مقالات آموزشی

 

 

 

مشاورین حاضر در کلینیک
آتنا سادات میررجائی
آزاده امیر
فاطمه قانعی مطلق
مرضیه ذبیحی
میترا ضیایی عاقل
مریم مرواریدی
عطیه تقوی
محمدرضا سعیدی
محمد حسین سلمانیان
مینا شعبان زاده
هانیه میر
سمیه قاصری
حسین چم حیدری
جانان محبوبی
سمانه خمسه ای
محمدرضا ودادمفرد
سعیده باقری
سارا خواجه افضلی
محمدرضا صنم یار
سیما سیفی
بودن یا نبودن از دیدگاه آرتور شوپنهاور:
جهت ایجاد مطالب مدیریت سایت ـ امیر علیزاده رهور مطالب مرتبط با صفحه اول سایت ـ مدیریتبودن یا نبودن از دیدگاه آرتور شوپنهاور:
ارسال شده در تاریخ: 18 تیر 1402
بودن یا نبودن از دیدگاه آرتور شوپنهاور:
  • شوپنهاور در شاهکار فلسفی خود 《جهان همچون اراده و تصور》 می‌گويد که زندگی سراسر رنج است، زیرا انسان در زندگی خود محکوم به حضور "اراده‌ای" است که اساساً و همواره آسیب زننده است. وی که بسیار تحت تأثیر فلسفه‌ی هند بود، اعتقاد داشت که این در طبیعت و ذات ماست که همیشه تحت فشار نقصانی در زندگی‌مان باشیم. این نقصان می‌تواند به حیات(کمبود آب و غذا) به مادیات زندگی(خواستن خانه‌ای بزرگتر و وسایلی زیباتر) یا به مسأله‌ای وجودی(تلاش برای درک معنای زندگی) مربوط باشد.
 
  • به طور خلاصه، ما در زندگی همواره در تلاش و تکاپو برای تصاحب چیزی که نداریم هستیم. مطابق با نظر شوپنهاور، نقص ذاتیِ هستی ما این است که همواره بخواهیم و خواستن همان رنج کشیدن است؛ و بدتر اینکه حتی پس از رسیدن به خواسته‌هایمان رضایت ما زودگذر و کوتاه‌مدت است و در آن حدی نیست که بر رنج برخاسته از خواسته‌هایمان غلبه کند؛ به این دلیل مهم که بلافاصله خواسته‌ی دیگری جای خواسته‌ی قبلی را می‌گیرد. در نتیجه، ارزش خالص زندگی ما همواره منفی است یعنی در مجموع ماحصل زیستن رنج کشیدن است(همسو با شوپنهاور، روانشناس و روانکاو معروف، هنری موری هم باور که خواری طلبی یا حقارت خواهی یکی از نیازهای بنیادی نوع بشر است).
 
  • لذا آن طور که شوپنهاور نتیجه می‌گيرد اگر ما صادقانه به جهان نگاه کنیم به این حقیقت اذعان خواهیم کرد که بهتر بود اصلاً به دنیا نمی‌آمدیم. حال سؤال اصلی این است که چرا ما همچنان زندگی را انتخاب می‌کنیم؟ به عقیده‌ی شوپنهاور در واقع ”میل به زیستن" ما را فریب داده است(مطابق با نظریه فروید، غریزه زندگی انسان را به تلاش و ساختن وامی‌دارد)؛ یک نمود اساسی آن گرایش زیستیِ بدن مان برای زنده ماندن است آن طور که به شکل غریزی از چیزهایی که زندگی‌مان را به خطر می‌اندازند دوری می‌کنیم.
 
  • بنابراین، ما دچار یک میل ذاتی اما به شدت غیرمنطقی برای زنده ماندن هستیم. از نظر این فیلسوف برجسته، مصلحت ما در نبودن ماست ولی ما به شکلی ناخودآگاه خودمان را فریب می‌دهیم که زندگی را انتخاب کنیم. پس چه باید بکنیم؟ شوپنهاور معتقد است که بهترین راه برای رسیدن به صلح و آرامشی پرثمر و بادوام، پرورش نگرشی جهان شمول در زندگی‌مان است. هر چقدر بیشتر خودمان را جزئی از یک کل بزرگتر بدانیم تمایلات فردی ما کمتر برانگیخته می‌شود و در نتیجه کمتر دچار رنج می‌شويم. برای پرورش چنین نگرشی در خود و گذر کردن از دغدغه‌های روزانه‌مان، شوپنهاور توصیه می‌کند که فعالانه خود را معطوف "هنر" کنیم و تا جای ممکن به آن‌هایی که درگیر رنج زیستن هستند یاری برسانیم و با تأیید و ترویج "قناعت پیشگی" خواسته‌هایمان را محدود کرده و ساده‌تر زندگی کنیم.
 
شوپنهاور
اقدام کننده: شاهچراغی
تعداد مشاهده: 123