حافظه به قابليت مغز در اندوزش، نگهداري و يادآوري اطلاعات، اطلاق ميگردد.
مراحل شكل گيري و بازيابي حافظه
1- رمز گرداني(ENCODING): به پردازش و ادغام اطلاعات دريافتي اطلاق ميگردد.
2- اندوزش و يا يادسپاري(STORAGE): به ثبت پايدار اطلاعات رمزگرداني شده اطلاق ميگردد.
3- يادآوري و يا بازيابي(RETRIEVAL/RECALL): به فراخواني اطلاعات اندوخته شده اطلاق ميگردد.
طبقه بندي حافظه بر اساس مدت زمان نگهداري اطلاعات
1- حافظهی حسي(SENSORY MEMORY):
نخستين مرحلهی پردازش اطلاعات است. هنگامي كه محركات بيروني توسط حواس دريافت ميگردند، مدت زمان نگهداري اطلاعات در اين حافظه از چند ميلي ثانيه تا چند ثانيه متغير است. اين حافظه براي هر كانال حسي وجود دارد. حافظه ICONICبراي محركات ديداري، حافظه ECHOICبراي محركات شنيداري و حافظه HAPTICبراي حس لامسه. حافظهی حسي بخشي از فرآيند ادراك است. حافظهی حسي گنجايش بسيار زيادی دارد اما مانند حافظهی بلند مدت نامحدود نيست.
2- حافظهی كوتاه مدت(SHORT-TERM MEMORY):
با "توجه" و "دقت كردن" اطلاعات از حافظهی حسي به حافظهی كوتاه مدت انتقال مييابد. مدت زمان نگهداري اطلاعات در حافظهی كوتاه مدت از چند ثانيه تا چند دقيقه متغير است. تغيير در اتصالات و پيوندهاي نوروني به طور موقت و گذرا حافظهی كوتاه مدت را پديد ميآورد. حافظهی كوتاه مدت به مثابه يك دفترچه يادداشت موقت است. ظرفيت حافظهی كوتاه مدت كه به فراخناي حافظه(MEMORY SPAN)موسوم است در افراد مختلف متفاوت است. فراخناي حافظه معمولاً براي ارقام 7 ماده، براي حروف 6 ماده و براي واژهها 5 ماده است. فراخناي حافظه براي ارقام بدين معني است كه فرد ميتواند تا 7 رقم پياپي را پس از شنيدن به طور صحيح بازگو كند.
اما اخيراً صاحبنظران فراخناي حافظه را در حدود 4 ماده (واحد) اطلاعات تخمين ميزنند. در صورت عدم مرور ذهني و تكرار محتواي حافظهی كوتاه مدت، اطلاعات محو شده و زوال مييابند. ظرفيت حافظهی كوتاه مدت را ميتوان با روش تقطيع(CHUNKING) افزايش داد. در اين روش اطلاعات به واحدهاي كوچك تقسيمبندي ميگردند. حافظهی كوتاه مدت فرّار بوده و براي رفع نيازهاي آني و فوري به كار ميرود. رمزگرداني در حافظهی كوتاه مدت عمدتاً شنيداري است.
3- حافظهی فعال(WORKING MEMORY):
حافظهی فعال يك اصطلاح نو است. دانشمندان حافظهی فعال را جايگزين حافظهی كوتاه مدت كردهاند؛ چراكه حافظهی كوتاه مدت نميتواند يك حافظهی منفعل باشد و دستكاري اطلاعات نيز در آن صورت ميگيرد. از اينرو ظرفيت حافظهی كوتاه مدت جاي خود را به ظرفيت پردازش داده است. حافظهی فعال در واقع تلفيقي است از حافظهی كوتاه مدت و عنصر توجه براي انجام تكاليف ذهني خاص. بنابراين حافظهی فعال يك سيستم فعال وپويايي است كه براي اندوزش و دستكاري موقتي اطلاعات و به منظور انجام تكاليف شناختي پيچيده نظير يادگيري، استدلال، ادراك و تفكر كردن بكار ميرود.
هنگامي كه شما اطلاعاتي را مرور ذهني، بازيابي و يادآوري ميكنيد در واقع آن اطلاعات از حافظهی بلند مدت به حافظهی فعال شما انتقال مييابند. همچنين حافظهی فعال به طور فعال در ارتباط با اطلاعاتي است كه ميخواهند به حافظهی بلند مدت منتقل گردند. در مجموع سرحد مشخصي نميتوان ميان حافظهها و افكار تعيين كرد. در هر فرآيندي كه نياز به استدلال دارد (مثل خواندن، نوشتن و محاسبات ذهني) حافظهی فعال درگير است. مثل تكرار فهرستي از ارقام كه براي شما خوانده ميگردد و شما باید آنها را عكس ترتيب اوليهشان (به طور معكوس) بازگو كنيد و يا ترجمهی همزمان و يا رانندگي.
4- حافظهی بلند مدت(LONG-TERM MEMORY):
با تكرار و مرور ذهني اطلاعات از حافظهی كوتاه مدت به حافظهی بلند مدت انتقال مييابند. ظرفيت حافظهی بلند مدت بر خلاف حافظهی كوتاه مدت نامحدود است. مدت نگهداري اطلاعات نيز از چند روز تا چند سال و بعضاً تا آخر عمر متغير است. حافظهی بلند مدت زماني شكل ميگيرد كه اتصالات نوروني خاصي به طور دايمي و پايا تقويت شده باشند. ثابت گرديده پروتئين CYPINبا افزايش انشعابات دندريتها و شكلگيري سيناپسهاي جديد اتصالات بين سلولهاي عصبي (نورونها) را افزايش و تقويت ميكند.
طبقه بندي حافظه بر اساس نوع اطلاعات در حافظهی بلند مدت
1- حافظهی اظهاري و يا آشكار(DECLARATIVE/EXPLICIT):
اين حافظه نياز به يادآوري آگاهانه و هشيارانه دارد. فرآيند يادگيري در حافظهی آشكار خودآگاه است. براي بازيابي آن به محركات مختصر و سرنخها نياز است به دو زير مجموعه تقسيم بندي ميگردد:
* حافظهی معنايي(SEMANTIC MEMORY):
دانش عمومي ما از جهان پيرامون را در برميگيرد. شامل واژهها، ايدهها، مفاهيم، ساختارها و نمادهاي كلامي است. حافظهی معنايي يك حافظهی مرجع است.حافظهی معنايي مستقل از بافتار زمان و مكان است. حافظهی معنايي رمزگرداني انتزاعي دانش است.
* حافظهی رويدادي(EPISODIC MEMORY):
اين حافظه رويدادها و تجارب سريالي(زنجيره اي) را در برميگيرد. اين حافظه به بافتار زمان و مكان وابسته است. حافظهی رويدادي همان حافظهی شخصي هر فرد است مثل احساسات و هيجانات مربوط به يك زمان و مكان خاص. حافظهی اتوبيوگرافيك نيز زير مجموعه اين حافظه است كه به حافظهی يك رويداد خاص در زندگي شخصي فرد دلالت دارد. مثل: تاريخ يك رويداد مهم ملي، غذايي كه ديشب ميل كردهايد، نام يك همكلاسي قديمي.
در مجموع حافظهی رويدادي عبارت است از به خاطر سپردن رويدادها به علاوه كل بافتار پيرامون آن.
2- حافظهی روندي و يا ضمني(PROCEDURAL/IMPLICIT):
اين حافظه به يادآوري خودآگاه و هشيارانه متكي نيست. فرآيند يادگيري در حافظهی ضمني ناخودآگاه است. بيان گفتاري در آن درگير نبوده و شامل مهارتهاي حركتي است. مثل راندن دوچرخه و يا نواختن پيانو. واكنشهاي هيجاني شرطي شده نيز در اين دسته جاي دارند.
تقسيمبندي حافظه بر اساس جهت زماني
1- حافظهی گذشته نگر(RETROSPECTIVE):
در اين حافظه موضوعي كه بايد يادآوري گردد مربوط به گذشته است.
2- حافظهی آيندهنگر(PROSPECTIVE MEMORY):
در اين حافظه موضوعي كه بايد يادآوري گردد مربوط به آينده است.
مركز حافظه در مغز كجاست؟
مركز منفرد و خاصي در مغز براي حافظه وجود ندارد اما لوب پيشاني مغز، هيپوكامپ و آميگدال نقش بارزتري در فرآيند حافظه دارند.
نكته: نقش مرور كردن يكي حفظ اطلاعات در حافظهی كوتاه مدت و ديگري انتقال اطلاعات به حافظهی بلند مدت است.
نكته: بازشناسي سهلتر از يادآوري است. بازشناسي مثل آزمونهاي تستي و چند گزينهاي و يادآوري مانند آزمونهاي تشريحي است. به همين خاطر است كه آزمونهاي چند گزينهاي آسانتر از آزمونهاي تشريحي است.
مكانيسم اصلي حافظه چيست؟
پيوند و يا وابستهسازي(ASSOCIATION): به برقراري پيوند معنا دار مطالب (اطلاعات) جديد با دانستههاي (اطلاعات) قبلي اطلاق ميگردد.
فراموشي و خطاهاي حافظه
خطا در هر مرحله از رمز گرداني، اندوزش و بازيابي ميتواند منجر به فراموشي و يا كژتابي و تحريف حافظه گردد.
1- علت فراموشي در حافظهی حسي: بي توجهي و بي دقتي.
2- علت فراموشي در حافظهی كوتاه مدت: گنجايش محدود آن-جايگزين شدن اطلاعات -عدم مرور ذهني-محو اثر به خاطر گذر زمان.
3- دلايل فراموشي در حافظهی بلند مدت:
* محو و زوال(DECAY): به از دست رفتن حافظه به مرور زمان اطلاق ميگردد. علت صرفاً گذر زمان است.
* تداخل(INTERFERENCE): از دست رفتن حافظه به علت حضور و تداخل خاطرات ديگر (به علت رقابت اطلاعات با يكديگر):
1- بازداري پيشگستر(PROACTIVE): خاطرات گذشته موجب از دست رفتن خاطرات جديد ميشوند. يادگيريهاي قبلي مانع يادآوري مطالب جديد ميشود.
2- بازداري پسگستر(RETROACTIVE): خاطرات جديد موجب از دست رفتن خاطرات گذشته ميشوند. يادگيريهاي جديد مانع يادآوري مطالب گذشته ميشود.
* حواسپرتي(ABSENT-MINDEDNESS): به اشكال در ايجاد حافظه موثق و قابل اطمينان در همان وهلهی نخست، يعني در مرحلهی رمزگرداني اطلاعات، اطلاق ميگردد. هنگامي كه ما به اندازهی كافي توجه و دقت مبذول مواد (مطالب) نميكنيم رمزگرداني ما ناكارآمد خواهد بود. در اين حالت حافظه محو نگرديده بلكه اطلاعات اصلا در حافظهی بلند مدت رمزگرداني نشدهاند.
* بازداري و يا سد شدن(BLOCKING) : در اين حالت خاطرات دست نخورده وجود دارند، اما دسترسي به آنها ممكن نيست. شايد سرنخهاي كافي براي سوق دادن ما به سوي اطلاعات مربوطه در اختيار نباشد و يا ديگر آيتمها (مواد) را يادآوري ميكنيم كه با يادآوري خاطرهی دلخواه تداخل مييابد. اين همان اصطلاح "نوك زبانم هست" است كه تنها بخشي از حافظهی بازيابي ميشود و نه تمام آن.
* نسبت و يا اسناد نادرست(MISATTRIBUTION): در اين حالت اطلاعات به درستي يادآوري ميشوند اما به بافتار (زمان، مكان و شخص) غلط منسوب ميگردند. مثلاً: خواهر شما ماجراي جالبي را براي شما تعريف ميكند پس از چند روز شما در حضور همكار خود بخشي از آن را بازگو ميكنيد به تصور اينكه همكارتان آن ماجرا را براي شما تعريف كرده بوده است.
* تلقينپذيري (SUGGESTIBILITY): تلقينات ذهني ميتواند در يادآوري خاطرات تاثير گذار باشد. نحوهی توصيف يك تصادف ميتواند در شهادت شاهدان عيني آن تصادف تاثير مستقيم بگذارد. وقتي يك تصادف "مرگبار" توصيف ميگردد شاهدان هنگام يادآوري، صحنهی تصادف را اغراق آميزتر از آنچه كه بوده بازگو ميكنند.
* حافظهی گزينشي(SELECTIVE MEMORY): در اين حالت افراد صرفاً جنبههاي خوب و يا بد رويدادهاي گذشته را به خاطر مي آورند. مثلاً افراد بد بين و يا افسرده تنها رويدادهاي منفي گذشته را به خاطر ميآورند. باورها، نگرشها و تعصبات در يادآوري خاطرات تأثيرگذار است.
* سركوب و واپسزني(SUPPRESION): به سركوب خاطرات ناخوشايند اطلاق ميگردد. فرد سعي ميكند اين خاطرات را در ضمير ناخودآگاه خود نگه دارد.
* ضايعات مغزي، آلزايمر، شوكهاي عصبي، افسردگي و اضطراب نيز ميتوانند منجر به فراموشي شوند.
نكته: علاقهمندي لازمهی "توجه و تمركز" و "توجه و تمركز" لازمهی يادگيري و يادسپاري است.
نكته: رمزگرداني ساختاري (تأكيد بر مشخصات ساختاري و فيزيكي محركات)، رمزگرداني آوايي يا صوتي (تأكيد بر صداي واژهها) و رمزگرداني معنايي (تأكيد بر معني ومفهوم)، از درجات پردازش در رمزگرداني است كه در اين ميان رمزگرداني ساختاري سطحي و رمزگرداني معنايي پردازش عميق محسوب ميگردد.
نكته: هنگامي كه يك رشته اطلاعات و يا رويدادها در توالي يكديگر رمزگرداني ميگردند، گاهي اوقات احتمال يادآوري مواد ابتدايي بيشتر است كه به اثر تقدم(PRIMACY EFFECT)شهرت دارد و يا احتمال يادآوري در مواد انتهايي رشته بيشتر است كه اثر تاخر(RECENCY EFFECT)ناميده ميگردد.
نكته: يادگيري همان انتقال اطلاعات به حافظهی بلند مدت است.
|