخته است، نوعي رابطه برقرار نمايد. بنابراين «درک فهم» يعني: معنادار کردن مطالبي که موجب يادگيري بهتر در حافظه مي‌گردند.

يادآوري مي‌شود که اگر هدف از تحصيل صرفاً به يادسپردن اطلاعات براي اخذ مدرک يا گذر از پايه‌اي به پايه‌ي ديگر باشد، چنين رويکردي به حافظه و اين‌گونه به يادسپاري مردود است. ولي اگر هدف اين است که از اطلاعات به ذهن سپرده شده براي انواعي از عمليات ذهني استفاده شود، چنين هدفي عاقلانه و منطقي است.

عمليات ذهني در انسان شامل عواملي است همچون:
استدلال، تجزيه و تحليل، استنباط، تفسير و تحليل، انتقال و مانند آن. افزون بر اين، انسان‌ها با سپردن اطلاعات به حافظه، زمينه‌هاي خلاقيت را ايجاد مي‌کنند.

پرورش‌دهندگان خلاقيت بر اين باورند که هرقدر انسان در حافظه‌ي خود اطلاعات را بيشتر به صورت معنادار اندوخته باشد، بر ميزان خلاقيت او افزوده مي‌شود.

بنابراين هدف اساسي فهميدن مطالب و معنادار کردن اطلاعات دريافتي در حافظه و انتقال مطلوب آن‌هاست.

در متون اسلامي نيز براي تقويت حافظه و عدم فراموشي مطالب زيادي بيان شده است. براي نمونه در مفاتيح‌الجنان، به بهداشت جسمي و رواني در اين زمينه توجه خاصي شده است. مثلاً براي افزايش حافظه در بعد رواني به خواندن قرآن و روزه گرفتن و در بعد جسماني، به خوردن عسل و عدس توصيه شده است.

تاریخ آخرین ویرایش: 28 بهمن 1393 - 14:38:43
اقدام کننده: واحد تولید محتوای کلینیک روان درمانی صبا
تعداد مشاهده: 1218