روابط از طریق گفتوگو ایجاد، حفظ و از هم گسیخته میشوند.
علم زبانشناسی، راه مطمئنی را برای درک چگونگی ایجاد، حفظ و از هم گسستن روابط فراهم میآورد. تفاوتهای کلامی است که منجر به سوءتفاهمات و ناراحتیهای مختلف میشود.
«علم زبان شناسی و سبک گفتوگو»
«فرایند گفتوگو»
«یک مکالمهی خوب و موزون و سالم، جایگاه اشخاص را در زندگی مشخص میسازد.»
وقتی تبادلهای به ظاهر ساده با دیگران از جمله فروشندگان، کارکنان بانک، پستچی و... خوشایند باشند بدون اینکه متوجه باشیم احساس خوبی پیدا میکنیم و بر عکس اگر گفتوگو و برخوردهای ما، نامناسب و به ظاهر غیر مؤدبانه باشد، روحیهی خوبی نخواهیم داشت و نیرویمان تحلیل میرود.
بسیاری از رفتارهای نامشخص بدین دلیل است که دیگران منظوری از گفتههای ما برداشت میکنند که ابداً منظور ما نبوده است. اما چگونه از بروز این مشکلات در گفتوگوهای صمیمانه و عمومی جلوگیری کنیم؟ مؤثرترین راه: تغییر طرحریزی و چارچوب کلام است.
«نقش طرز گفتوگو»
«فراپیام»
پیام: اطلاعاتی است که به وسیلهی معانی کلمات منتقل می شوند.
آنچه دربارهی روابط مخابره میشود، تلقی ما از یکدیگر، موقعیت و حرفی که میزنیم، فراپیام است. این فراپیام است که در برابر آن واکنش شدید نشان میدهیم.
کلمات اطلاعاتی را منتقل میکنند، از طرفی طرز سخن گفتن ما، بلندی صدا، سرعت حرف زدن طرز ادای کلمات و تأکیدها ذهنیت ما را منتقل میسازد. طرز گفتار ما معانی اجتماعی را منتقل میکند.
«درگیر شدن و استقلال»
انسان نیاز به جمع و زندگی اجتماعی دارد، با این حال به دنبال استقلال نیز هست.
بنابراین باید تعادلی میان نیاز به درگیر بودن با دیگران و نیاز به استقلال در نظر بگیریم.
مردها به دلیل این که سطح موجود اطلاعات را در صحبت مهم میپندارند در روابط شخصی خود با دشواریهایی روبرو میشوند. در حالی که زنان به راحتی دربارهی موضوعات جزئی سخن میگویند و با هم درد دل میکنند.
نیازهای ما به درگیر شدن و استقلال، ارتباط و جدا بودن، مترادف نیست، اما همزمان است.
ایجاد تعادل میان این دو با مفهوم پدیدهی ادب قابل توضیح است.
«ادب»
منظور از ادب، رعایت تأثیر صحبتهای ما با دیگران است.
اکراف می گوید:
1) خود را به دیگران تحمیل نکنید، فاصلهی خود را رعایت کنید. نیاز به استقلال دیگران را تأمین میکند.
2) به دیگران امکان انتخاب و فرصت حرف زدن بدهید. جایی میان استقلال و درگیر بودن.
3) دوستانه رفتار کنید و دقیق باشید. نیاز انسان به درگیر بودن با دیگران را ارضاء میکند.
میتوانید با چیزی گفتن و یا با حرفی زدن مهربانی خود را نشان دهید.
«فراپیام های آمیخته در منزل»
پدر و مادرها در روابط صمیمانه خود، گاهی با هم تفاوت دارند، گروهی توصیه به فرزند برای خوب لباس پوشیدن، خوردن و .. را نشانهی عشق خود میدانند و گروهی این طرز برخورد را تحمیل میدانند. فرزندان نیز گاهی آن را تحمیل و گاهی بیاعتنایی نسبت به خود تلقی میکنند. اگر قصد یکدیگر را از این فراپیام ها درک نکنیم دچار اشکال میشویم.
«تمهیدات گفتوگو»
نشانههای گفتوگو
سرعت و مکث و زیر و بم صدا: گفتوگو یک بازی نوبتی است. شما حرف می زنید، بعد نوبت دیگری و بار دیگر نوبت شما.
وقتی عادات گفت و گو در طرفین مشابه است، هیچ اشکالی بروز نمیکند، اما اگر عادات من و شما با هم متفاوت باشد ممکن است شما حرف مرا قطع کنید و یا بر عکس.
بنابراین اندکی تفاوت در سبک گفت و گو مانند مکث و غیره میتواند تأثیر قابل ملاحظهای داشته باشد و اگر به آنها بی توجهی شود ممکن است به قطع مکالمه بیانجامد.
بلند حرف زدن میتواند نشانه عصبانیت، هیجان و ... و ملایمتر حرف زدن نشانهی رعایت احترام خجالت کشیدن و ...
آهنگ و زیر و بم صدا ترکیبی از سرعت، مکث ، رسایی و تغییر زیر و بم صداست و میتواند فراپیام کلمات را تغییر دهد. توسعهی ارتباط نیازمند شناختن و تغییر زیر و بم صداست.
چهار تمهید گفتوگو عبارتند از: واکنش اشاره کننده، طرح سؤال، شکایت کردن مؤدبانه، عذرخواهی کردن
· واکنش اشاره کننده: اگر هنگام گفتوگو واکنشی کمتر از حد انتظار دریافت کنیم نشان دهندهی گوش ندادن مخاطب و یا بی علاقگی او به موضوع مورد گفتوگو است و گفتوگو و ارتباط قطع میشود و در غیر این صورت گفتوگو ادامه مییابد.
· طرح سؤال: سؤال پیام درخواست کسب اطلاعات دارد ولی فراپیام آن این است که سؤال میتواند نشاندهندهی علاقه و یا تحمیل از طرف مخاطب باشد و بعضی نیز سؤال نمیکنند و انتظار دارند دیگران داوطلبانه به صحبت کردن ادامه دهند که این خود سرزنشی مضاعف است.
· شکایت کردن: در صورتی که در طرز شکایت کردن و زمان آن بین دو نفر اختلافنظر و برداشت متفاوت وجود داشته باشد به مشکل میانجامد.
· گاهی با عذرخواهی کردن قسمتی از مسئولیت اشتباه را به عهده می گیریم و از طرف مقابل نیز انتظار داریم همین کار را بکند اما گاهی طرف مقابل، در پاسخ همه تقصیرها را به گردن شخص دیگر می اندازد که این به گفتوگوی غیر منطقی و ریاکارانه منجر میشود.
«ابزار مکالمه»
بسیاری از تمهیدات گفتوگو را میتوان تغییر داد.
مثلاً وقتی گفتوگو به خوبی در جریان نیست، میتوانیم با تغییر در لحن کلام، بلندی و کوتاهی صدا و سرعت حرف زدن و مکث ها، به ریتم مشترکی با مخاطب برسیم.
اگر بدانیم آداب شکایت کردن و عذرخواهی برای همه یک معنا ندارد میتوانیم به واکنشهای دیگران گوش به زنگ باشیم و انتظار آن را داشته باشیم. رعایت این نکات از سوء تفاهمات حاصل از گفتوگو می کاهد.
«شیوه های گفتوگو»
«چرا منظور خود را بیان نمیکنیم؟»
*غیر مستقیم حرف زدن
گاهی منظور خود را غیر مستقیم بیان میکنیم.
گاهی صراحت داشتن و صادقانه حرف زدن مشکلی را برطرف نمیکند و آنچه اهمیت دارد فراپیام است. اینکه کسی از لحن صدا، حالت چهره و تمامی عناصر محاورهی شما بفهمد شما چه نظری دارید.
فرا پیام سخن پیوند جویانه به این شیوه گاهی هر دو طرف احساس بهتری خواهند داشت.
فایدهی دیگر سخن غیر مستقیم اجتناب از رویارویی و حفظ رابطهی خوب است.
خطر سخن غیر مستقیم: سوءتفاهمات فراوان
اگر حرفهای خود را به شوخی و طنز بیان کنیم و اگر کسی باشد که طنز کلام ما را درک کند هم برای گوینده و هم شنونده لذتبخش است. فایدهی سخن غیر مستقیم: پیوندجویی ، دفاع از خود، شناور بودن بین استقلال و درگیر بودن با دیگران.
«چرا نمیتوانیم منظور خود را بگوییم؟»
اغلب وقتی صریح حرف میزنیم، دیگران را آزرده خاطر میکنیم. شنونده منظور گوینده را درست درک نمیکند.
صداقت میتواند مسألهساز شود. این امر به ویژه در مورد تکرار انتقاد از دیگران یا ارائهی اطلاعات مخرب و صحبتهای اجتنابناپذیر روزانه دربارهی خواستهها، برنامهها و امیال صدق میکند.
«قالب بیان»
نشانههای بارزی مانند سرعت حرف زدن، لحن صدا، مکثها و حالات چهره به همراه کلماتی که می گوییم بیان ما را جدی، شوخی، خشمگینانه، مؤدبانه، بیادبانه، طعنه دار و ... قالبریزی میکند.
اگر از دیگران بخواهید که قالب ذهنیشان را توضیح دهند و یا منظورشان را از حرفی که زدهاند، به احتمال زیاد آنها سؤال شما را انتقاد از خویش و یا مبارزهطلبی برداشت میکنند.
اگر سخنی نوشته شود، به دلیل این که تمام عناصر بیان مانند لحن و بلندی و کوتاهی صدا، مکثها و حالات چهره وجود ندارد قالب بیان مشخص نمیشود مانند نوشتن یک سخنرانی.
طرح مطالب مهم به صورت کلامی و شفاهی بسیار راحت تر است. زیرا در آن چهارچوب و قالب کلام مشخص میشود و فراپیام بهتر مخابره میشود.
«بهره برداری و تغییر قالب بیان»
آگهی دهندگان اغلب از چهارچوب بیان به سود خود استفاده میکنن. مثلاً هنرپیشهها با شکل لباس و لحن و قیافهی آرام و بشاش میخواهند شما را به خرید کالایی تشویق کنند.
سخنرانی برای جمع کثیری سخنرانی میکرد. زن و شوهری مرتب اظهار نظر میکردند و فراپیام سؤالات آنها این بود که آنچه سخنران میگوید احمقانه و اشتباه است. سخنران برای خروج از قالبریزی آنها گفت: شما تا همین حالا سؤالات متعددی پرسیدهاید اگر موافقید به دیگران نیز امکان سؤال بدهید. این فرا ارتباط است که قالب بیان را تغییر میدهد.
اگر تحسین و تمجیدی مبتنی بر قالب بیان ما نباشد، به اندازه انتقاد ناراحتکننده است.
گاهی از حرفی دوستانه احساس حقارت میکنیم. در چنین مواردی بین پیام و فراپیام تضاد وجود دارد.
مثلاً به دوستمان میگوییم می خواهیم تو شاد باشی، اما فراپیام ما می گوید تو موجود بیچارهای هستی و این ما را در موقعیت بدی قرار میدهد. قالبهای بیانی پویا هستند.
«قدرت و همبستگی»
قدرت با کنترل کردن دیگران و مقاومت در برابر کنترل شدن رابطه دارد.
همبستگی زمانی شروع میشود که طرفین یکدیگر را به اسم کوچک صدا میزنند، اما قدرت مشمول موقعیتی است که تنها یک طرف دیگری را به اسم کوچک صدا میزند، اما این رفتار متقابل نیست.
همبستگی از میزان قدرت میکاهد. نمیتوانیم هر دو را داشته باشیم. اگر یک پزشک پرستارها و بیمارانش را تشویق کند که او را به اسم کوچکش صدا بزنند، ممکن است او را به داشتن کیفیت بد در طبابت متهم سازند.
موضع اسم کوچک
در همبستگی دو طرف یکدیگر را به اسم کوچک صدا میزنند اما قدرت شامل موقعیتی است که تنها یک طرف دیگری را به اسم کوچک صدا میزند. سن و سال، جنسیت و موقعیت اجتماعی در این زمینه نقش دارند.
دعوی برابری بیتناسب
اگر کسی از سیاست همبستگی بدون تناسب استفاده کند از او میرنجیم، مانند پدر و مادری که سعی میکند مانند نوجوان خود لباس بپوشد، در نظر نوجوان بد ظاهر میشود،
پدر و مادرش مدعی عضویت در گروهی هستند که به آن تعلق ندارند، یعنی ایجاد همبستگی بدون تناسب.
انکار قدرت
نشان دادن همبستگی از ناحیه کسی که منزلت اجتماعی کمتری برخوردار است میتواند گستاخی و جسارت محسوب شود.
در حالی که نشان دادن همستگی از طرف کسی که از مقام اجتماعی بالاتری برخوردار است ممکن است بی کفایتی تلقی شود.
جلب دوستی به منظور تأثیرگذاشتن روی اشخاص
فروشندهای که شما را در انتخاب یک لباس یاری میکند آیا نیاز خریدار را در نظر می گیرد یا درآمد و سود فروشگاه را
«ایجاد فاصله نامناسب»
حفظ فاصله به منظور رعایت ادب میتواند مفهوم برتری را تداعی کند. اما گاه ادب میتواند حالت تحقیر پیدا کند. مانند نوجوانی که با خانواده به صورت خیلی رسمی و مؤدبانه صحبت کند.
«قدرت همبستگی در جمع خانواده»
قدرت و همبستگی در خانواده تعیین کننده بسیاری از تلاشهای میان فردی است.
مثلاً فرزندان به دلیل همبستگی از سالمند مواظبت میکنند در حالی که برای سالمند نشانهی قدرت است. معتقد است با او مثل بچه ها رفتار میکنند. آنچه برای سالمند استقلال محسوب میشود (مثلاً هر چه بخواهم میخورم) برای فرزندان فاصله گرفتن است همهی آنها در قالب بیان خود باقی میمانند و جنگ اراده ادامه مییابد.
روش گفتوگو در روابط نزدیک
«چرا همه چیز بدتر میشود؟»
باور «اگر یکدیگر را عاشقانه دوست بداریم، بر مشکلات فائق می آییم» لزوماً حقیقت ندارد.
در واقع هر چه بیشتر یکدیگر را دوست بداریم، انتظارات ما از تفاهم کامل غیر واقعبینانهتر و فراپیام سوءتفاهم دردناکتر میشود.
گفتوگو کردن، اگر مقصود خود را بیان کنیم و دیگران نیز همانگونه که منظور ماست، آن را درک کنند، تفاهم ایجاد میکند اگر سبکهای گفتوگو متفاوت باشند، احتمال تفاهم و از میان برداشتن مشکلات بسیار ضعیف میشود.
هر چه مدت روابط اشخاص طولانیتر میشود، فرصت تحلیل رفتار یکدیگر بیشتر میشود. و اگر تفاوت سبک گفتوگو و روش مکالمه وجود داشته باشد، سوءتفاهمات جدید و نتیجهگیریهای منفی در مورد طرف مقابل افزایش مییابد.
هر چه روابط صمیمانهتر شود، حرفها بیشتر زیر سنگینی چارچوب معیار در «آیا مرا به اندازهی کافی دوست داری» قرار گرفته و سوءتفاهمات بیشتر میشود. در هر حال مقصر واژهها نیستند، بلکه مشکل در لحن صدا، زیر و بم آن و مفاهیم و پیش فرضهای ذهن است.
«جداسازی مکمّل»
دو نفر رفتارهای افراطی را به نمایش میگذارند که در طرف مقابل رفتار غیر متجانس دیگری را متجلی میکند.
این مارپیچ مشکلات را پیچیدهتر و اختلاف را عمیقتر میسازد.
چه کسی واکنش نشان میدهد؟
هر آنچه گفته میشود یک محرک و بازتاب است. وقتی سبکها متفاوت باشند هر چه برای بهبود اوضاع تلاش نیم، در واقع رفتار قبلی خود را تکرار میکنیم و در نتیجه همه چیز خرابتر میشود.
«تناقض عشق و ازدواج»
وقتی قرار است مدت زمان طولانی در کنار هم و با هم زندگی کنیم، توقع همراهی دوستانه داریم که در صورت تفاوتهای فرهنگی و در نتیجهی تفاوتها در سبک مکالمه و گفتوگو، این توقع تأمین نمیشود. گفتوگوی میان زن و مرد همیشه موضوعی فرافرهنگی است.
«گفت و گو در روابط زناشویی»
«حرفهای زن –حرفهای مرد»
گفتوگوی زن و مرد برقراری یک رابطه فرافرهنگی است بدین دلیل که فرهنگ مربوط به تجربیات گذشته است و تجربیات گذشته زن و مرد و انتظارات آنها از گفتوگو و نقش آن در روابط متفاوت است.
ارتباط نیازمند توازن بین نیازهای متناقض درگیر شدن با یکدیگر و استقلال است.
با این که هر انسانی هر دو نیاز را دارد، اما زنان نیاز بیشتری به درگیر شدن و مردان نیاز بیشتری به استقلال دارند.
«زنان به فراپیام ها گوش می دهند»
گاهی فراپیام ممکن است به آن مفهومی که شنونده تفسیر میکند، نباشد.
احساسات زنان اگر مردها از ضمیر من به جای ما استفاده کنند جریحه دار میشود؛ زیرا این ضمیر جایی برای اشتراک باقی نمیگذارد. در حالی که مردان بیشتر به معانی واژه ها و به عبارتی به پیام گوش میدهند.
زنان و مردان بر لایه های متفاوتی از گفتوگو تمرکز میکنند.
برداشت زنان و مردان از آنچه اهمیت گفتوگو تلقی میشود متفاوت است. مثلاً سکوت مرد هنگامی که زن سخن میگوید به معنی نشنیدن و یا گوش نکردن نیست.
«پیامها و فراپیامها میان بزرگسالان»
معمولاً زن دربارهی فراپیام و مرد دربارهی پیام سخن میگوید.
آگاهی به این امر که فراپیامها بخش واقعی و اساسی از برقراری ارتباط هستند کار درک و توجیه آنچه را که احساس میکنند، برای مردها آسانتر میسازد.
یکی از متداولترین تیپهای کلیشهای مردهای آمریکایی، مرد قدرتمند و بسیار ساکت است. در حالی که بسیاری از زنان این تیپ مردها را به عنوان همسر باری سنگین بر دوش خود میدانند.
برای دختر بچهها، زندگی اجتماعی معمولاً حول محور «یک بهترین دوست» میچرخد، در حالی که پسرها تمایل به گروههای بزرگتر و رقابت و پی بردن به این که چه کسی و در چه کاری سرآمد دیگران است دارند.
گاهی زنان و مردان بزرگسال این برداشتها و عادات متفاوت کودکی خود را حفظ میکنند و اغلب مانند بچهها حرف میزنند. زنان میخواهند همسرشان صمیمیترین دوست باشد و مردها اگر درد دل نکنند حس نمیکنند چیزی از دست دادهاند.
گاه موضوعات جالب توجه برای زن و مرد متفاوت است. مثلاً به هنگام صحبت دربارهی اتفاقی، زنان ممکن است بپرسند: «دقیقاً چی گفت و چگونه؟» در حالی که مردان به جای بازگو کردن آنچه گفته شده و چگونگی آن خلاصهی کوتاهی ارائه میدهند و احساس زنها این است که جوهر و مایهی تجربه، حذف شده است.
اگر به تفاوتهای سبک مکالمه آگاه شویم میتوانیم بپذیریم که شاید همیشه نتوانیم مقاصد شریک زندگی خود را درست تعبیر کنیم.
معنی عشق این نیست که هرگز ناگزیر نشویم بپرسیم: منظورت چیست؟
«عیبجویی خودمانی»
گاهی به عنوان یکی از زوجین، تصور میکنیم اگر مرتکب اشتباه بزرگی شویم اهمیتی ندارد؛ زیرا شریک زندگی، ما را کامل و بینقص میداند، در حالی که در بسیاری از مواقع شریک زندگی یک منتقد و عیبجوی خودمانی میشود.
· یکی از شیوههای انتقاد ممکن است که به آن نیاز نداریم و این کمک بی موقع باعث ایجاد احساس بیکفایتی میشود.
· نوع دیگر انتقاد، تعریف و تمجید از یک شخص ثالث است.
· گاهی نیز هدف انتقاد را تغییر داده، به اشخاص غایب انتقاد می کنیم و بدین شیوه به دنبال انتقاد از همسر و برقراری تفاهم با او هستیم.
· بسیاری از مردم به دلیل استفاده از دستور زبان غلط و استفاده اشتباه از واژه، همسرشان را مورد انتقاد قرار میدهند که این باعث احساس بیلیاقتی و بی کفایتی در فرد میشود.
· شیفتگی احساسی، چشم ما را در برابر ایرادات کور و صمیمیت، گاهی اجازه میدهد عیوب را بزرگتر از آنچه هستند مشاهده کنیم.
· در بسیاری از انتقادات خودمانی به دنبال تصحیح یکدیگر به روش خود هستیم.
· سؤالات، گاهی به طور غیر مستقیم، انتقادند. (گلوله از اسلحه ای با صدا خفه کن)
· انتقاد و تذکرات بیوقفه به تدریج احساس مطلوب بودن و مورد علاقه واقع شدن را کاهش می دهد. انتقاد دائم، شکست غمانگیز صمیمیت
«استفاده از سبک مکالمه»
«گفتوگو دربارهی راههای گفتوگو»
*درک از سبک مکالمه خود، همیشه راههایی برای تنظیم و تطبیق آن وجود دارد.
* همچنین تشخیص این که شخصیت و رفتار دیگران چیزی قطعی و دائمی نیست و تغییرپذیر است. در تغییر خویش مؤثر است.
*یک ابراز قوی برای بهبود ارتباط، به کارگیری فرا ارتباط یعنی گفتوگو دربارهی برقراری ارتباط است.
* گفتوگو دربارهی نحوهی حرف زدن افراد، نوعی تجریه و تحلیل است و بعضی ها از مورد تحلیل قرار گرفتن بیزارند؛ بنابراین گاهی نمیتوانید به شکل سازندهای در این مورد به دیگران بگویید.
به دلیل همین پیشبینیهای احتیاطی در فرا ارتباط یا چارچوب بخشی مجدد، مهمترین نتیجهی آگاهی از روش مکالمه، خودآگاهی است. این دانش به خودی خود تسکیندهنده و رهاییبخش است.
· اگر علت مشکل در برقراری ارتباط، تفاوت طرز گفتوگو باشد، گفتوگوی بیشتر کمکی به حل مسأله نمیکند.
استفاده از لغات و ترکیبات تازه و راهی نو برای گفت و گو همان یافتن راهی تازه برای نگریستن به جهان است.
آموختن گفتوگو دربارهی فراپیام ها، در واقع یک نظر تازه به دنیاست.
برای آگاهی از سبک مکالمه یکدیگر، قدمی به عقب بر داریم و کنش متقابل را مشاهده کنیم.
پذیرفتن وضعیت مشاهده گر، امکان پیدا کردن راهحلهای شخصی و به دست گرفتن کنترل زندگی و روابط انسانی را فراهم می سازد.
منبع: منظورم این نبود!، نوشتهی دبورا تامن، ترجمهی: مهدی قراچه داغی، زهره فتوحی
|