نادیده گرفتن حقوق فردی در اثر بروز سوء تفاوهم در دنیای امروز پدیدهای رایج است.
نخستین قدم در جهت مقابله با پرخاشگری و سلطهگری، شناخت حقوق فردی است. (هر فردی در ارتباطات حقوقی دارد که میتواند مبنا و هدایتگر مقابله با سلطه گری و پرخاشگری دیگران باشد) این حقوق به حقوق قاطعیت مشهورند.
این حقوق عبارتند از:
- حق دارید درباره رفتار، افکار و احساساتتان قضاوت خود را داشته باشید و مسئولیت آن را بپذیرید.
- حق دارید، برای توجیه رفتارتان دلیل نتراشید و قرار نیست برای هر کاری که می کنید برای دیگران توضیح دهید.
- حق دارید مسئولیت حل مشکلات دیگران را نپذیرید.
- حق دارید نظرتان را تغییر دهید.
- حق دارید اشتباه کنید و مسئولیت آن را بپذیرید.
- حق دارید بگویید نمیدانم.
- حق دارید بی نیاز از خشنودی دیگران باشید.
- حق دارید در تصمیمگیری غیر منطقی باشید.
- حق دارید بگویید نمیفهمم.
- حق دارید بگویید اهمیت نمیدهم.
راهبردهای قاطعیت و پافشاری و مخالفت:
صفحهی خط افتاده:
وقتی مطمئن هستید درست میگویید و تمامی اطلاعات و توضیحات لازم را برای فرد مقابل منتقل کرده اید و یا این که وی آنها را میداند و قصد نادیده گرفتن حق و اختیارات شما را دارد، لزومی ندارد که جواب تمام سؤالات فرد را بدهیم و میتوانیم بدون توجه به گفتههای فرد مقابل با آرامی و احترام مانند صفحه ی خط افتادهی گرامافون فقط مواضع خود را تکرار کنیم.
مصالحه:
در مواردی مانند درگیری های حقوقی، به خطر افتادن امنیت شغلی و مواقعی که احتمال آسیب های جسمانی وجود دارد، و استفاده از روش صحفحه خط افتاده ما را به صددرصد حقمان نمی رساند، ممکن است بتوانیم با رعایت بخشی از نظرات فرد مقابل و خودمان به مصالحه و تفاهم برسیم.
مشخص کردن تمایز:
زمانی که بر چیزی توافق حاصل شده، اما کار به شیوهی دیگری رخ میدهد میتوان به جای سرپوش گذاشتن بر مسأله و یا پرخاشگری، به اختلاف واقعی و آنچه که متفاوت از توافق حاصل شده بوده است، اشاره شود.
مشخص کردن تمایز، همکاری فرد مقابل را بیش از واکنشهای دیگر جلب میکند.
مشخص کردن پیامد:
آخرین فن در ارتباطات این است که به پیامد اعمال فرد یعنی آنچه رخ خواهد داد یا انجام خواهید داد، اشاره کنید. باید این کار با لحنی مناسب باشد تا با تهدید مشتبه نشود و همکاری فرد مقابل را سبب شود.
دعوت به همدلی:
این فن زمانی به کار می آید که فرد مقابل سهواً حق ما را پایمال کرده و به سبب نداشتن اطلاعات از وضعیت ما بوده که می توان در قالب گفتوگو و دعوت به همدلی این مشکل را حل کرد.
این فن امکانی را فراهم می سازد تا احتمال بروز سوء تفاهم را با برانگیختن توانایی فرد مقابل به همدلی کردن کاهش دهیم. در این فن ما اطلاعاتی از وضعیت عینی و شرایط احساسی که قرار داریم به طرف مقابل می گوییم. این من با مظلومنمایی و شکستن حرمت خود تفاوت دارد و ارائه اطلاعات به منظور تفاهم، نزدیکی و همکاری بیشتر است.
منبع: خلاصه کتاب سبکها و مهارتهای ارتباطی
|