لازمهی شاد بودن چیست؟
لازمهی شادی و شاد بودن، مثبتاندیشی و جستوجوی خوبیها و زیباییها و ایجاد تعادل در زندگی است. خانوادههایی که زندگی متعادلی دارند چه از نظر روانی و چه از نظر مالی، در نهایت زندگی شادی دارند. انسان با نگرش منفی به دنیا چیزی جز روحیهای افسرده، غمگین و حالتی خشمگینانه ندارد و این نگرش منفی، تخریبگر جامعه است.
همینطور کسی که از نظر مالی و روانی زندگی متعادلی دارد، در نهایت میتواند فرد شادی نیز باشد. نباید فراموش کرد که برای رخدادهای اجتماعی، راهحلهای اجتماعی نیز وجود دارد و راهکارهای جمعی در برخورد با چنین مشکلاتی میتوانند بسیار کارساز باشد.
شادی واقعی آن است که مکان و زمان در آن تأثیری نداشته باشد. بهترین مثال در این زمینه ارتباط شادمانهی کودکان با یکدیگر است؛ یعنی نوعی شادی همراه با خلاقیت.
فرزندان، زمانی که تحت تربیت والدین قرار دارند، والد درونشان شکل میگیرد. بنابراین ارزشها، تعصبها، اعتقادها، فرهنگ، سنت، ملیت بر شادی و بروز آن تأثیر میگذارد. در حقیقت شادی برای فرزند در چارچوب خاصی تعریف میشود و شادمانی خارج از این چارچوب سبب ایجاد احساس گناه در او میگردد. برخی والدین برای اینکه فرزند خود را در چارچوب ارزشها و باورهای خودشان نگه دارند، با تنبیه فرزند، احساس گناه را در او به وجود میآورند.
قواعد شاد شدن را بیاموزیم
اگر تصمیم بگیریم میتوانیم به شادی دست یابیم. همچنین اگر تصمیم بگیریم میتوانیم خودمان را ناراحت کنیم. پس شما کدام را انتخاب میکنید؟
امیدواریم شادی را ترجیح دهید، آن را عملی کنید و این راهکارها را به کار بگیرید:
· تصمیم بگیرید برای شاد شدنتان مبارزه و تلاش کنید
به عنوان یک انسان این حق شماست و این تصمیم برای شما فواید زیادی دارد. مزیتهای اولویت قائل شدن برای وجود خود و خانوادهتان و لذت بردنتان را در نظر بگیرید. اگر فکر کردید این مزیتها ارزشمندند، تصمیم بگیرید برای دستیابی به آنها تلاش کنید.
· برای شادی دیگران اهمیت قایل شوید
هرچند شادی دیگران در مقام دوم اهمیت باشد، اما برای آن اهمیت قائل شوید؛ چون احتمالاً زندگی در میان دیگران را ترجیح میدهید و میخواهید با آنها همراه شوید. از طرفی چون شادی شما به شادی دیگران بستگی دارد، بهتر است حقوق و ارزشهای سایر انسانها را رعایت کنید و بعد از حقوق خودتان، برای حقوق آنها نیز اهمیت قایل شوید. منفعت شخصیِ روشنبینانه، رعایت منافع دیگران را هم دربرمیگیرد.
· شاد بودن بدون شرط را بیاموزیم
متأسفانه ما انسانها برای شاد بودن شرط و پیششرط تعیین میکنیم. هنر شاد زیستن این نیست که در روزگار خوش در هنگام موفقیت و لحظههای شیرین، شاد باشیم. بلکه هنر شادزیستن بدین معنی است که بتوانیم در اوج درگیریها و سختیها احساس شادی خود را حفظ کنیم؛ به عنوان مثال ما در همهی حالات مانند استراحت، فعالیت، مسافرت، تفریح و غیره لباسی بر تن داریم. پس در همهی لحظهها و حالتهای زندگی نیز باید همواره لباس شادی بر تن داشته باشیم.
پس شادمانی را جستوجو نکنیم، بلکه آن را احساس کنیم. به شادی اولویت دهیم و بر اتفاقات مثبت و زیبای زندگی تمرکز کنیم. همچون کودکان راحت بخندیم و شادی کنیم.
خوش مشرب و شوخ طبع باشیم و با افراد شاد، بیشتر همنشینی کنیم. در جلسات شاد شرکت کنیم و برنامههای شاد تماشا کنیم. در لباس، محل زندگی و محل کار خود از رنگهای شاد و نشاطبخش استفاده کنیم.
· تصویر مثبتی از خود داشته باشیم
شادمانی ارتباطی مستقیم با تصویر ذهنی انسان دارد. انسانی که تصویری جذاب، مثبت و زیبا از خود داشته باشد، احساس شادمانی خواهد داشت. شخصیت و تواناییهای انسان یک پدیدهی کاملاً ثابت و تعریف شده نیست بلکه هم شخصیت قابل تغییر و اصلاح است و هم تواناییها قابل شکوفا شدن است. در زندگی افراد زیادی را میشناسیم که استعداد محدود و تغییرناپذیری دارند یا فقط در کارهای خاصی موفق و توانا هستند. ولی این به خاطر طبیعت ثابت و تغییرپذیر انسان نیست، بلکه به خاطر باورهای خود آن افراد است.
مثلاً فردی که عصبی و پرخاشگر است، اگر این عادت در او از بین نرفته است، به خاطر این نیست که نمیتواند خودش را عوض کند، بلکه به این خاطر است که او باور کرده است که نمیتواند پرخاشگری را کنار بگذارد و همواره فکر میکند که فردی پرخاشگر است. او هیچ وقت در ذهنش تصویری از یک انسان صبور و آرام و خوش مشرب از خود نساخته، بلکه همیشه با تصویر یک انسان پرخاشگر و عصبی زندگی کرده است.
انسانی که خودش را محدود کند هیچ کس نمیتواند به او کمک کند. انسان ممکن است محدودیت داشته باشد اما هیچ محدودیتی نمیتواند انسان را شکست دهد و یا از حرکت بازدارد.
انسانی که تصاویری زیبا از خود داشته باشد دارای بهترین حالت اعتماد به نفس خواهد بود و هر انسانی با اعتماد به نفس میتواند از راههای ناهموار را بپیماید و ناممکنها را ممکن سازد. باید بکوشیم همهی تصویرهای منفی و نازیبا را که در ذهن داریم. دور بریزیم و ذهن خود را از تصاویر مثبت و زیبا از خود، پرکنیم. باور کنیم که انسانی خلاق، صبور، پرانرژی، با اراده، سالم، موفق، مهربان، منظم، انعطافپذیر، انتقادپذیر و بسیار شاد و خوشبخت هستیم.
همواره از خود بپرسیم: «چگونه است که این همه شادم و لحظه به لحظه شادتر میشوم.»
لباسی نو بپوشیم و ظاهرمان را آراسته و جذاب سازیم و روزی نو را با شادی شروع کنیم.
· داوری نکنیم
یکی از مشکلات اصلی انسان این است که همواره داوری میکند. داوری، اغلب نه تنها در مسیر مثبت و صحیح پیش نمیرود بلکه تبدیل به پدیدهای مخرب میشود. داوری کردن دربارهی هر کس یا پدیدهای نیازمند توانایی شخص و راهکارهای خاص است و فردی که داوری میکند باید موقعیت و آمادگی داوری کردن را داشته باشد.
فرض کنید که کسی بدون آگاهی از علم حقوق دربارهی یک پروندهی قضایی حکم صادر کند. این حکم تا چه حد عادلانه و صحیح خواهد بود حتی یک قاضی مجرب یا یک وکیل نیز حق ندارد بدون مطالعهی دقیق پرونده و بررسیها و تحقیقات کافی از طرفین دعوی و رعایت همهی جوانب، رأی قطعی صادر کند.
اگر در اطراف خود دقت کنیم متوجه میشویم که همه از صبح تا شب در حال داوری کردن هستند و متأسفانه بیشتر این داوریها نیز منفی و بدبینانه است. بعضی افراد دربارهی همه چیز صحبت و داوری میکنند؛ دربارهی اعضای خانواده، فامیل، آشنایان، همسایهها، فرادستان، رهگذران و ... . ولی اگر خودشان این داوریها را تحلیل کنند، از این داوری خودخواهانه و منفی شرمنده میشوند.
از طرفی این دیگران نیستند که ما را غمگین میکنند، بلکه داوریهای خودمان موجب ناشادی ما میشود. اگر میخواهیم شادمانه زندگی کنیم باید انسانها را آنگونه که هستند بپذیریم و در کنار همه احساس خوشبختی کنیم. اینکه انتظار داشته باشیم دیگران همانگونه که ما میپسندیم رفتار کنند، خودخواهانه اندیشیدهایم. پذیرفتن انسانها همانگونه که هستند به این معنی نیست که عقاید آنها را تأیید کنیم، بلکه به این معنی است که با پذیرش واقعیت موجود تا رفتار خود را نسبت به آنان تنظیم کنیم.
پس یکی از رمزهای شاد زیستن دوری از داوریهای منفی است. از امروز تصمیم بگیریم داوریهای خود را کنترل کنیم. این هفته به هیچ وجه داوری نکنیم. وقتی یک هفته اینکار را انجام نداریم، احساس راحتی و سبکی خاصی خواهیم کرد. سپس تصمیم بگیریم یک ماه داوری نکنیم، حتماً موفق خواهیم شد. و وقتی یک ماه داوری نکردیم، میتوانیم از داوری کردن دوری کنیم و احساس بهتری را تجربه کنیم.
· نگرشمان را تغییر دهیم
«ما زندانی خودمان هستیم، زندانی مغزمان.» «ژاک لوسیران»
رضایت و شادمانی انسان در زندگی وابسته به داوریهای اوست. یعنی واقعیتهای موجود، موجب رضایت یا عدم رضایت ما نمیشوند، بلکه داوری ما در مورد این واقعیتها تعیینکنندهی رضایت یا نارضایتی ماست. ما اگر از داوریهای منفی در مورد دیگران، زندگی و حتی خودمان دست برداریم، دچار نارضایتی و عصبانیت و خودخوری نخواهیم شد و شادی واقعی را احساس خواهیم کرد. پس برای شادبودن اول باید خودمان و نگرشمان را تغییر دهیم.
سرگرمیهای لذتبخش پیشنهادی
در این قسمت، فهرستی از سرگرمیهای لذتبخش را آوردهایم. شما برای کشف علایق شخصی خودتان می توانید دریابید که به کدام یک از این سرگرمیها علاقهمندید و اطلاعات بیشتری در مورد سرگرمیهایی که فکر میکنید برای شما لذتبخشترند، به دست آورید. از خودتان بپرسید چه چیز میتواند در شما شور و شوق ایجاد کند. اهمیتی ندارد دیگران از چه چیز لذت میبرند، یا مجبور نیستید احساساتی مشابه احساسات آنها داشته باشید، حتی اگر میلیونها نفر در دنیا از ورزش تنیس لذت ببرند. دلیل نمیشود که شما نیز از آن لذت ببرید.
مثل سایر جنبههای زندگی، با آزمایش –یعنی آزمون و خطا –است که میفهمید چه چیزی را دوست دارید و چه چیزی را دوست ندارید. بنابراین به سرگرمیهای لذتبخش بیندیشید و چند مورد از آنها را آزمایش کنید. ممکن است از بعضی از آنها خوشتان بیاید و بعضی از آنها را تا آخر دنبال کنید. پس بهترین چیزهایی که شما را خشنود و راضی میکنند عمل کنید، عملی سازید.
* درک زیبایی شناختی
رفتن به نگارخانه، حضور در موزهها، تماشای فیلمهای جدید و ... .
* امور لباس
طراحی لباس، لباس پوشیدن، لباس دوختن، عکاسی از لباسها، تحقیق در زمینهی لباسها، خرید لباس و ... .
* بچهداری
مراقبت از نوزادان و اطفال، حمام کردن بچهها، لباس پوشاندن به بچهها، پرستاری از بچهها، بازیکردن با بچهها، درس دادن به بچهها، رفتن به پارک بازی و دیدن بچهها و ... .
* درست کردن مجموعه
جمع کردن کتاب، جمع کردن سکه، مجلات، قوطی کبریت، فلزات، تمبرها و مانند آن.
* تمرین بدنی
نرمش، بارفیکس، اسب سواری، دوی سبک، مشت زدن به کیسهی بوکس، طناب بازی، وزنهبرداری، یوگا و ... .
* امور مالی
تنظیم اوراق بهادار، امور مالیاتی، دفترداری، تنظیم بودجه، معاملهی اوراق بهادار، شرکت در کلاسهای مالی و ... .
* امور غذایی
شیرینیپزی، کبابپختن، غذاهای جدید خوردن، بیرون غذاخوردن، آمادهکردن غذاهای تازه و کمیاب. مطالعهی کتابهای آشپزی و ... .
* فعالیتهای باغبانی
گلآرایی، باغآرایی، چمنزنی، گیاهکاری، پرورش گیاهان خانگی، دیدار از باغ گیاهشناسی و ... .
* هنرهای گرافیکی
کاریکاتور، طراحی، نقاشی با انگشتان، نامهنگاری، نقاشی، عکاسی و ... .
* صنایع دستی
سبدبافی، صحافی، قلاب بافی، گلدوزی، طلاسازی، بافتنی، چرمسازی، توربافی، فلزکاری، قالبسازی، ساخت شیشههای رنگی و ... .
* کمک کردن به مردم
گوشدادن به حرفهای دیگران، دلگرمی دادن، تشویق کردن، مصاحبت، فعالیتهای بیمارستانی و مؤسسهای، دیدار از سالمندان، رسیدگی به نیازمندان و ... .
* فعالیتهای بیرون از خانه
بستن کولهپشتی و رفتن به کوه، دوچرخهسواری، تماشای پرندگان، رفتن به اردو، رفتن به مسابقات ورزشی، اسب سواری، رفتن به طبیعت و ... .
* حیوانات خانگی
پرورش حیوانات، نگهداری حیوانات خانگی و ... .
* کتابخوانی
مطالعهی کتابهای قدیمی، خواندن داستانهای عامیانه، خواندن کتابهای علمی، خواندن شعر و نمایشنامه خواندن با صدای بلند و ...
* فعالیتهای دینی و عرفانی
دعا خواندن، مراقبه، نماز خواندن، مطالعهی ادیان، شرکت در کلاسهای آموزشی دینی و ... .
* فعالیتهای علمی
آناتومی، انسانشناسی، زیستشناسی، شیمی، ستارهشناسی، فیزیک، پزشکی، خزندهشناسی، جامعهشناسی، جانورشناسی، روانشناسی و ... .
* معاشرت
رفتن به رستوران، مهمانی دادن، شرکت در شبشعرها و همایشها، جلسات گپ زدن، فعالیتهای گروهی، فعالیتهای اجتماعی، دیدار با دوستان و ... .
* ورزش
بدمینتون، بسکتبال، فوتبال، ژیمناستیک، پینگ پنگ، استخر، دویدن، شنا، تنیس و ... .
* مسافرت
مسافرت خارجی، مسافرت بین شهری، دیدار از روستاها، تماشای مناظر و نزدیک به محل سکونت و ... .
* بیرون ریختن احساسات
ضربه زدن و کوبیدن، فشار دادن بالشها، فریاد کشیدن در کوه و صحرا، نوشتن، صحبت کردن در مورد ترسها و... .
منبع: شادی در خانواده، مهتاب قاسمیان
|