ازدواج و تشکیل خانواده، از نیازهای ضروری و مهمی است که هر فردی برای تداوم زندگی خود نیازمند انجام و پایبندی به آن است و برای هر جوانی که در سن آن قرار دارد، مرحلهی اوج فرآیند رشد و تکامل محسوب میشود و یک تصمیم سرنوشتساز به شمار میآید.
ازدواج استمرار حیات و فرصتی برای شکوفایی استعدادهای آدمی است. تعهد نسبت به مسؤولیتهای زندگی، توجه به تشکیل خانواده و مدیریت آن و تلاش برای تربیت صحیح فرزندان همه از مواردی است که بر اهمیت ازدواج تأکید دارد.
از سوی دیگر این سنت الهی، نقطهی آغازین شکلگیری نهاد مقدس خانواده و پاسخی فطری و منطقی به نیازهای آدمی است. چنانکه خداوند متعال خلقت انسان را با خلق زن و مرد و کشش و میل آن دو به یکدیگر آغاز کرده است. در سایهی ازدواج، آرامش روانی و آسایش جنسی برای فرد حفظ میشود و به سوی تعالی و کمال هدایت میگردد.
همسران شایسته و خوب، در کنار هم احساس خوشبختی میکنند و با دلگرمی و دلخوشی به زندگیشان ادامه میدهند و برای بقا و سعادت جامعه، فرزندانی نیک تربیت میکنند.
اهداف، اهمیت و ضرورتهای ازدواج از نگاه دین
ازدواج از منظر اسلام بسیار پسندیده و مطلوب به شمار میآید و مورد طلب و درخواست الهی واقع شده است. هر عملی که مورد درخواست اولیای دین واقع شود، نشان از فضیلت و برتری آن عمل از دیدگاه دینی دارد و از مطلوبیت ذاتی عمل حکایت میکند. به همین دلیل در منظر اسلام، ازدواج عملی مطلوب درگاه الهی و مستحب موکد شمرده میشود و انجام دهندهی آن مستحق ثواب و پاداش الهی است.
در اسلام، ازدواج یک موضوع مؤکد است که باعث حفظ دین، دستیابی به رشد و تعالی، تداوم و تولید نسل مسلمانان میشود. همچنین به نیاز جنسی نیز پاسخ منطقی میدهد. فرد متأهل دارای نشاط و آرامش خاطر است. فرزند صالح نیز شاخصترین اثر دنیوی اثر دنیوی است.
در آیین اسلام افزون بر اینکه پیوند ازدواج از استحکام ویژهای برخوردار است، ارزش و منزلت الهی و خدایی خاصی دارد. اسلام از مردان و زنانی که با هم پیمان همسری میبندند، میخواهد در مسیر این پیمان الهی و آسمانی، به این مقاصد و اهداف لباس تحقق بپوشانند. در آموزههای دینی، مهمترین اهداف و ضرورتهای ازدواج اینگونهاند:
1. تشکیل خانواده:
پیامبر اکرم (ص): در اسلام بنایی گذارده نشده است که نزد خداوند محبوبتر از ازدواج باشد.
2. حفظ عفت و حیای فردی و اجتماعی و کسب اخلاق نیکو:
عفت و حیا از صفات برجستهی انسانی به شمار میروند که ازدواج یکی از راههای تأمین این صفات و سجایا است. رسول خدا (ص) به زید بن حارثه فرمودند: «ازدواج کن تا پاکدامن باشی.» و در روایتی دیگر، به زنی که گفته بود، دیگر ازدواج نخواهم کرد، فرمودند: «ازدواج برای حفظ عفاف لازم است.» همچنین در سخنی دیگر فرمودند: «مردان را زن دهید تا خدا اخلاقشان را نیکو، روزهایشان را وسیع و جوانمردیشان را زیاد گرداند.»
3. تکمیل دین:
رسول اکرم (ص) فرمودند: «هرکس ازدواج کند نیمی از دینش را باز یافته است.» در جای دیگر، فرمودند: «هرکس در ابتدای جوانی ازدواج کند شیطان فریاد میکند: ای وای، دو سوم دین خود را از شر من حفظ کرد.»
4. ازدیاد نسل:
پیامبر (ص) فرمودند: «ازدواج کنید؛ زیرا من به زیادی شما نسبت به امتهای دیگر در قیامت مباهات میکنم.»
5. زیادشدن روزی:
پیامبر (ص) فرمودند: «روزی را به وسیلهی زن گرفتن زیاد کنید.»
و در حدیث دیگری فرمودند: «هر کس ازدواج را از ترس فقر و تنگدستی ترک کند به خدا سوءظن برده است؛ زیرا خداوند میفرماید: اگر (زن و شوهر) فقیر باشند خدا هر کدام را از کرم خود بینیاز میکند. بنابراین، در هر صورت، روزی زن و مرد با خداست.»
6. گشودن درهای رحمت الهی:
پیامبر (ص) فرمودند: «درهای رحمت آسمان در چهار موقع گشوده میشود: 1. هنگام باریدن باران، 2. وقتی که فرزندی (از سر مهر) به صورت پدرش بنگرد، 3. زمانی که در خانهی کعبه گشوده میگردد، 4. در وقت اجرای عقد ازدواج.»
فواید ازدواج:
1. پیروی از سنت پیامبر(ص):
ازدواج یک سنت پسندیده و ارزشمند است. چنانکه پیامبر(ص) میفرمایند: «ازدواج یکی از سنتهای من است.آن کس که آیین و مذهب همگام با فطرت مرا دوست دارد باید نسبت به سنت من پایبند باشد.»
2. تشکیل خانواده:
از اساسیترین اهداف ازدواج تشکیل خانواده است. خانواده کانون محبت، عاطفه و صمیمیت است که با ازدواج پیریزی میشود. نیاز انسان به زندگی اجتماعی و تشکیل خانواده، یک نیاز فطری و درونی برای هر فرد به شمار میآید.
تطابق این نیاز با امکانات بیرونی، این فرصت را فراهم آورده تا انسانها با روی آوردن به ازدواج، به این میل باطنی و خواستهی طبیعی خویش پاسخ دهند؛ بهگونهای که تمام نیازها و خواستههای آدمی در سایهی این پیوند مقدس امکانپذیر میشود.خداوند در آیهی 21 سورهی روم، چنین میفرماید: «و از نشانههای اوست که از نوع خودتان همسرانی برایتان آفرید تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد....»
3. تأمین نیازهای عاطفی:
روانشناسان یکی از نیازهای اساسی و مهم آدمی را نیاز به محبت میدانند. محبت وعشق میتواند خلاء بین انسانها را پر کند و هر انسانی واقعاً به عشق نیازمند است. یکی از راهکارهای مهم و مؤثر ابراز و دریافت محبت، ازدواج است. خداوند در ازدواج چاشنی یک ارتباط محبتآمیز را قرار دادن مودت و رحمت بین زوجین قرار داده است. این تمرین محبت، رفتهرفته روح آدمی را بزرگتر و قلب او را رئوفتر میکند. همچنین پیوند زناشویی را استحکام میبخشد، فضای خانواده را صمیمی و گرم میکند، رضایت خاطر همسران را پدید میآورد و تعادل روانی را برای آنها ایجاد میکند.
4. تأمین مناسب نیازهای جسمانی و روانی:
یکی از مهمترین اهداف ازدواج این است که فرد در پرتو یک ازدواج سالم و آگاهانه میتواند بخش وسیعی از نیازهای جسمانی و روانی خود را به نحوی مناسب و مساعد ارضا کند. در تحقیقات ثابت شده است که قابلیت مهرورزی در افرادی که ازدواج میکنند، افزایش پیدا میکند. علاوه بر این، وقتی نقش زن و مرد بودن به نقش پدر و مادری توسعه مییابد، خداوند مهر و انرژی مثبتی را در وجود آنان شکوفا میکند که میتوانند به مقدار قابل توجهی به فرزند خود انرژیهای مثبت و محبت را اعطا کنند.
1. رشد معنویت و طهارت روحی:
یکی از دلایل ازدواج این است که معنویت را در وجود انسان افزایش میدهد و رشد معنوی در او سرعت پیدا میکند. ازدواج باعث میشود که فرد به اهداف عالی که خداوند در وجود او قرار داده، برسد.
2. جلوگیری از انزوا:
از مهمترین دلایل ازدواج این است که فرد از حالت تنهایی، انزواطلبی، پوچی، سرگردانی و بیهدفی یا اهداف محدود رها شود. حقیقت این است که یک ازدواج مناسب، زندگی را جهتدار میکند؛ درست مثل کشتی که سکاندار، آن را به سمت مقصد نهاییاش راهنمایی میکند. بانگاهی به پژوهشهای انجام شده میتوان دریافت که ازدواج، موجب میشود که توانایی همدردی، همدلی و همکاری نیز در انسان افزایش یابد.
3. پیشگیری از انحرافات:
ازدواج آگاهانه، اساسیترین راه برای پیشگیری از انحرافات و عامل اصلی حفظ نفس و سلامت روانی انسان به شمار میآید. ممکن است یک فرد مجرد برای تأمین غرائز و ارضای احساسات خود، نتواند در تمام مراحل زندگی خویشتندار باشد و به مرور از جادهی طهارت و پاکدامنی بیرون برود. این درحالی است که یکی از اهداف ازدواج در اندیشهی دینی آن است که فرد بتواند نیازهای خود را در چارچوبی سالم برآورده سازد و از بسیاری از خطاها رهایی یابد.
4. تولید مثل:
از آنجایی که تداوم نسل انسان در گرو ازدواج و برقراری پیوندی سالم میان زن و مرد است، تولید نسل را نیز میتوان از اهداف ازدواج برشمرد. مودت و رحمت میان همسران، آنها را بر آن میدارد تا بر فرزندان خردسال خود، که از تأمین نیازهای حیاتیشان عاجزند، مهر ورزیده و به نگهداری و تربیت آنها اقدام کنند. اگر این مهرورزی نبود نسل بشر منقرض میشد و انسان امکان حیات نمییافت.
5. دستیابی به استقلال سالم:
به طور معمول تا پیش از ازدواج، وابستگی به خانوادهی اصلی و والدین از میان نمیرود. اما در ازدواج، مسؤولیتهای زندگی به صورت کامل در اختیار فرد قرار میگیرد و استقلال فردی، اقتصادی، و اجتماعی تا اندازهی زیادی فراهم میشود.
بدین ترتیب فرد قادر میشود تا اعتماد به نفس تازهای را در زندگی به دست آورد و در مسیر هدایت زندگی خود کوشاتر باشد؛ بنابراین معمولاً زن و مرد، پس از ازدواج در همهی حوزهها مسؤولیتپذیرتر میشوند و برای به دست آوردن سایر اهداف زندگی مثل تحصیل، اشتغال و ... نیز مصممتر و کوشاتر میگردند. به عبارت دیگر با این استقلال، نیروهای بالقوه و صفات برجستهی وجود فرد به رشد و شکوفایی میرسد.
6. مسؤولیتپذیری:
از دیگر علل و فلسفههای ازدواج، مسؤولیتپذیری و بیرون آمدن از حصار خودبینی و متعهد شدن در برابر دیگران و به دنبال آن فراهم شدن زمینهی رشد اجتماعی است. مسؤولیتپذیری از معیارهای مهم رشدیافتگی و به معنای پاسخگو بودن در برابر دیگران است که میتوان آن را رکن مهمی در ایجاد و حفظ روابط فردی دانست.
با مسؤولیتپذیری زمینهی رشد اجتماعی در فرد ایجاد میشود. این تأثیر را در هیچ عمل و رفتار فردی و اجتماعی دیگری نمیتوان یافت. در پرتو ازدواج است که فرد میتواند به شخصیت اجتماعی خود دست یابد و به پختگی و رشد شخصیت دست پیدا کند.
7. شکوفایی استعدادها:
خداوند در وجود انسان نیازهایی قرار داده است که پرداختن به این نیازها و تأمین آنها سبب آرامش و شکوفایی استعدادهای انسان میشود. هنگامی که دختر و پسر براساس فطرت و طبیعت با هم ازدواج میکنند، در سایهی ازدواج به آرامش فکری و امنیت باطنی دست مییابند. آنها با ازدواج بر مشکلات و نیازهای مجرد بودن فائق میآیند و زمینهی تفکر صحیح و آیندهنگری برایشان فراهم میشود.
هنگامی که طغیان شهوات و غرایز فرو نشست، بدون تردید راه برای شکوفایی استعدادهای نهفته باز میشود و بر درخت زندگی، محصولات و ثمرات عالی مینشیند. صفحات تاریخ گواه آن است که بسیاری از مردان بزرگ پس از ازدواج راه صدساله را یک شبه طی کردهاند و در سایهی ازدواج - که موجب آرامش و امنیت خاطر آنان شده است –به مقامات بلند و بزرگی از علم و دانش رسیدهاند. آری، ازدواج علت آرامش و امنیت و زمینهی تحقق کمالات و شکوفایی استعدادهاست.
8. ایجاد آرامش:
اگر ازدواج با معیارهای درست و از روی آگاهی صورت گیرد، باعث تکامل میشود و به سعادت، سلامتی، آرامش و امنیت فکری زوجین که هدف نهایی هر ازدواج است، منجر میگردد.
زندگی چنین همسرانی اغلب باصفا و آرامش همراه است و مهربانی و محبت بر تمامی روابط آنها سایه میافکند. همین مودت و مهربانی میان آنان است که مایهی آرامش روان میشود و دنیایی آکنده از عشق و محبت به ارمغان میآورد؛ زیرا دختر و پسری که براساس فطرت الهی به یکدیگر نیازمند هستند، اکنون به سوی هم جذب شده، هرکدام معنایی دیگر برای زندگی یافتهاند و در کنار هم آرامش مییابند.
این آرامش از آنجا ناشی میشود که این دو جنس، مکمل یکدیگر و مایهی شکوفایی و نشاط و پرورش هم هستند؛ به طوری که هر یک بدون دیگری ناقص هستند و طبیعی است که میان یک موجود و مکمل وجود او، چنین جاذبهی نیرومندی وجود داشته باشد. این آرامش خاطر جز به وسیلهی عشق و محبت و در سایهی ازدواج به دست نمیآید.
|