مقالات آموزشی

 

 

 

مشاورین حاضر در کلینیک
آتنا سادات میررجائی
آزاده امیر
فاطمه قانعی مطلق
مرضیه ذبیحی
میترا ضیایی عاقل
مریم مرواریدی
عطیه تقوی
محمدرضا سعیدی
محمد حسین سلمانیان
مینا شعبان زاده
هانیه میر
سمیه قاصری
حسین چم حیدری
جانان محبوبی
سمانه خمسه ای
محمدرضا ودادمفرد
سعیده باقری
سارا خواجه افضلی
محمدرضا صنم یار
سیما سیفی
دفاع های روانی (بخش چهارم)
جهت ایجاد مطالب مدیریت سایت ـ امیر علیزاده رهور مطالب مرتبط با صفحه اول سایت ـ مدیریتدفاع های روانی (بخش چهارم)
ارسال شده در تاریخ: 12 تیر 1402

مکانیزم های دفاع روانی

 

عاطفه ای در برابر عاطفه های دیگر

  • شما توجه خود را روی یک واکنش هیجانی خاصی متمرکز می کنید تا هیجانات و عواطف دیگری را تجربه نکنید. والدینی که شدید ا به خاطر تاخیر فرزند نوجوانشان برافروخته می شوند که چرا قواعد منزل را زیر پا گذاشته، اغلب نمی خواهند با ترس هایشان د رباره خطرات جانی و تاثیرات سوء این تاخی رها در رشد منش فرزندانشان روبرو شوند. همینطور مردانی که برای اجتناب از اضطراب صمیمی شدن با همسر خود، رفتار خشونت آمیز را پیشه می کنند، شخصیت های مرزی هستند که در برابر اضطراب پیوند شیء با خویشتن اینگونه از خود دفاع می کنند.

 

خاموشی

  • شما از حرف زدن خودداری میکنید تا پی به دنیای درونتان نبرند. در کودکان یک سندروم تمام عیار به نام لالی انتخابی وجود دارد که در قالب اقدامات دفاعی قابل توصیف می باشد. آرامش و سکوت همیشگی و غیر ارادی کال ساکت ، احتمالا او را اضطراب های اجتماعی نظیر ترس از طرد شدن و تحقیر شدن توسط دیگران محافظت می کرد. شاید هم به طور ناخودآگاه و ما مقابله نمادین در برابر خودافشاسازی، سعی در پنهان ساختن دنیای درونی خود داشت. به کاربستن ناخودآگاه چنین اقدام دفاعی به عنوان شکل خاصی از سرکوبی که قضاوت در کنار آن دست نخورده به فعالیت خود ادامه می دهد در داستان سال اولی ها نوشته تارو به زیبایی توصیف شده است.

 

پرحرفی

  • شما بیش از حد صحبت می کنید، البته این پ رحرفی همراه با حاشیه پردازی و تفکر مماسی نیست. افرادی که اصطلاحا دارای منش هیستریک هستند، پرچانگی، آنها در برابر انواع مختلف اضطراب ها محافظت می کند. معمولا افرادی که دارای ساختار شخصیت مرزی هستند، برای اینکه احساس نکنند خودپنداری آنها مورد هجوم پرسش ها و عقاید درمانگر واقع شده است، پیشاپیش با صحبت کردن زیاد، از حملات آن ها پیشگیری می کنند. مردانی که دارای "منش خودشیفته -آلتی" هستند، ابراز وجود را ناخودآگاه معادل با مردانگی می دانند و برای اینکه احساس اختگی به آنها دست ندهد ممکن است به پرحرفی روی آو رند .

 

اجتناب

  • شما همواره خودتان را از موقعیت های خاص، به این دلیل که نهادهای مربوط به آن یادآور عواطف تعارض آمیز هستند، دور نگه میدارید. معمولا بعد از دفاع هایی همچون سرکوبی، نمادسازی و جابجایی که قبلا به ایجاد یک نشانه کمک کرده اند، اجتناب به عنوان یک اقدام دفاعی ثانویه به ظهور می رسد. حتی در بهترین شرایط افرادی هم که ترسی از اضطراب ندارند، ممکن است از نزدیک شدن به موقعیتها ی آشنا که قبلا حاوی تجربه های اضطراب زا بوده اند و به شکل نمادین تعارض هایی را بیدار می سازند، اجتناب کنند. میتوان گفت فوبیای هواپیما تا حدودی ناشی از دفاع هایی است که به منظور گریز از خواسته های حاوی گناه پایهریزی می شود. بعد از آن که فرد از رفتن به فرودگاه امتناع میکند، در واقع از تعرض هایی که به مفهوم دور شدن هستند اجتناب میکند، لذا ترجیح میدهند برای امنیت خاطر بیشتر در منزل بمانند.

 

انفعال

  • شما تن به تسلیم می دهید و دیدگاه سازشکا رانه را می پذیرد، اگر این کار را عمدا و با در دست گرفتن قدرت عمل انجام دهید، میتوان گفت که از قدرت قضاوت مطلوب برای سازگاری برخوردار هستید. اما آنجا که نیاز به فعالیت خاصی است و شما دست از تلاش بردارید و بی اختیار تسلیم شرایط شوید، در آن صورت انفعال می تواند یک دفاع ناسازگار محصسوب شود. به لحاظ آسیب شناسی مشکل زمانی به وجود میآید که انفعال دفاعی، خنثی کننده احساس گناه ناشی از تمایل به انتقام جویی از شخص، آسیب زدن، یا کشتن انسان دیگر باشد. زمانی که بدون هیچ رغبتی موافقت خود را با چیزی اعلام میکنیم اما همزمان با آن مقاومت و خشم خود را نیز نشان میدهیم، در این صورت بایستی از اصطلاح پرخاشگری انفعالی استفاده کرد.

 

بزرگ پنداری / همه کار توانی

  • شما معتقد هستید از هر شخصی که بتوان فکرش را کرد با ارزش تر هستید. بر این اساس شما مجبور نیستید با کمبودهای خود مواجه شوید چرا که روبرو شدن با این کمبودها احوال شما را آشفته میکند. عدهای به ظاهر مقتدر اما کم تحمل، شاید به خاطر داشتن والدین بسیار حمایت کننده و دلسوز به طور جدی از کمبودهایی در رشد رنج میبرند. خیالپردازیهای دوران کودکی آنها در مورد استثنایی بودن خودشان نه تنها به شدت به اوج خود میرسد بلکه به شکل ناقص با تجارب دنیای واقعی آنها نیز در هم میآمیزد. بنابراین آنها فکر می کنند صاحب استعداد خدادادی در روی کره زمین  و فردین بی نظیر هستند. درمان حتی در بهترین شرایط به سختی پیش میرود و میتوان انتظار داشت که هرگونه تذکر و نصیحت درباره خودشیفتگی آن ها ممکن است خشم های آتشین و حتی افکار خودکشی را در آنها آزاد سازد. گروه دیگری هستند که واقعا احساس حقارت و محدودیت میکند، اما با خدعه و نیرنگ خودشان را بالاتر از آنچه که هستند نشان میدهند تا محدودیت هایشان آشکار نشود- البته عواطف افسرده نیز این واقعیت را همراهی می کند. آنها ابتکار عمل را با بزرگ پنداری دفاعی به دست میگی رند. از آنجا که فعالیت مطالعه در تقابل با دفاع بزرگ پنداری است لذا بزرگ پنداری ممکن است باعث بازداری فعالیت یادگیری در کودکی و حتی در بزرگسالی شود.

هنجار سازی

  • از آن جا که پذیرش هر نوع اختلال هیجانی یاعث نگرانی شما می شود ، لذا به خود دلداری می دهید که هیچ چیز ناراحت کننده ای در زندگی شما وجود ندارد، و فراز و نشیب هایی که با آنها مواجه می شوید، در واقع همان تجارب معمولی هستند که در زندگی هرکسی وجود دارد.

نمایشی ساختن

  • شما هیجان زایدالوصفی به رفتار یا کلام خود چاشنی می کنید تا از این طریق به تعارض های خود در ارتباط با مورد توجه قرار گرفتن پایان دهید.

انتقال

  • در گام اول به طور ناخودآگاه خاطراتی از موقعیتها و ارتباطات گذشته خود داشته اید به شخص پیش روی خود جابجا می کنید. در گام بعدی در برابر همین شخص بر مبنای دفاع هایی رفتار می کنید که در گذشته در مواجهه با چنین موقعیت هایی از خود نشان داده و با آن کنار آمده اید. این دفاع دو قسمتی به شما کمک می کند تا رویدادهای گذشته را فراموش کنید. در عین حال تلاش می کنید برای غلبه بر خاطرات ناخوشایند، آن را در شکل جابجا شده اش تحمل کنید، یا به طور نمادین نتایج تلخ حوادث گذشته را تغییر دهید.

گسست

  • شما نه تنها فکری را فراموش میکنید، بلکه از زوایای کلی وجود خود، به خصوص از عناصر هویتی، خواستههای سایق، اعمال گناه آلود، خاطره ها و دفاع های خود هم خبر دار نیستند. بعضی از درمانگران و تحلیلگران پدیده ی "تغییر چهره ها" را در بزرگسالانی گزارش داده اند که در دوران کودکی مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته اند، و معتقدند گسست فرایندی است که در آن جنبه های کلی شخصیت "تکه تکه" شده و با رانده شدن آن به ناخوداگاه، دفاعی تشکیل میشود که فرد را در برابر عواطف ملتهب به جا مانده از دوران کودکی محافظت می کند.

بی احساسی

  • شما علاقه ای به درگیر ساختن خود در فعالیت های خاصی نشان نمیدهید. افراد بی احساس الزاما تنبل و یا بی تفاوت نیستند. بی ذوقی حاکم،ان ها را در برابر ناکامیها و یا ترس از فاش شدن اسرار -درونی محافظت می کند .در عین حال، با آمدن این دفاع به میدان، آنها مجبور نخواهند بود از شدت امیال کودکانه دوره دهانی و خواسته شان برای مورد توجه واقع شدن و آرزوه ای سادیستیک خود برای کنترل دنیای پیرامون آگاه شوند.

درونگری

  • شما برای اینکه از خود حفاظت کرده باشید، به جستجو در درون خود میپردازد. به عبارت دیگر برای در اختیار گرفتن عنان عواطف خود، شروع به استفاده از ساز و کارهای خود مشاهده گری می کنید. کوهات خاطرنشان می کند درونگری میتواند شالوده فرار از یک واقعیت را پایهریزی کند. به علاوه افراد بیمار به علت اضطراب شدیدی که به خاطر ترس از "از دست دادن کنترل خود" احساس افکار و رفتار خود رو میآورند تا از این طریق بتوانند از یک سو کنترل » فزون تحلیلی « میکنند، به عواطف خود را در اختیار داشته باشند، و از سوی دیگر قادر باشند با گسترش دامنه قدرت خودمشاهده گری، شدت اضطرابی را که به خاطر احساس نداشتن کنترل بر خود تجربه می کنند کاهش دهند. دغل بازی، شخص را در برابر اضطراب هویت شخصی و طرد شدن به واسطه فاش شدن چهره واقعیاش مصون نگه می دارد.

بیش گوش به زندگی

  • شما همواره یک چشمی مراقب اوضاع هستید، حتی اگر ضروری ترین برای این کار وجود نداشته باشد. این دفاع از فرد در برابر افکار مملو از اضطراب غافلگیر شدن با پرخاشگری، خواسته جنسی و یا هرعاطفه ای که از جانب دیگران باشد ،مراقبت می کند. بیش گوش به زندگی اغلب پس از فرافکنی امیال سایق خود به فرد دیگر شروع می شود : شخص امیال جنسی و پرخاشگری های خود را در فرد مقابل می بیند، و پس از آن برای دفاع از خود در برابر افکار فرافکن شده، بیش گوش به زنگ میشود.

رک گویی

  • شما خیلی رک و حاضر جواب هستید. اما علاقه واف رتان به "رک گویی"، شما و دیگران را از پی بردن به آن "حقیقت کل و حقیقت محضی" که حاکی از خصومتهای پرخاشگرانه نهفته در درونتان هست دور نگه می دارد. رک گویی می تواند به شکل گیری رفتار کلامی زننده کمک کرده و به تدریج تجریش به یکی از اعمال اتوماتیک نیمه هوشیار درآید. رک گویی نوع زننده معمولا در بین افرادی دیده میشود که می ترسند قربانی باشند. ترس از قربا نی شدن ممکن است به خاطر همانندسازی با والدین یا همشیر های قربانی شده و یا به خاطر انتقال آرزوها بر مبنای تجربه خود با والدین، همشیر ها و یا دیگران، شکل گرفته باشد. رک گوی ی نوع زننده با این هدف طرح ریزی میشود که فرد می خواهد مطمئن شود بار دیگر قربانی نخواهد شد.

دفاع های روانی (بخش اول)

دفاع های روانی (بخش دوم)

دفاع های روانی (بخش سوم)

دفاع های روانی (بخش چهارم)

تاریخ آخرین ویرایش: 12 تیر 1402 - 18:41:00
اقدام کننده: شاهچراغی
تعداد مشاهده: 152